عالمی برجسته، عارفی خداجو و معلمی دلسوز بود
به گزارش نوید شاهد همدان، سید اسدالله مدنی در سال ۱۲۹۲شمسی، در آذر شهر از توابع تبریز به دنیا آمد، در چهار سالگی مادر و در ۱۶ سالگی پدر را که آقا میرعلی نام داشت از دست داد. علوم مقدماتی دینی را نزد میرزا محمد حسن منطقی و میرزا محسن میرغفاری از علمای آذرشهر آموخته و برای ادامه تحصیلات عازم حوزه علمیه قم شد. او در پاسخ به اعتراض دوستانش که به او گفتند: اکنون وقت این سفر نیست چرا که رضاخان فعالیت علمای اسلام را محدود ساخته و اجازه تبلیغ نمیدهد، میگفت: «حداقل برای خودم که ملا و واعظ میشوم».
شهید مدنی در دروس آیتالله حجت کوهکمری و آیتالله سید محمدتقی خوانساری نیز حاضر شد. در سال ۱۳۶۳قمری برای ادامه تحصیل، به نجف مهاجرت و در دروس سید محسن حکیم و سید عبدالهادی شیرازی و سپس امام خمینی که در آن زمان در نجف حضور داشت، حاضر شد. مدنی در درس آیتالله سید ابوالقاسم خویی نیز شرکت کرده و از او اجازه اجتهاد دریافت کرد.
شهید مدنی در حوزه نجف در کنار تحصیل تدریس میکرد. کفایه، رسایل، مکاسب و درایه از جمله دروس و کتابهایی بود که وی تدریس کرد. به گفته حسین راستی کاشانی، شاگردان زیادی در درس اسدالله مدنی حاضر میشدند. اسدالله مدنی میگوید: «وقتی در نجف بودم عدهای از من خواستند رساله (توضیح المسائل) بنویسم که مخالفت کردم، برای اینکه مراجعی، چون حضرت امام خمینی وجود داشت که باید همه از ایشان تقلید میکردیم».»
شهید مدنی مبارزات سیاسی و اجتماعی خود را از دوران تحصیل در قم آغاز کرد و در اولین فعالیتهای خود مدتی به زادگاه خود آذرشهر بازگشت و علیه نفوذ اقتصادی، اجتماعی بهائیان در آذرشهر سخنرانیهایی کرد که به اخراج بهائیان از شهر منجر شد در پی آن شهربانی آذرشهر وی را مدتی به همدان تبعید کرد.
در پنجم مرداد سال ۱۳۴۱ وی از عراق وارد همدان شد و در جریان اعتراض به تصویب لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی در سخنرانی خود در مسجد جامع همدان، مردم این شهر را به حمایت از مبارزات حوزه علمیه قم فراخواند و در کنار سایر علمای همدان تلگراف اعتراضآمیزی نسبت به تصویب این لایحه به اسدالله علم مخابره کرد.
پس از درگذشت آیتالله سید محسن حکیم، مرجعیت آیت الله خمینی را در همدان مطرح کرد؛ بهطوری که ساواک گزارش داد وی بیش از یک سوم اهالی همدان را مقلد امام کرده است. رفتوآمدهای وی به همدان و نجف تا اوایل سال ۱۳۵۰شمسی ادامه پیدا کرد و در این زمان به دعوت مردم و روحانیون شهر خرمآباد به آن شهر رفت.
سیداسدالله مدنی فعالیت خود را در خرمآباد با تدریس درس خارج در حوزه علمیه کمالوند آغاز کرد و پس از مدتی سرپرست این مدرسه شد. با گذشت زمان اندکی به عنوان وکیل تامالاختیار امام خمینی و نماینده ایشان به روحانیان و مردم خرمآباد معرفی شد. با ادامه سخنرانیهای سیاسی مدنی، در مهر ۱۳۵۴ از ساواک تهران به ساواک لرستان دستوری ابلاغ شد که وی به مدت سه سال به منطقه نورآباد ممسنی تبعید گردد و مجددا در مرداد ۱۳۵۶ محل تبعید وی به گنبدکاووس تغییر پیدا میکند. به دلیل بیماری ایشان، کمیسیون امنیت اجتماعی خرم آباد محل تبعید وی را از مرداد ۱۳۵۷ به شهرستان مهاباد تغییر میدهد.
با محاصره منزل امام خمینی در مهر ۱۳۵۷ در نجف، وی همراه جمعی از روحانیون تبعیدی با صدور اعلامیهای به این اقدام رژیم بعثی عراق اعتراض کرد.
اوایل دی ۱۳۵۷ در میان استقبال مردم همدان وارد این شهر شد و رهبری مبارزات ضد رژیم مردم را بر عهده گرفت. در ۲۱ بهمن سال ۱۳۵۷ که لشکر ۸۱ زرهی کرمانشاه برای سرکوبی مردم انقلابی به سمت تهران به حرکت درآمد، با دستور وی مردم کفنپوش همدان با دست خالی ضمن تقدیم شماری شهید، از حرکت تانکها جلوگیری کردند.
با تشکیل مجلس خبرگان قانون اساسی، وی از طرف مردم همدان به نمایندگی در این مجلس انتخاب شد و به دستور امام با اختیارات کامل به امامت جمعه این شهر منصوب شد.
پس از شهادت سید محمدعلی قاضی طباطبایی، اولین شهید محراب و امام جمعه و نماینده امام در تبریز، در دهم آبان ۱۳۵۸ با حکم امام به عنوان امام جمعه تبریز منصوب شد امامت جمعه وی با مخالفت اعضای حزب جمهوری خواه خلق مسلمان روبهرو شد و چند مرتبه جایگاه نماز جمعه را به آتش کشیدند.
پس از آغاز جنگ، شهید مدنی در تقویت روحیه رزمندگان اسلام تلاش میکرد وی با پوشیدن لباس رزم و شرکت در جبهههای نبرد، حضور در کنار نیروهای ایرانی و شرکت در مجالس دعا و نیایش آنان، مشوق رزمندگان بود.
احداث مسجد مهدیه، راهاندازی صندوق قرضالحسنه، احداث درمانگاه مهدیه، ساخت حمام، حسینیه، مسجد و مدرسه، کتابخانه و صندوق قرض الحسنه در روستای مرادبیگ، راهاندازی صندوق قرضالحسنه در قصر شیرین، احداث تعدادی خانه در یکی از روستاهای بویینزهرا و ساخت مسجد در نورآباد ممسنی بخشی از اقدامات این شهید بزرگوار بوده است..
سید اسدالله مدنی در ساعت ۱۳ و ۴۵ دقیقه ۲۰ شهریور ۱۳۶۰ پس از اتمام مراسم نماز جمعه توسط سازمان مجاهدین خلق به شهادت رسید و در بیست و یکم شهریورماه پیکر او در تبریز و قم تشییع و در حرم حضرت معصومه به خاک سپرده شد. امام خمینی در پیامی وی را شخصیتی دانست که عمری را در تهذیب نفس و خدمت به اسلام و تربیت مسلمانان و مجاهده در راه حق علیه باطل گذراند و جز درباره خدمت به اسلام و مسلمانان نمیاندیشید.