در آغوش رفیق قدیمی هر دو با هم آسمانی شدند
به گزارش نوید شاهد همدان، شهید رضا فرخی خداجو در چهارمین روز از دومین ماه بهار در سال ۱۳۵۰ که آغاز شکفتن گلهای بهاری است در خانوادهای روستائی در دامن کوههای الوند در روستای زاغه از شهرستان بهار پای به عرصه زندگی گذاشت و گرمابخش خانوادهای کوچک گردید.
پدرش اسدالله نام داشت که در روستا به آموزش قرآن و آموزههای دینی و سیره اهل بیت میپرداخت. مادرش از زنان نیک سیرت بود که حضرت فاطمه زهرا (س) را الگوی زندگی خود قرار داده و فرزندان خود را با وضعیت نابسامان اقتصادی آن روزهای پرورش میداد.
شهید رضا فرخی خداجو در آغوش چنین پدر و مادری اول از هر چیز با قرآن و اهل بیت آشنا شد و از آنجایی که عشق و ارادت ایرانیها به اهل بیت پیامبر (ص) با گوشت و خونشان عجین است شهید نیز با عشق به مولای شهیدان اباعبدالله الحسین (ع) روزها و شبها را سپری میکرد و به بالندگی میرسید.
دوره ابتدابی را در روستا در عالم پاک کودکی گذراند. دوران ابتدایی ایشان مصادف شد با سالهای پرخروش انقلاب شکوهمند اسلامی به رهبری امام خمینی که دانش آموزان با شور و شوقی وصف ناپذیر در به ثمر رساندن انقلاب رشادتها نشان دادند.
با به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی و استقرار حکومت اسلامی دوره جدیدی در زندگی این شهید آغاز شد که زندگی شهید را دگرگون کرد. با شور انقلابی دوره راهنمایی را سپری میکرد که جنگ تحمیلی شروع گردید. برادر بزرگتر از خودش که چندان فاصله سنی با او نداشت در اعزام به جبهه از او سبقت گرفت. در سالهای اول جنگ با حضور در جبهههای حق علیه باطل در سال ۱۳۶۱ در جبهه قصرشیرین به درجه رفیع شهادت نائل گردید و شور اعتقادی و انقلابی را در وی بیشتر کرد، هنوز چهارده سالش تمام نشده بود که با کسب اجازه از پدر و مادرش که بعد از شهادت فرزندشان نگاهشان به زندگی عوض شده بود به جبهه حق رهسپارگردید تا سلاح بر زمین افتاده برادرش را برداشته و در دفاع از مرزهای عقیدتی پای به منطقه جنوب نهاد، تازه عملیات بزرگ والفجر هشت شروع شده بود که اعزام بسیجیان برای دفاع از قسمتهای آزاد شده به خصوص شهر آزاد شده فاو به جبهه اعزام میشدند که شهید فرخی خداجو همراه با دوست نزدیکش حسین باقری با هزار ترفند والدین را راضی نموده و به منطقه اعزام گردیدند.
در مرحله دوم عملیات پیروز والفجر هشت با خیل سپاهیان دشمن شکن به منطقه جنوب اعزام شد تا در مقابل تکهای سنگین دشمن زخم خورده حماسه بیافرینند و هر روز بیش از روز پیش دشمن بعثی برای باز پس گیری شهر فاو بر رزمندگان فشار میآورد و روزی نبود که رزمندگان اسلام در مقابل پاتکهای دشمن صهیونیستی مقاومت نکنند و شهید و زخمی نداده باشند و مدافعان پیروزمند اسلام با اتکال بر خدواند متعال این یورشهای کور را یکی پس از دیگری پس میزدند. عید سال ۶۵ آغاز شده بود، رزمندگان پر توان اسلام در سنگرهای کوچک خود، آماده دید و بازدید عید طبق سنت دیرین ایرانیان بودند و شهید فرخی در کنار یار دیرینش حسین باقری عید را به یکدیگر شادباش میگفتند که مرغ سبکبال شهادت بر دوش آنان مینشیند و در آغوش هم به دیدار معشوق میشتابند و این دو دوست و همکلاسی در کلاس عشق و شهادت نیز همراه و همگام میشوند و با روی خونین به لقاء یار میرسند.
شهید فرخی خداجو لاله سرخی از بستان انقلاب اسلامی است که در پانزدهمین بهار از عمر کوتاه خود پرپر گردید تا عطر و بوی معطر گلهای بهاری در فضای خون و باروت کوچههای شهر بپراکند.