۲۰ سال غربت در کوههای قصر شیرین
به گزارش نوید شاهد همدان، شهید والامقام سید یوسف حسینی حسن زاده در اول فروردین ماه ۱۳۴۲ در روستای راهموار از توابع شهرستان بهار متولد شد. دوران کودکی را همانند سایر دوستان خود در کوچه و باغهای باصفای روستا گذراند و سپس وارد دبستان شد و به علت نبود امکانات تحصیلی در روستا درس و مدرسه را رها و در کار کشاورزی یار و یاور پدر شد.
شهید حسینی حسن زاده جوان خوش اخلاق روستای راهموار که هنوز هم خصلتهای خوبش در میان همه زبانزد است هنوز هفده سالش تمام نشده بود که جنگ تحمیلی توسط رژیم بعث عراق در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ شروع شد و جوانان پرشور و انقلابی آماده جانبازی برای میهن اسلامی شدند و شهید سید یوسف حسینی یکی از یوسفهای انقلاب بود که بر ندای هل من ناصر ینصرنی حسین (ع) لبیک خونین سرداد و پای در راه پاکبازان نهاد و از اولین گروههایی بود که لباس رزم پوشید و روزهایی که هنوز بسیج مردمی شکل منسجمی به خود نگرفته بود برای یاری سپاه اسلام به غرب کشور عزیمت کرد و به مدت سه ماه در سنگر دین و قرآن در کوههای غرب کشور به حراست از انقلاب پرداخت.
در تابستان سال ۱۳۶۱ بود که مجدداً پای به جبهههای حق علیه باطل گذاشت تا همراه با حماسه آفرینان لشکر ابا عبدالله (ع) حدیث رزم بخوانند و علی اکبروار در ایثار از امام زمان خویش پیش قدم باشند.
شهید والامقام سید یوسف حسینی با خون پاک خود درخت تازه ریشه گرفته انقلاب را آبیاری نمود و روزی که به کربلای غرب عازم بود به مادر و برادران خود گفته بود «من اسیر نمیشوم، شهید میشوم یا جنازه ام به دستتان میرسد و یا اینکه جنازه ام در بین کوهها و سنگها میماند و میپوسد در هر حال شما مطمئن باشید که من تن به اسارت نمیدهم.»
شهید بزرگوار سید یوسف حسینی حسن زاده با شور حسینی وارد کربلای جبههها گردید تا گمنامترین شهید این وطن باشد. ایشان در ۱۴ مرداد سال ۱۳۶۱ در منطقه قصر شیرین در نبردی جانانه با صدام و صدامیان و نیروهای مزدور بعثی بر اثر اصابت ترکشهای خمپاره شهادت را در آغوش گرفت و پیکر گلگونش سالهای سال طبق عقیده قلبی اش در میان کوه و بیابان ماند و در سال ۱۳۸۰ بود که پلاک و استخوانش به آغوش خانواده بازگشت و در گلزار شهدای راه هموار آرام گرفت.
روحش شاد