تنها شهید روستای ساربانلر، شهید "عبدالله عروتی عزیز"
دوشنبه, ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱۳:۲۷
نوید شاهد_ شهید عروتی عزیز، عزیز خانواده و زادگاهش بود به طوری که به عنوان تنها شهید روستای ساربانلر همچون نگینی تاابد درخشید.
به گزارش نوید شاهد همدان، شهید بزرگوار عبدالله عروتی عزیز چهارم فروردین ماه ۱۳۴۱ همزمان با شکوفائی دوباره شکوفههای بهاری در روستای ساربانلر از توابع بخش بهار در آغوش پر مهر و محبت پدر و مادری رنج کشیده به دنیا آمد. با تولد این کودک شادی زایدالوصفی به خانه کوچک آنان وارد شد.
دوران کودکی را همراه دیگر دوستان در شادیهای کودکانه گذراند تا به سن دبستان رسید. دوره ابتدایی را در روستا تا کلاس پنجم گذراند و برای ادامه تحصیل به شهر آمد و مقطع راهنمایی و دبیرستان را در همدان گذراند. وضعیت نامناسب مالی و سخت معیشت موجب شد که از دوره راهنمایی در کنار تحصیل به اشتغال نیز به پردازد به همین خاطر تابستانها به کار میپرداخت تا برای تحصیلش پولی فراهم آورد تا اینکه موفق شد دیپلم را با این شرایط سخت بگیرد.
پایان تحصیلش همزمان با انقلاب در همدان شد و ایشان همراه با همسالان خود از فعالان گروههای انقلابی در همدان شد و از آنجا که خود رنج کشیده بود و شرایط را بهتر میفهمید در فعالیتهای انقلابی از جان مایه میگذاشت.
بعد از اخذ دیپلم به استخدام ژاندارمری درآمد تا به زعم خود بتواند از امنیت شهرها و مرزها دفاع نماید و به عنوان نیروی حافظ امنیت مردم مشغول حراست از امنیت آنان گردید.
در سال ۱۳۵۸ اقدام به تشکیل خانواده کرد که ماحصل این پیوند یک فرزند دختر و یک فرزند پسر شد. مدتها در نقاط مختلف کشور در حراست از نوامیس ملی و میهنی و مردمی کوشا بود تا اینکه به هنگ ژاندارمری خوزستان مأموریت یافت و در این هنگام جنگ با همه زشتی هایش در کشور شروع شده بود و مدتها بود که شهرهای جنوبی کشور زیر حملات بمب و موشک بعثی قرار گرفته بود و مردم از خانه و زندگی خود آواره شده بودند. مدتها در هنگ ژاندارمری در منطقه زبیدات در دهلران عزیمت نمود بعد از مدتها حراست و پاسداری و تلاش در راه حفظ مرزهای آبی و خاکی کشور در تاریخ دهم اردیبهشت ماه ۱۳۶۲ در نبردی نابرابر در هجوم نیروهای بعثی ایستادگی کرد تا اینکه بر اثر اصابت ترکش خلعت زیبای شهادت را به تن نمود.
در هنگام شهادت درجه گروهبان دومی را داشت. شهید عروتی عزیز دارای حسن خلق و وقار و متانت بود و روحیه شادابی داشت و در رفتار اجتماعی دارای نزاکت و ادب بود و تحسین همگان را بر میانگیخت. نسبت به پدر و مادر خود مهربان بود و برای همسر و فرزندان خود پناهگاهی مطمئن بود و همسر و فرزندانش به او افتخار میکردند.
پیکر مطهر این شهید جان ثار وطن با شکوه خاصی بر روی دوش مردم شهیدپرور تا زادگاهش ساربانلر تشییع و به خاک سپرده شد که تا قیامت مزارش زیارتگاه عارفان و دلسوختگان و دارالشفای آزادگان گردد.
دوران کودکی را همراه دیگر دوستان در شادیهای کودکانه گذراند تا به سن دبستان رسید. دوره ابتدایی را در روستا تا کلاس پنجم گذراند و برای ادامه تحصیل به شهر آمد و مقطع راهنمایی و دبیرستان را در همدان گذراند. وضعیت نامناسب مالی و سخت معیشت موجب شد که از دوره راهنمایی در کنار تحصیل به اشتغال نیز به پردازد به همین خاطر تابستانها به کار میپرداخت تا برای تحصیلش پولی فراهم آورد تا اینکه موفق شد دیپلم را با این شرایط سخت بگیرد.
پایان تحصیلش همزمان با انقلاب در همدان شد و ایشان همراه با همسالان خود از فعالان گروههای انقلابی در همدان شد و از آنجا که خود رنج کشیده بود و شرایط را بهتر میفهمید در فعالیتهای انقلابی از جان مایه میگذاشت.
بعد از اخذ دیپلم به استخدام ژاندارمری درآمد تا به زعم خود بتواند از امنیت شهرها و مرزها دفاع نماید و به عنوان نیروی حافظ امنیت مردم مشغول حراست از امنیت آنان گردید.
در سال ۱۳۵۸ اقدام به تشکیل خانواده کرد که ماحصل این پیوند یک فرزند دختر و یک فرزند پسر شد. مدتها در نقاط مختلف کشور در حراست از نوامیس ملی و میهنی و مردمی کوشا بود تا اینکه به هنگ ژاندارمری خوزستان مأموریت یافت و در این هنگام جنگ با همه زشتی هایش در کشور شروع شده بود و مدتها بود که شهرهای جنوبی کشور زیر حملات بمب و موشک بعثی قرار گرفته بود و مردم از خانه و زندگی خود آواره شده بودند. مدتها در هنگ ژاندارمری در منطقه زبیدات در دهلران عزیمت نمود بعد از مدتها حراست و پاسداری و تلاش در راه حفظ مرزهای آبی و خاکی کشور در تاریخ دهم اردیبهشت ماه ۱۳۶۲ در نبردی نابرابر در هجوم نیروهای بعثی ایستادگی کرد تا اینکه بر اثر اصابت ترکش خلعت زیبای شهادت را به تن نمود.
در هنگام شهادت درجه گروهبان دومی را داشت. شهید عروتی عزیز دارای حسن خلق و وقار و متانت بود و روحیه شادابی داشت و در رفتار اجتماعی دارای نزاکت و ادب بود و تحسین همگان را بر میانگیخت. نسبت به پدر و مادر خود مهربان بود و برای همسر و فرزندان خود پناهگاهی مطمئن بود و همسر و فرزندانش به او افتخار میکردند.
پیکر مطهر این شهید جان ثار وطن با شکوه خاصی بر روی دوش مردم شهیدپرور تا زادگاهش ساربانلر تشییع و به خاک سپرده شد که تا قیامت مزارش زیارتگاه عارفان و دلسوختگان و دارالشفای آزادگان گردد.
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار : ۰
در انتظار بررسی : ۰
انتشار یافته: ۱
این شهید پدر بزرگ من