مصاحبه با پدر شهید «محمدحسین حدادیان»
پنجشنبه, ۰۷ اسفند ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۲۹
نوید شاهد- پدر شهید محمدحسین حدادیان: ساعت 4 صبح محمدحسین 22 ساله‌ام با شلیک 50 گلوله یک اسلحه شکاری از پیشانی تا شکم در قلب تهران مظلومانه شهید شد.

روایت غریب و پدرانه از شهادت آقا محمدحسین

پدر واژه‌ای به استواری کوه است و وقتی این واژه کنار اسم شهید قرار می‌گیرد اقتدارش بارها بیشتر می‌شود. پدر شهیدان بی شک از مولایشان حضرت علی(ع) الگو می‌گیرند که در غم دوری فرزندشان صبور باشند. پدر شهید محمدحسین حدادیان از پدران شهداست که این خصلت در وی بارز است. شهید «محمدحسین حدادیان» 24 دی ماه 1374 به دنیا آمد. دانشجو بسیجی، خادم الحسین و مدافع حرم بود. این شهید والامقام، يکم اسفندماه 1396 در غائله خیایان پاسداران به شهادت رسید. به بهانه میلاد فرخنده حضرت علی(ع) با پدر این شهید والامقام در نوید شاهد به گفتگو نشسته‌ایم که ماحصل آن را در زیر می‌خوانید.

 

این شهدا مظلوم هستند و مظلوم می‌مانند

پدر شهید حدادیان درباره خصوصیات بارز فرزندش و شهدای دیگر می‌گوید: یکی از خصوصیات بارزی که آقا محمدحسین و شهدای دیگر که به این مقام رسیدند به خاطر صداقت و یک‌رنگیشان بود و در خلوت خودشان همان بودند که در جامعه رفتار می‌کردند و همین باعث شد که به این مقام برسند. این شهدا بسیار مظلوم هستند و مظلوم باقی می‌مانند. از اول شهادت فرزندانمان مردم کنارمان بودند. مقام معظم رهبری سه بار از شهیدمان به عنوان نور یاد کردند. در این مدت بسیاری از استان‌ها و شهرها رفتم و در یادواره‌ها شرکت کرده‌ام، پس مردم دارند کارشان را انجام می‌دهند.

 

روایت شب شهادت محمد حسین

پدر شهید حدادیان با غمی سنگین که از نگاهش خوانده می‌شود از شب شهادت فرزندش می‌گوید: از ساعت 2 بعدازظهر از طریق فضای مجازی ماجرای درگیری‌ها را پیگیری می‌کردیم، خیابان پاسداران شلوغ بود. این فتنه همان روز شروع نشد و حدود یک ماه طول کشید. نیروی انتظامی، سپاه و بسیج با تمام وجود در عرصه بودند. موقع نماز مغرب در فضای مجازی خبر شهادت سه تن از پرسنل نیروی انتظامی را دیدم. آقا محمدحسین بسیجی قرارگاه خاتم تهران بود. از فرمانده‌شان برای رفتن جهت ختم غائله کسب اجازه کرد و فرمانده اجازه نداد که به میدان بروند، وضو گرفت و به جلسه مراسم سوگواری شهادت حضرت زهرا(س) رفت. ساعت 10 شب اوضاع خیلی آشفته بود و افراد بسیاری خودشان را به شلوغی‌ها رسانده بودند. من تا ساعت 3 صبح آنجا بودم و بعد به منزل برگشتم اما آقا محمدحسین آنجا ماند. ساعت 4 صبح محمدحسین 22 ساله‌ام با شلیک 50 گلوله یک اسلحه شکاری از پیشانی تا شکم در قلب تهران مظلومانه شهید شد. تصور لحظه شهادت پسرمان بسیار سخت بود. می‌گفتیم آیا اول تیر خورد؟ اول چشمش تخلیه شد؟ اما مقام معظم رهبری(مدظله) وقتی به منزل ما آمدند جمله‌ای گفتند که ما آرام گرفتیم. ایشان فرمودند: تمام افکاری که در ذهن شما می‌گذرد زمانش برای شهید به اندازه یک افتادن از روی اسب است. ایشان همچنین فرمودند: این نوع شهادت‌ها دارای آثار و برکاتی است که در آینده خواهید دید.

خداوند حافظ و پشتیبان پدر شهیدان، این سرو منشان که با شهادت فرزندانشان قامت خم به ابرو نمی‌آوردند باشد.

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده