به خون خواهی برادرش جانش را داد
دوشنبه, ۲۹ دی ۱۳۹۹ ساعت ۱۴:۱۴
نوید شاهد_ شهید علی به جامه به دنبال خون خواهی برادر شهیدش در جبهههای حق علیه باطل حضور یافت و با تقدیم خونش در راه اسلام و انقلاب، نام برادران به جامه را تا ابد در تاریخ ماندگار کرد.
به گزارش نوید شاهد همدان، شهید والامقام علی به جامه در اول بهمن ماه سال ۱۳۵۰ در خانوادهای متدین و مومن در شهر لالجین به دنیا آمد. نامش را به یمن ارادت به مولای متقیان علی گذاشتند. دوران کودکی را در دامان پر مهر والدین بزرگوارش گذراند و وارد دبستان شد و دوره ابتدائی و راهنمائی را در لالجین و در مدارس رضوان و شهید کاشانی به پایان برد.
شهید والامقام دارای اخلاقی خوش و سیرتی مهربان بود و فردی پر جنب و جوش بود. از آنجایی که خانواده مومن و متعهدی داشت که در ولایتمداری در لالجین حسن شهرت داشتند، با شروع جنگ تحمیلی که هنوز سنی از ایشان نگذشته بود با بسیج و رزمندگان آشنا شد و به همراه برادر خود عربعلی در فعالیتهای بسیج شرکت نمود و در هئیتها و دعاهای کمیل و توسل و هر فعالیتی که در راستای تقویت انقلاب بود شرکت میکرد و مبانی اعتقادی و دینی خود را تقویت کرد.
برادرش عربعلی به جامه در عملیات شکوهمند کربلای ۴ در جبهه خرمشهر مفقودالاثر شده بود و پدر ومادرش دائم به فرزندان این شهید جاویدالاثر نگاه میکردند و ناراحت میشدند، اما علی با سن کمش آنها را دلداری میداد و مدام دور و بر پدر و مادر میچرخید و کارهایشان را انجام میداد تا نبود ایشان را زیاد احساس نکنند.
در آغاز مردادماه سال ۱۳۶۷ جنگ داشت به پایان خود نزدیک میشد و جمهوری اسلامی قطعنامه شورای امنیت را که صراحتا به متجاوز بودن رژیم بعثی عراق تاکید داشت قبول کرده بود و تمامی جبههها حالت نه صلح و نه جنگ را داشت که منافقین مزدور که نقش ستون پنجم دشمن را بازی میکردند و در عراق مستقر بودند، حملات کور خود را با نام چلچراغ از غرب کشور شروع کرده و رزمندگان اسلام که انتظار این حملات را نداشتند غافلگیر شده و منافقین مزدور با بی رحمی و ددمنشی شهرهای سرپل ذهاب، کرند، اسلام آباد و روستاهای سر راه را غارت و هرجا نیروی وفادار انقلاب دیدند قتل عام میکردند.
لشگر ولایت مدار و جان نثار انصارالحسین همدان شبانه دست به جمع آوری نیرو زد و جزء اولین نیروهایی بود که به خط مقدم جبهه جدید که در اسلام آباد باز شده بود رسید و شهید بزرگوار علی به جامه که احساس میکرد اینک زمان آن رسیده تا اسلحه برادر را برداشته و از انقلاب و اسلام دفاع کند با حضور در بسیج، روز سوم مرداد با عزمی راسخ آماده دفاع از انقلاب و اسلام گردید.
شهید والامقام علی به جامه در دفاع از میهن اسلامی و انقلاب و جنگ کم نگذاشت و با رشادت اسلحه برادر شهیدش را همانگونه که آن شهید وصیت کرده بود بر دوش گرفت تا انقلاب به دست نامحرمان نیفتد و با شجاعت در رزم علیه مزدوران شرکت کرد. در نبرد با منافقین، با تلاوت آیه «اذ رمیت ما رمیت» تانکهای آنها را نشانه میرفت و یکی یکی شکار میکرد، به طوری که از گوش هایش خون میچکید. این شهید عزیز و خیل سپاهیان حق، درعرض کمتر از دو روز منافقین بزدل را قلع و قمع و تار و مار نمودند.
سرانجام این شهید والامقام مزد جهادش را در رزم با منافقین بدتر از کفار از خدای خود گرفت و شهادت مزد جهاد فی سبیل الله این شهید عزیز گردید تا در جنگی حیثیتی و در نمایشی دلاورانه هم روح پاکش به ملکوت رسد و هم پیکر مطهرش ... و در تاریخ پنجم مردادماه ۶۷ به خیل شهیدان جاویدالاثر پیوست.
شهید والامقام دارای اخلاقی خوش و سیرتی مهربان بود و فردی پر جنب و جوش بود. از آنجایی که خانواده مومن و متعهدی داشت که در ولایتمداری در لالجین حسن شهرت داشتند، با شروع جنگ تحمیلی که هنوز سنی از ایشان نگذشته بود با بسیج و رزمندگان آشنا شد و به همراه برادر خود عربعلی در فعالیتهای بسیج شرکت نمود و در هئیتها و دعاهای کمیل و توسل و هر فعالیتی که در راستای تقویت انقلاب بود شرکت میکرد و مبانی اعتقادی و دینی خود را تقویت کرد.
برادرش عربعلی به جامه در عملیات شکوهمند کربلای ۴ در جبهه خرمشهر مفقودالاثر شده بود و پدر ومادرش دائم به فرزندان این شهید جاویدالاثر نگاه میکردند و ناراحت میشدند، اما علی با سن کمش آنها را دلداری میداد و مدام دور و بر پدر و مادر میچرخید و کارهایشان را انجام میداد تا نبود ایشان را زیاد احساس نکنند.
در آغاز مردادماه سال ۱۳۶۷ جنگ داشت به پایان خود نزدیک میشد و جمهوری اسلامی قطعنامه شورای امنیت را که صراحتا به متجاوز بودن رژیم بعثی عراق تاکید داشت قبول کرده بود و تمامی جبههها حالت نه صلح و نه جنگ را داشت که منافقین مزدور که نقش ستون پنجم دشمن را بازی میکردند و در عراق مستقر بودند، حملات کور خود را با نام چلچراغ از غرب کشور شروع کرده و رزمندگان اسلام که انتظار این حملات را نداشتند غافلگیر شده و منافقین مزدور با بی رحمی و ددمنشی شهرهای سرپل ذهاب، کرند، اسلام آباد و روستاهای سر راه را غارت و هرجا نیروی وفادار انقلاب دیدند قتل عام میکردند.
لشگر ولایت مدار و جان نثار انصارالحسین همدان شبانه دست به جمع آوری نیرو زد و جزء اولین نیروهایی بود که به خط مقدم جبهه جدید که در اسلام آباد باز شده بود رسید و شهید بزرگوار علی به جامه که احساس میکرد اینک زمان آن رسیده تا اسلحه برادر را برداشته و از انقلاب و اسلام دفاع کند با حضور در بسیج، روز سوم مرداد با عزمی راسخ آماده دفاع از انقلاب و اسلام گردید.
شهید والامقام علی به جامه در دفاع از میهن اسلامی و انقلاب و جنگ کم نگذاشت و با رشادت اسلحه برادر شهیدش را همانگونه که آن شهید وصیت کرده بود بر دوش گرفت تا انقلاب به دست نامحرمان نیفتد و با شجاعت در رزم علیه مزدوران شرکت کرد. در نبرد با منافقین، با تلاوت آیه «اذ رمیت ما رمیت» تانکهای آنها را نشانه میرفت و یکی یکی شکار میکرد، به طوری که از گوش هایش خون میچکید. این شهید عزیز و خیل سپاهیان حق، درعرض کمتر از دو روز منافقین بزدل را قلع و قمع و تار و مار نمودند.
سرانجام این شهید والامقام مزد جهادش را در رزم با منافقین بدتر از کفار از خدای خود گرفت و شهادت مزد جهاد فی سبیل الله این شهید عزیز گردید تا در جنگی حیثیتی و در نمایشی دلاورانه هم روح پاکش به ملکوت رسد و هم پیکر مطهرش ... و در تاریخ پنجم مردادماه ۶۷ به خیل شهیدان جاویدالاثر پیوست.
نظر شما