پنجشنبه, ۲۵ دی ۱۳۹۹ ساعت ۱۵:۵۴
نوید شاهد - شش سال انتظار؛شش سال گذراندن روزها با چشمانی که به راهش سفید شد، شاید از او خبری به ما برسد و دل غم‌دیده ما را مرهمی باشد تا بتوانیم نبودنش را راحت‌تر تحمل کنیم. انتظار برای اینکه شاید بر مزار سرد و سنگی‌اش بنشینیم، غم دل بگوییم و کمی آرام بگیریم. شش سال گذراندن روزهای سخت در نبودن کسی که هر روز و هر لحظه حضورش را کنارمان و در قلب‌هایمان احساس می‌کردیم که به هر سمت و سویی سر می‌چرخاندیم، او را می‌دیدیم و خنده‌های زیبایش و صدای رسایش در گوشمان می‌پیچید.

به گزارش نوید شاهد استان مرکزی، شهید رضا لرستانی بیست و هشتم تیرماه سال 1347 در منطقه جاپلق ازنا به دنیا آمد. به‌ واسطه شغل پدر که در شرکت نفت کار می‌کرد، پس از مدتی ساکن شهر اراک شدند. او در دامان پدر و مادری مومن و معتقد به اسلام پرورش یافت. تا سال سوم متوسطه در رشته اتومکانیک در هنرستان شهید باهنر اراک تحصیل کرد.

شش سال چشم به راهی

تا زمانی که موقع خدمت سربازی‌اش شد با بسیج همکاری می‌کرد و عضو بسیج هنرستان بود به همین دلیل از طرف سپاه به پادگان آموزشی اعزام و پس از پایان آموزش در گردان کربلا از لشکر 7 ولی‌عصر(عج) سازمان‌دهی شد. برای ادامه خدمت به منطقه فاو رفت و در همان منطقه در نوزدهم دی‌ماه سال 1366 هنگام درگیری با نیروهای دشمن بعثی به شهادت رسید. پیکر مطهرش در منطقه نبرد مفقودالاثر گشت و آثار بر جای مانده از شهید پس از شش سال به‌ وسیله گروه‌های تفحص، شناسایی و در دی‌ماه سال 1373 در گلزار شهدای شهر اراک به خاک سپرده شد.

شش سال چشم به راهی

خاطره ای از مادر شهید:

کتاب شهدای هنرستان را آورده بود و همه را معرفی کرد به من. به رضا گفتم: بمیرم برای شهدا و خانواده‌هایشان ... رضا گفت: نه مادر برای من هم دعا کن که خدا قسمتم کند شهادت را؛ خوشا به حال آن‌هایی که به شهادت می‌رسند.

رضا می‌گفت: مادر! برای شهید نه باید گریه کرد و نه مشکی پوشید بلکه مادرش باید راهش را ادامه دهد. در مرخصی آخر، آقا رضا به من گفت: برای نماز صبح بیدارم کن مادر.

صبح که بلند شدم، رفتم که آقا رضا را از خواب بیدار کنم، دیدم خودش زودتر از خواب پا شده، وضو گرفته و نماز می‌خواند. چیز عجیبی دیدم؛ احساس کردم که اطرافش پر از نور شده، دیگر چیزی نگفتم و به رویش نیاوردم و احساس کردم که رضا به زودی به شهادت می‌رسد. وقتی که می‌خواست برود در سفر آخر برگشت به من گفت: این سفر آخر من است. از همه اقوام و فامیل و دوستان حلالیت گرفت.

تصاویری از مراسم تشییع شهید:

 

منبع: اداره هنری، اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران استان مرکزی

برچسب ها
غیر قابل انتشار : ۰
در انتظار بررسی : ۰
انتشار یافته: ۱
کمال نیکنام
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۷:۵۸ - ۱۳۹۹/۱۰/۲۹
0
0
سلام من به شهداء گرانقدر منم برادرشهیدهستم متولد1347هم سن سال شهیدبسیجی رضا لرستانی ایکاش منم مثل رضا آن زمان شهادت نصیبم می شد ما بازمانده گان باید قدر این همه شهداء را بدانیم تا بلکه در قیامت شفاعت مان باشند
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده