جزیره مجنون نقطه عروجش شد
شنبه, ۲۷ دی ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۳۲
نوید شاهد_ شهید علی حسین نرگسی در جزیره مجنون لیلی وار به دنبال معشوق گشت و از همانجا به آسمانها رفت.
به گزارش نوید شاهد همدان، شهید والامقام علی حسین نرگسی در اول تیرماه ۱۳۵۰ در روستای چشمه کبود از توابع شهرستان بهار به دنیا آمد.
این شهید عزیز در نهایت ضعف مادی علی الخصوص ضعف فرهنگی یک خانواده روستایی نتوانست بیش از دوران ابتدایی به تحصیل ادامه دهد و نیاز به اشتغال و تامین معیشت خانواده او را از رفتن به مدرسه باز داشت و در حین استحقاق و استعداد از کسب علم و دانش محروم گردید. او با اینکه خیلی کوچک بود برای کمک به اقتصاد خانوده مجبور به کارگری شد.
این شهید بزرگوار با نگاه به زندگی دیگران آرزو داشت که زودتر بزرگ شده و بتواند باری از دوش مادر بزرگوارش بردارد تا مانند مادران دیگر در رنج و سختی نباشد.
او در دوران انقلاب بزرگ شده بود و در دوران جنگ بود که به سن رشد رسید و هر روز شاهد اعزام نیروهای رزمنده برای دفاع از میهن اسلامی در مقابل رژیم متجاوز صدام بود و هر بار که خواست ثبت نام کند به دلیل کوچکی سن و جثه اش او را از اعزام نیرو بازگردانده بودند.
در نهایت تابستان سال ۶۵ که تازه به پانزده سالگی رسیده بود جواز عبور از موانع پیش روی شهید صادر گردیده و شهید از ذوق و شوق حضور در جبهه سر از پا نمیشناخت. همراه خیل بسیجیان و دوستانش در لشگر انصارالحسین (ع) یک بسیجی آماده در رکاب شد و به جنوب کشور و جزیره مجنون اعزام گردید. در مدت چند ماهی که در جبهه بود طعم خوش زندگی را چشید و فارغ از منیتها و خودخواهیها میعادگاه خود را برای فارغ شدن از همه رنجها و ناراحتیها انتخاب کرد.
او در جبهه به خلوص دل رسیده بود و حقایقی از معنویت بر روی چشمانش گشوده بود و شرایط کسب فیض و رستگاری در او به وجود آمده و او را از تمام تعلقات دنیایی وارسته بود؛ سرانجام این شهید عزیز در جزیره مجنون ملکوتی شد و بر اثر اصابت ترکش در تاریخ ۲۸ خرداد ۱۳۶۵ خرقه خاکی را رها و همراه ملائک به عالم ملکوت عروج نمود.
این شهید عزیز در نهایت ضعف مادی علی الخصوص ضعف فرهنگی یک خانواده روستایی نتوانست بیش از دوران ابتدایی به تحصیل ادامه دهد و نیاز به اشتغال و تامین معیشت خانواده او را از رفتن به مدرسه باز داشت و در حین استحقاق و استعداد از کسب علم و دانش محروم گردید. او با اینکه خیلی کوچک بود برای کمک به اقتصاد خانوده مجبور به کارگری شد.
این شهید بزرگوار با نگاه به زندگی دیگران آرزو داشت که زودتر بزرگ شده و بتواند باری از دوش مادر بزرگوارش بردارد تا مانند مادران دیگر در رنج و سختی نباشد.
او در دوران انقلاب بزرگ شده بود و در دوران جنگ بود که به سن رشد رسید و هر روز شاهد اعزام نیروهای رزمنده برای دفاع از میهن اسلامی در مقابل رژیم متجاوز صدام بود و هر بار که خواست ثبت نام کند به دلیل کوچکی سن و جثه اش او را از اعزام نیرو بازگردانده بودند.
در نهایت تابستان سال ۶۵ که تازه به پانزده سالگی رسیده بود جواز عبور از موانع پیش روی شهید صادر گردیده و شهید از ذوق و شوق حضور در جبهه سر از پا نمیشناخت. همراه خیل بسیجیان و دوستانش در لشگر انصارالحسین (ع) یک بسیجی آماده در رکاب شد و به جنوب کشور و جزیره مجنون اعزام گردید. در مدت چند ماهی که در جبهه بود طعم خوش زندگی را چشید و فارغ از منیتها و خودخواهیها میعادگاه خود را برای فارغ شدن از همه رنجها و ناراحتیها انتخاب کرد.
او در جبهه به خلوص دل رسیده بود و حقایقی از معنویت بر روی چشمانش گشوده بود و شرایط کسب فیض و رستگاری در او به وجود آمده و او را از تمام تعلقات دنیایی وارسته بود؛ سرانجام این شهید عزیز در جزیره مجنون ملکوتی شد و بر اثر اصابت ترکش در تاریخ ۲۸ خرداد ۱۳۶۵ خرقه خاکی را رها و همراه ملائک به عالم ملکوت عروج نمود.
نظر شما