شهید خرم رودی سربازی خستگیناپذیر بود
به گزارش نوید شاهد همدان، شهید ابوالحسن خرم رودی در نهم تیرماه ۱۳۱۵ در شهر همدان در یک خانواده کوچک اما پاک و متدین زاده شد. او که در کودکی از مادر محروم شده بود تربیت صحیح مردانه پدر از او شخصی باصلابت و جدی ساخت که بتواند از دوازدهسالگی روی پای خود بایستد و باکار و تحصیل توأم، اتکابهنفس را بیاموزد و همین تلاش برای کسب حلال در سایه راهنمایی پدر متدین، جوهر عزتنفس بود که در او رشد میکرد و از او انسانی میساخت که در همه فراز و نشیبهای زندگی خود را از شیطان دور نگه دارد و حلال و حرام خدا را خوب بشناسد و به آن عمل کند.
باوجود کار سخت در حین تحصیل و قبول مسئولیت زندگی از همان اوان
نوجوانی، همیشه در تحصیل، رتبههای ممتاز را به خود اختصاص میداد. پس از پایان تحصیلات
دبیرستان به نیروی دریایی پیوست و خدمت به میهن و مردم را از سواحل نیلگون خلیجفارس
شروع کرد. پس از آن با طی دورهای بهعنوان افسر کارشناس پلیسراه به خدمت خود ادامه
داد.
شهید سرتیپ خرم رودی بیشترین دوران خدمت خود را در مناطق محروم
سپری نمود و در همه حال هدفش خدمت به اسلام و مستضعفین بود. درزمینه شغلی ایشان شخصی
پرکار و جدی بوده و از روحیه بسیار بالایی نیز برخوردار بودند. وی در زندگی خصوصی خود
نیز همسر و پدری دلسوز و مهربان بودند و حاصل زندگی مشترکش پنج فرزند است، سه دختر
و دو پسر که همگی تحصیلات عالیه دارند. ازنظر خصوصیات خلقی در درجه والایی قرار داشت
و فوقالعاده خوشاخلاق و رئوف بود. از همان اوایل خدمتش ازآنجاییکه
درد آشنا بود و شعله فروزان صداقت در دل داشت و هرگز نمیتوانست با اعمال ستمکارانه
و ضد مذهبی رژیم موافق باشد و همراه با فرماندهان وقت اختلاف و درگیری داشت، به دلیل
آنکه در تمام طول خدمتش صادقانه و بدون هیچگونه چشمداشتی به مردم و وطنش خدمت میکرد
رژیم که هیچگونه نقطهضعفی از وی نداشت به بهانههای واهی برایش پروندهسازی میکرد
و او را به مناطق محروم و مختلفی منتقل میکرد اما او همچنان بااراده و ایمان محکم
به خدمت خلق میپرداخت و این نقل و انتقالات بهگونهای بود که گاه وقت برای مدت شش
ماه در یک محل مشغول خدمت میشد.
با شعلهور شدن انقلاب به صفوف مردم پیوست و مبارزه را تا پیروزی
شکوهمند انقلاب اسلامی ادامه داد. ازآنپس چون به آرزوی دیرینه خود یعنی استقلال، آزادی
میهن و جمهوری اسلامی دستیافته بود با تمام وجود به خدمت نظام مقدس جمهوری اسلامی
ایران درآمد. در سال 1358 بهعنوان فرمانده گارد ساحلی بندرعباس مشغول خدمت شد و در
آنجا مبادرت به پاکسازی عدهای از بقایای طاغوت که مال دنیا تمامی هدفشان بوده و با
گرفتن رشوه، عبور کالای قاچاق را نادیده میگرفتند کرد. یک سال بعد بنا به درخواست
خود به بوشهر منتقلشده و بهعنوان فرمانده گارد ساحلی بوشهر شروع به کار کرد.
در سال 1359 که حمله ناجوانمردانه رژیم بعث به انقلاب اسلامی
ایران آغاز شد داوطلبانه به جبهههای جنوب (آبادان) عزیمت کرد. اما از آنجا که رفتن
ایشان به جبهههای نبرد حق علیه باطل بدون آمادگی قبلی و خبر قبلی به خانواده بود بعد
از حدود 40 روز از جبههها به محل خدمتش (بوشهر) بازگشت، تا بار دیگر با عزمی راسختر
تدارکات سفر دیگری برای جنگ با کافران بعثی را فراهم آورد چراکه با خود عهد کرده بود
با دفع تجاوز دشمن و اتمام جنگ اسلحه را برزمین نگذارد. در اوایل سال 1360 داوطلبانه
خود را به آبادان منتقل کرد و بهعنوان فرمانده گارد ساحلی جمهوری اسلامی ایران به
نبرد با بعثیان کافر پرداخت. در همان زمان در عملیات شکست حصر آبادان حضوری فعال داشت.
شهید خرم رودی مدت یک سال و اندی در جبهههای جنوب بدون وقفه
مبارزه کرد و در سال 1361 مجدداً داوطلبانه به کردستان شتافت و در آنجا در ابتدای کار
گردان رزمی کربلا را برای مبارزه با ضدانقلاب و گروهکهای محارب تشکیل داده و به پاکسازی
اطراف بوکان و سد بوکان اقدام کرد و خدمات ارزندهای بهنظام مقدس جمهوری اسلامی انجام
میداد. ازآنجا به فرماندهی هنگ سقز منصوب شده و به کرات با گروهکهای ضدانقلاب بهطور
مستقیم و رودررو صف اول به مبارزه پرداخت و از آنان کشته و زخمی فراوانی گرفت.
بعد از دو سال و اندی از کردستان به استان لرستان منتقل شد.
هنوز 9 ماه نگذشته بود که روح بلندپروازش طاقت دوری از جبهه و صفای رزمندگان اسلام،
ابرمردان واقعی تاریخ را نیاورد و مجدداً داوطلبانه به جبهه غرب دهلران منتقل و فرمانده
محور دهلران شد. در آنجا بهطور مستقیم به کرات با منافقین درگیر شده و هر بار نیز
در پیشاپیش افراد تحت امر خود در عملیات شرکت کرده و منافقین کافر را به درک واصل کرد
بهنحویکه در پشت شهر دهلران محلی بنام گورستان منافقین ایجاد شده بود.
در اواخر سال 1366 به فرماندهی ناحیه ایلام انتخابشده و بعد
از قبول قطعنامه 598 از سوی ایران و به دنبال آن حمله گسترده متجاوزین بعثی و منافقین
کافر بهطور مستقیم با نیروهای کافر درگیر شده و در صف اول با آنها به نبرد پرداخت.
سرانجام در روز دوم مرداد ۱۳۶۷ صبح روز عرفه در سن ۵۲سالگی در ۴۰کیلومتری غرب پایگاه ایوان در حین جنگ با دشمن به درجه رفیع شهادت نائل آمد.