پیرو امام باشید و در عمل ثابت کنید که مردم کوفه نیستید

به گزارش نوید شاهد همدان، شهید عطاالله اسدی در بيست و هفتم ارديبهشت 1341 در روستای جگنلو از توابع شهرستان كبودرآهنگ به دنيا آمد. پدرش يدالله و مادرش فردوس نام داشت که هر دو در کودکی عطاالله فوت کرده و ایشان در نزد عمو رشد و نمو یافت. در حد خواندن و نوشتن سواد آموخت و سپس به‌عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور يافت. در يازدهم آبان 1361 در عين خوش به شهادت رسيد. مزار این شهید بزرگوار در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.

در وصیت‌نامه این شهید بزرگوار می‌خوانیم:

آرزو داشتم كه در حجله بختم به سعادت برسم

قسمتم اين شد که در سنگر عشقم به شهادت برسم

بسم‌الله الرحمن الرحیم

إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَيَقْتُلُونَ وَيُقْتَلُونَ(توبه -111)

خدا جان و مال اهل ايمان را به بهاى بهشت خریدارى مى كند، آن‌هایی كه درراه خدا كارى می‌کنند پس می‌کشند و كشته می‌شوند .

با درود فراوان به رهبركبير انقلاب اسلامى امام خمينى و با سلام به امت شهیدپرور و قهرمان ايران، اکنون‌که استكبار جهانى به سركردگى امريكا به كمک ايادیش و مزدورانش همچون صدام افلقى و نوكران داخليش منافقين، مى كوشد انقلاب عظيم ما را در نطفه خفه كند بر همه مسلمين و آزادي خواهان واجب است كه برعلیه كفر و ستم قيام كرده و چنان ضربه‌ای را به پيكر امپرياليسم بزنند كه ديگر هيچ تجاوزگرى فكر تجاوز به حريم پاک اسلام را در سر نپروراند.

اکنون‌که اين وصیت‌نامه را می‌نویسم هيچ دل‌بستگی به دنيا ندارم فقط به اميد خدا به جنگ برعليه كفر صدام می‌روم و از بازماندگان می‌خواهم كه اگر من شهيد شدم براى من گريه نكنند بلكه افتخار كنند شهيدى را درراه اسلام و انقلاب داده‌اند بلكه اين خون ناقابل من هم به قطره‌قطره خون شهيدان بپيوندد و درخت برومند انقلاب اسلامى را آبيارى كند.

بارى عمو جان شما كه هميشه زحمت مرا کشیده‌اید و همچون يک پدر براى من بوده‌اید هرگز خوبی‌های شمارا از ياد نمی‌برم و از شما می‌خواهم كه مرا حلال كنيد و اجر خود را از خدا بگيريد.

عمو جان سفارشى دارم كه براى من گريه نكنيد، پيرو امام باشيد اين قلب تپنده مستضعفين  جهان را نرنجانيد و در عمل ثابت كنيد كه مردم كوفه نيستيد و به رهبرتان پايبند باشيد. از زن‌عموی مهربانم خيلى راضى هستم و اميدوارم كه از شهيد شدن من ناراحت نباشد كه اين خود يك افتخار بزرگى است براى شما عزيزان.

بارى زن‌عمو به نامزدم سلام برسان و بگو كه مرا ببخشد هرچند من نتوانستم خوشبختش كنم و نامزد لايقى برايش باشم فقط می‌خواهم از این‌که من شهيد شده‌ام غمى به دل راه ندهد و هر چه بيشتر براى اسلام عزيزمان بكوشد و من خود درراه اسلام به سعادت و كام خود رسيدم اميدوارم كه او هم هميشه در زندگى خوشبخت و سربلند و موفق باشد.

در خاتمه از تمام اقوام و خويشان مخصوصاً دايى رضا و ولی‌الله و سيد احمد و قربان على و غلام تشكر و خداحافظى می‌کنم و از لحاظ مالى كه چيزى ندارم فقط مقدار اندوخته اى كه نزد عمويم هست حلالش می‌کنم و اگر مشقتى ندارد مرا در زادگاهم دفن كنيد. در پايان باز تأکید می‌کنم هر چه بيشتر دعا كنيد بر ظهور حضرت مهدى (عج) و همچنين براى طول عمر امام عزيزو هر چه بيشتر به جبهه رفته و رزمندگان اسلام را يارى نماييد .

والسلام عليكم و رحمة‌الله و بركاته.