عملیات مرصاد پایان خواب پوشالی منافقان بود
به گزارش نوید شاهد همدان، تقدير الهی بر اين قرار گرفت كه پايان جنگ تحميلی، با يكی از بزرگترین پیروزیها و افتخارآميزترين حماسهها رقم بخورد؛ پيروزی بزرگی كه اوج مزدوری منافقین برای استكبار جهانی و همراهیشان با رژيم متجاوز بعث عراق را نشان داد و کارنامه سیاه و ننگین آنان را سیاهتر كرد.
حماسه بزرگ مرصاد در پنجم مرداد 1367 برگ زرين ديگری از دوران
سراسر افتخار دفاع مقدس بود كه به شهادت تاريخ، هیچگاه از خاطرهها نخواهد رفت.
در ادامه درباره اتفاقات و رویدادهای عملیات مرصاد با
جانشین معاون عملیات لشگر 43 امام علی(ع)، فریدون مهوار عسگری به گفتوگو مینشینیم
و خاطرات این حماسه بزرگ را مرور میکنیم.
نوید شاهد همدان: جناب مهوار عسگری شما در زمان عملیات
مرصاد چند سال داشتید و آیا قبل از این عملیات نیز در جبهه حضور داشتید یا خیر؟
مهوار عسگری: در عملیات مرصاد 23 سال داشتم و در آن زمان جانشین معاونت عملیات لشکر 43 امام علی (ع) بودم که از سال 1361 در جبهه و برخی از عملیاتها حضور داشتم.
نوید شاهد همدان: اندکی درباره لشکر 43 امام علی(ع) توضیح
دهید و شرایط عملیات مرصاد را در آن برهه شرح دهید؟
مهوار عسگری: لشکر 43 امام علی(ع) یک لشکر مهندسی رزمی بود که در مواقع خاص، به مأموریت پیاده تبدیل میشد که عملیات مرصاد نمونهای از مأموریتهای پیاده این لشکر بود، درگیری و حمله همهجانبه و گسترده عراق در خوزستان درواقع عملیات فریبی برای کشاندن عمده قوای جمهوری اسلامی به جنوب و تسهیل حرکت منافقین از غرب به سمت تهران بود که به لطف و عنایات خدا این نقشهها در عملیات مرصاد و به همت رزمندگان برملا شد.
نوید شاهد همدان: چگونه از عملیات مرصاد مطلع شدید؟
مهوار عسگری: در دوم مرداد 1367 مرخصی بودم، تازه هوا روشنشده بود که درب منزل را زدند. برادران جواد قره گوزلو و غفار قدیمی از لشگر آمده بودند که طبق فراخوان لشگر به کرمانشاه برگردیم. بعدازظهر همان روز جلسه شورای لشگر با حضور فرمانده لشگر «حاج بحرینی» تشکیل و 9 گردان لشگر در قالب سه محور سازماندهی شدند که محور اول درگیر حمله گسترده عراق در جنوب بودند و مقرر شد که محور سوم (متشکل از گردان های مالک اشتر، بخشی از گردان های المهدی، امام رضا(ع) و بلال) با مسئولیت حقیر قبل از رسیدن منافقین در تنگه چهارزبر و ارتفاعات سمت چپ تنگه و یالهای پشت تنگه مشرف به جاده آسفالت مستقر شویم. سردار شهید "حاج حسن صارمی" جانشین وقت لشگر ضمن هدایت کلی هرسه محور، مستقیماً مسئولیت محور دوم متشکل از گردان های فجر، فتح و پشتیبانی لشگر را به عهده داشت که با استقرار این گردان ها روی ارتفاعات مشرف به پلیسراه، احداث چند رشته خاکریز بلند عمود بر جاده آسفالت در دشت ماهی دشت و مواد گذاری برخی پلها توسط گردان تخریب برای سدکردن حرکت دشمن درصورت شکسته شدن تنگه مرصاد را مدیریت و فرماندهی میکرد.
نوید شاهد_ چگونه و در چه تاریخی به منطقه اعزام شدید؟
مهوار عسگری: عصر همان روز بعد از جلسه شورا از همدان به پادگان سمنگان (حدفاصل بیستون و صحنه) رفتیم که گردان ها را آماده کنیم، به محض خواندن نماز مغرب شهید صارمی تماس گرفت و دستور داد که سریعتر حرکت کنید دشمن به کرند رسیده است، تا کارها را سروسامان دادیم و به کرمانشاه رفتیم ساعت حدود یک نیمه شب شد. درحال مسلح کردن بچهها حاج حسن صارمی با ناراحتی و نگرانی پیش من آمد و گفتند، راه بیفتید که منافقین اسلام آباد را هم گرفتند. حدود ساعت 2 بامداد ستون را که متشکل از دو جیپ توپ 106، چند تویوتا حامل دوشیکا و خمپارهانداز و تعدادی اتوبوس، کامیون حامل نیرو، مهمات و امکانات بود حرکت دادیم. دو طرف بلوار شهید کشوری تبدیل به خروجی شده بود. زن و مرد و بچه، سواره و پیاده با حالتی پریشان در حال ترک شهر بودند، لذا همین امر باعث ترافیک سنگین شده و خروج ما از محدوده شهر کرمانشاه را دو ساعت به تأخیر انداخت. مردم درحال ترک شهر بعضی برای ما دعا و برخی بد و بیراه نثارمان میکردند. خلاصه حوالی اذان صبح به تنگه رسیدیم و رزمندگان را مستقر کردیم. در پشت خاکریز احداث شده داخل تنگه مرصاد، در تاریک و روشنای هوا دیدم برادری پشت تویوتا وانت نشسته و ازشدت خستگی خوابش برده، بیدارش کردم و فهمیدم سردار شهید "حاج مصطفی طالبی" فرمانده گردان 151 لشگر انصارالحسین(ع) هستند که با دیدن گردان ها و تجهیزات ما خواب از سر ایشان پرید و به وجد آمد و شکرخدا را به جا آورد، سپس با مشورت ایشان نیروها را در نقاط مناسب مستقر و تا فردای عملیات مرصاد مشغول کمک به حفظ تنگه و درگیریهای پیدرپی با ستون زرهی منافقین بودیم تا به لطف خدا و عنایات الهی توانستیم در برابر دشمن مزدور بایستیم.
نوید شاهد همدان_ بارزترین خاطرهای که از این عملیات در
یاد دارید چه بود؟
مهوار عسگری: لحظهلحظه این چند روز حضور در تنگه چهارزبر سراسر خاطرات نابی است که در جای خود باید ثبت و ضبط شود. پشتیبانی لحظهبهلحظه نیروی هوایی ارتش بعث عراق از منافقین و ازاین طرف نقش ارزنده و مؤثر دلیرمردان نیروی هوایی و هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی را نباید ازنظر دور داشت و از همینجا درود میفرستیم به ارواح طیبوطاهر شهیدان سرفراز و فرماندهان پرافتخاری که دراین عملیات خوش درخشیدند و در همین عملیات یا در مراحل بعدی جهاد با کفرجهانی به شهادت رسیدند و ازآن جمله شهیدان صیاد شیرازی، حاج حسین همدانی، نورعلی شوشتری، حاج حسن صارمی، میرزا محمد سلگی، هادی فضلی، بهرام مبارکی، علی اصلانی و شهدای دیگر را یاد کرد.