جوانان سبک زندگی علوی و نبوی را الگوی خود قرار دهند/ والدین از دخالتهای بیجا بپرهیزند
نوید شاهد همدان_ درباره نحوه آشنایی با همسرتان توضیح دهید؟
نادر نژاد: شهید محمد شکرلب پسرعموی مادرم بود و از ایشان شناخت قبلی داشتیم و پس از مطرح کردن خواستگاری از سوی خانواده ایشان، مادرم بدون هیچ سختگیری و ایرادی پذیرفتند و از آنجاییکه تاب مخالفت با مادرم را نداشتم من نیز با خواستگاری شهید موافقت کردم.
نوید شاهد همدان_ چنانچه خاطرهای از روز خواستگاری خود دارید، بفرمایید؟
نادر نژاد: در فروردینماه سال 1361 ایشان به همراه خانواده به منزل ما برای خواستگاری آمدند و ازآنجاییکه بعدازظهر بود و شهید از محل کار به منزل ما آمده بود، نماز ظهر و عصر را در منزل ما خواندند.
نوید شاهد همدان_ خانواده همسر شما ازلحاظ فرهنگی با شما چه تفاهماتی داشتند؟ آیا تفاوت فرهنگی داشتید؟
نادر نژاد: خانواده همسرم بسیار مذهبی و تحصیلکرده بودند بهطوریکه خواهران همسرم در آن زمان فرهنگی بوده و به تحصیلات توجه زیادی نشان میدادند، حتی همسرم نیز در زمان خواستگاری دیپلم ریاضی داشت و قبل از شروع جنگ قصد ادامه تحصیل در خارج از کشور را داشت که با شروع جنگ از رفتن خودداری کرد.
نوید شاهد همدان_ ملاک شما برای انتخاب همسر چه بود؟
نادر نژاد: ایمان و تقوا مهمترین ملاکهای انتخاب همسر من بود و باوجوداینکه خانواده عموی همسرم ازلحاظ مالی شرایط خوبی داشتند، هرگز به دنبال مادیات نبودم.
نوید شاهد همدان_ خرید اولیه زندگی شما چگونه بود و مهریه را چگونه تعین کردید؟
نادر نژاد: پس از مراسم خواستگاری مقدار 50 هزار تومان بهعنوان مهریه انتخاب شد و من نیز مخالفتی نداشتم زیرا اخلاق و منش شهید برایم مهم بود و در ادامه خرید مختصری کردیم و حلقه ظریفی انتخاب و آینه کوچکی بهرسم روشنایی خریدیم که حتی شمعدانهای آینه را نیز نگرفتیم و پس از 12 فروردین عقد کردیم.
نوید شاهد_ مراسم عروسی شما در چه تاریخی و به چه منوال برگزار شد؟
نادر نژاد: پس از 8 مردادماه همان سال و بعد از پایان امتحانات نهایی سال آخر دبیرستان، مراسم عروسی درنهایت سادگی و بدون هرگونه گناهی برگزار شد و حتی همسرم شب عروسی به دنبالم نیامد(در آن زمان جوانان ماخوذ به حیا بودند و ازاینگونه رفتارها استقبال نمیکردند) و پسازآن زندگی مشترک ما آغاز شد.
نوید شاهد_ شهید شکرلب چه مدت پس از ازدواج راهی جبهه شدند؟
نادر نژاد: مدتی پس از برگزاری عروسی به عنوان سرباز به جبهه اعزام شد و تا سال 1363 نیز در همانجا ماند، دخترم در سال 1363 متولد شد که مدتی برای دیدن دخترم آمد و دوباره به جبهه بازگشت و پسرم که در سال 1365 به دنیا آمد هرگز او را ندید.
نوید شاهد_ کل زندگی مشترک شما با شهید چند سال بود؟ بارزترین خصوصیت اخلاقی که از شهید مشاهده کردید چه بود؟
نادر نژاد: در طی چهار سالی که با محمد زندگی کردم چیزی جز ادب و متانت از این فرد ندیدم بهطوریکه در بسیاری از موارد در کارهای منزل یاریم میکرد، خریدهای خانه را انجام میداد، انیس و همدم روزهای خوش زندگیام بود و هرگز لفظ خانم را از صداکردن نام من و دخترم حذف نکرد.
نوید شاهد همدان_ آیا خاطرهای از آخرین دیدار با شهید، دارید؟
نادر نژاد: در آخرین دیدارمان، 25 آذرماه 1364 برای آخرین بار به منزل آمد، مشخص بود که این بار را برای خداحافظی آمده است میگفت فکر میکردم بچه به دنیا آمده که مرخصی گرفتم تا شما و بچه را ببینم و وقتی دید که هنوز بچه متولد نشده، دوباره به جبهه بازگشت و به یاد دارم هنگام خداحافظی هرگز به چشمهای من و دخترم نگاه نکرد، محمد رفت و چهار روز بعد یعنی در 29 آذر پسرم به دنیا آمد که به وصیت محمد، نامش را ابوالفضل گذاشتیم.
نوید شاهد همدان_ چگونه از نحوه شهادت همسرتان باخبر شدید؟
نادر نژاد: چند روز بعد از عملیات کربلای 4 دلشوره عجیبی گرفته بودم و دائم به مادر همسرم میگفتم از محمد خبری نشده؟ تماسی نگرفته است؟ و آنها باوجوداینکه از وضعیت شهادت محمد و سرانجام کربلای 4 مطلع بودند به خاطر شرایط جسمانی من نمیگفتند و نمیگذاشتند که من برای پیگیری شرایط محمد به سپاه بروم ولی بههرحال یک روز به سپاه رفتم که گفتند خبری از محمد نیست و به احتمال زیاد اسیر شده است که این حرف 12 سال چشمانتظاری ما را در پی داشت.
نوید شاهد همدان_خاطرهای از بازگشت پیکر شهید دارید؟
نادر نژاد: سال 1376 معلم بودم و در همان سال قرار بود به مکه مشرف شوم. قبل از تشرف به مکه، روزی یکی از والدین دانش آموزان به مدرسه آمد و گفت شب گذشته خواب دیده که من در کنار دریا نشستهام و دست و پای زیادی به ساحل میآمده و من آن دستوپاها را به هم وصل میکردم و تبدیل به انسان میشدند، تا چند روز فکرم درگیر خواب این مادر بود تا اینکه به مکه رفتم و در آنجا با سوزوگداز فراوان گریه کرده و از حضرت زهرا(س) خواستم که نشانهای از سرنوشت محمد به من نشان دهد تا بعد از 12 سال از بلاتکلیفی بیرون بیایم، بدین منوال پس از بازگشت از مکه، اعلام کردند چندین جنازه تازه تفحص شده از اروند آوردهاند که پیکر محمد نیز در این میان وجود دارد.
نوید شاهد همدان_ نظر شما بهعنوان یک فرد فرهنگی و همسر شهید درباره علت اختلافات و مشکلاتی که در بین زوجین جوان وجود دارد چیست؟
نادر نژاد: علت همه ناکامیها و مشکلات جوانان و جامعه، دور ماندن از قرآن و ائمه است زیرا قرآن بهعنوان کتاب انسانساز خطمشی و سازوکار زندگی را به انسان آموزش داده که متأسفانه اکنون در مهجوریت مانده است.
نوید شاهد همدان_ به عنوان همسر شهید توصیهای به جوانان امروزی دارید؟
نادر نژاد: الحمدالله جوانان خوبی در کشور وجود دارد و کاری با ظاهر جوانان امروزی ندارم ولی باطن خوبی دارند و به نظر من بزرگترها با اختلاف پراکنی ها و دخالتهایی که انجام میدهند باعث دلسردی و به هم زدن زندگی جوانان میشوند و در آخر جوانان را توصیه میکنم با تبعیت از زندگی علوی، نبوی، رضوی و فاطمی زندگی خود را برپایه زندگی ائمه بسازند.
گفتگو از سمانه پورعبدالله