مرحوم ابوترابیفرد، نمونه یک مجاهد حقیقی بود
به گزارش نوید شاهد همدان، هشت سال دوران دفاع مقدس پر از حوادث و اتفاقات زیادی است که سالها و قرنها میتوان آنها را مورد بررسی قرار داد و هزاران نویسنده و مورخ درباره فرماندهان و رزمندگانی که در طی این مدت جان شیرین خود را در طبق اخلاص گذاشته و قدم در این مسیر پرفراز و نشیب قرار دادند، کتابها و نقلقولهای زیادی به نگارش درآوردند. آزادگان بهعنوان سرمایههای نظام خاطرات و اتفاقات زیادی را در سینه خود دارند که میتوان این خاطرات را به عنوان چراغ راه آیندگان استفاده کرد.
"رضا شریفی راد" از جانبازان و آزادگان دوران
دفاع مقدس است که مدت زیادی را با سید الاسرا "سیدعلی اکبر ابوترابی" در
زندانهای بعثی عراق گذرانده و خاطرات زیادی را از دوران اسارت دارد و در گفتوگویی
با این جانباز و آزاده برخی از این خاطرات را مرور میکنیم.
نوید شاهد همدان: آقای رضا شریفی راد لطفاً از نحوه اسارت خود
بفرمایید؟
شریفی راد: در 11 شهریورماه سال 1360 در ارتفاعات قراویز سرپل ذهاب به همراه 30 نفر از همرزمان اسیر شدیم که ابتدا در اردوگاه عنبر و سپس به اردوگاههای موصل 1 و سپس موصل 2 منتقل شدیم و در 29 مردادماه سال 1369 به کشور بازگشتیم.
نوید شاهد همدان: اندکی درباره اوضاع و شرایط اردوگاهها
توضیح دهید؟
شریفی راد: از آنجاییکه در اردوگاهها از سراسر استانها و از همه قشر، سن و ردهای اسیر حضور داشت، میتوان از اردوگاه به عنوان ایران کوچک یاد کرد. روال کار اردوگاهها به این منوال بود که صبحها دربهای اردوگاه باز میشد، سرشماری صبحگاهی انجام و هرکدام از اسرا به کاری مشغول میشدند بهطوریکه برخی آشپز، برخی کارهای نظافت آسایشگاه را انجام میدادند و خلاصه هرفردی به کاری مشغول میشد، البته مدیریت اردوگاهها باهم فرق داشت و برخی از اردوگاهها و فرماندهان عراقی به خون سربازان ایرانی تشنه بودند و بدترین رفتارها و شکنجهها را در حق اسرای جنگی اعمال میکردند.
نوید شاهد همدان: چگونه از بیماری و رحلت امام خمینی (ره)
مطلع شدید؟ عکسالعمل اسرا چگونه بود؟
شریفی راد: از آنجاییکه تلویزیون نداشتیم از بیماری امام مطلع نبودیم ولی هنگامی که خبر رحلت امام را از طریق روزنامههای عربی و انگلیسی که آن زمان به اردوگاه آورده میشد، متوجه فوت امام شدیم که در ابتدا گمان کردیم که این شایعه و یا خبری برای تضعیف روحیه اسرا به چاپ رسیده است ولی بعدها که دیدیم خبر واقعیت دارد، کل اردوگاه هزار و 700 نفری سوتوکور شد و غم از در و دیوار اردوگاه میبارید. همه افراد با هر عقیده و شخصیتی عزادار امام راحل شدند و در هر گوشه و کنجی که بود نشسته و گریه میکردند زیرا اسرا منتظر بودند که بعد از پایان اسارت به دیدار امام بروند و ایشان را از نزدیک ملاقات کنند. چند روز از فوت امام میگذشت و اسرا همچنان لب به آب و غذا نمیزدند و حتی برای هواخوری هم به بیرون نمیرفتند تااینکه در عصر روز ششم رحلت امام، فرمانده اردوگاه همه اسرا را در محوطه جمع کرد و سخنرانی خود را شروع کرد که آیتالله خمینی(ره) کم کسی نبوده است و ما میدانیم که اسلام چه فرد ارزشمندی را از دست داده است، اکنون که جنگ بین دو کشور ایجاد شده کلی از ساختمانها و اماکن دو کشور از بین رفته که بعد از بازگشتن به کشور خود باید آنها را بازسازی کنید، همچون سربازان ما که آنها نیز باید کشور ما را از نو بسازند، عشق و ارادت شما به رهبر کشورتان قابل ستایش است، ولی به زندگی عادی بازگردید و اعتصاب غذا را به پایان برسانید. بعد از صحبتهای فرمانده اردوگاه اسرا به زندگی عادی بازگشتند و همچون قبل از رحلت امام زندگی را از سر گرفتند.
نوید شاهد همدان: اندکی درباره مرحوم ابوترابی و خدمات و
زحمات این مجاهد ارزشمند در دوران اسارت بفرمایید؟
شریفی راد: مرحوم ابوترابی فرد، زحمات زیادی برای اسرای جنگی کشید و با اخلاق و رفتار حسنه خود مدیریت اردوگاهها را برعهدهگرفته بود و به جرات میگویم اگر ایشان نبود، بسیاری از اسرا یا معلول جسمی و ذهنی شده و یا به سایر کشورها پناهنده میشدند ولی مرحوم ابوترابی با دست خالی و با خلوص نیت، علاوه بر اسرا، سربازان و فرماندهان عراقی را تحت تأثیر خود قرار داده بود. مرحوم ابوترابی در دوران اسارت و به خواست خود در بین اردوگاهها میرفت و بعد از سرو سامان دادن به اوضاع و شرایط اردوگاهها به اردوگاه دیگر میرفت و نکته جالب این بود که در هنگام جابهجایی ایشان، علاوه بر اسرای ایرانی، فرماندهان و سربازان عراقی نیز دلتنگ ایشان میشدند و در فراق و دوری سید الاسرا اشک میریختند.
نوید شاهد همدان: درباره خصوصیات اخلاقی و رفتار مرحوم
ابوترابی بفرمایید؟
شریفی راد: مرحوم ابوترابی فرد نمونه یک انسان اخلاق مدار و مؤمن بودند که همواره در سلام دادن و خدمت به مردم از همه پیشی میگرفت، لباس و عمامه ایشان حتی پس از دوران اسارت و در دوران خدمت بسیار ساده و بدون هرگونه رنگ و ریایی بود و همیشه به اسرا توصیه میکرد که ما در کشور عراق اسیر هستیم و تابع مقررات و قوانین این دولت، پس نباید کاری کنیم که دولت و نظام عراق به رفتار ما خرده بگیرند.
گفتگو از سمانه پورعبدالله