اين وصيت نامه يك عاشق پاك باخته در راه اسلام است
بسم الله الرحمن الرحيم
الَّذِينَ آمَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّهِ وَأُولَئِكَ هُمُ الْفَائِزُونَ
آنان که ایمان آوردند و از وطن هجرت گزیدند و در راه خدا به مال و جانشان جهاد کردند آنها را نزد خدا مقام بلندتری است و آنان بالخصوص رستگاران و سعادتمندان دو عالمند.
برادران وصيت نامهام را شروع مى كنم تا بتوانم پيام خود را به گوش انسانهاى آزاده و مسلمان برسانم كه من عاشق مكتب خويش بوده ام و تا آخرين لحظه از هدف مقدسم پاسدارى كرده ام.
برادران و خواهران اين وصيت نامه يك عاشق پاك باخته در راه اسلام است كه خدا و مكتب خويش را شناخته و در راه آن جانفشانى مى كند.
خدايا تو جانى به من داده اى و من اكنون تسليم تو هستم براى نگهبانى دين تو. برادران به خدا قسم كه اين جنگ با جنگهاى صدر اسلام هيچ فرقى ندارد از لحاظ هدف. برادران اين جنگ خواست خداست تا بندگان خود را امتحان كند واى بر حال كسى كه از اين امتحان بيرون نيايد و مشمول رحمت الهى قرار نگيرد.
برادران مسلمانم الان که اين وصيت نامه را مى نويسم در جايى قرار گرفته ام كه حق و باطل رودرروى هم قرار گرفته و هر لحظه گلى پرپر ميشود و اينجا مكانى است كه انسان را از عالم خاكى به عالم ملكوتى مى رساند و ارتباط او با خدا نزديك ميشود.
به خدا قسم برادران، جبهه جبهه حسين است. هر روز شاهد برادران هستيم كه در خون خود مىغلتند و درخت اسلام را آبيارى مى كنند تا اسلام رشد نمايد و جهانگير شود. بر ما است كه ادامه دهنده راه اين برادران باشيم.
برادران و خواهران اين دنيا گذرگاهى بيشتر بيش نيست. مبادا در اين دنيا مشغول شويد و آخرت را فراموش كنيد كه همه كارهاى شما در محضر خداست و بايد در سراى ديگر جوابگوى آن باشید.
اى انسان چون بايد رفت خوش آنكه پاك آمد و پاك رفت. پس مبادا پاك به دنيا آمديم ناپاك از دنيا برويم.
سخنی با ملت شهید پرور ایران
يك سخن با ملت شهيد پرور ايران دارم كه به حرف رهبر گوش دهند و ادامه دهنده راه حسين(ع) باشند. برادران قرآن و دعا زياد بخوانيد تا دلهاى شما با ياد او آرام گيرد و از شما مى خواهم كه به امام و اسلام وفادار باشيد.
اما بعد چند كلمه اى با شما خانواده عزيزم دارم كه پيشرو اسلام باشيد و ادامه دهنده راه حسين (ع) باشيد كه خدشه به اين انقلاب نرسد.
پدر و مادرم خداوند به شما يك امانتى داد و هر وقت بخواهد از شما مى گيرد مبادا احساس ناراحتى كنيد در نبودن من. از شما مى خواهم كه براى من گريه نكنيد و خوشحال باشيد كه در راه اسلام شهيد شده ام. پدر و مادرم مى دانم كه من فرزند خوبى براى شما نبودم و هميشه موجب ناراحتى شما مى شدم از شما عذر مى خواهم. وقتى شما من را حلال كنيد روحم آرامش پيدا مى كند.
از شما برادرانم مى خواهم كه اگر نسبت به شما اهانت يا بى ادبى نموده ام حلالم كنيد گر چه مى دانم جدايى من از شما سخت است اما چه كنم اسلام به من و شما احتياج دارد و از شما ها قوم و خويشان مى خواهم كه مرا حلال كنيد و از شما مى خواهم كه آزاده زندگى كنيد و پيرو حق باشيد.
در خاتمه از شما دوستان عزيزم مى خواهم كه مرا حلال كنيد گر چه مى دانم جدايى من از شما سخت است و اگر از دنيا بروم روحتان هميشه ناراحت است اما چه كنم اسلام و قرآن واجبتر است.
ان شاءالله كه من را از ياد نمى بريد و در پايان همه شما به خصوص خانواده عزيزم را به خداى احديت مى سپارم.
خداحافظ تا ابد
فرزندتان محمد زندى
26 بهمن 64 . صبح ساعت 9 و 18 دقيقه