فقط، سایه بان دوربینش به جای ماند و یک دنیا حماسه
حميد يوسفي با پشت سر نهادن دوران ابتدائي و ورود به مقطع راهنمائي ، دامنه فعاليتهاي مذهبي خود را به همراهي شهيد پورش همداني وسعت بخشيد.
شركت در محافل و مجالس مذهبي پيش فرضي گرديد براي موضع گيريهاي سياسي و اقدامات انقلابي عليه خاندان منفور پهلوي. تمامي وقت خود را وقف مبارزه با طاغوت نمود و همواره در موج طوفنده مردم از پيشتازان نهضت به حساب مي آمد.
پس از پيروزي انقلاب اسلامي ، تمام قد در مقابل منافقان اعلام موضع كرد و با آنان به مخالفت برخاست. تابستان سالهاي 58 و 59 را در اردوي جهاد سازندگي گذرانيد و پس از آن به علت نياز كميته فرهنگي جهاد به آن كميته پيوست.
شهيد حميد يوسفي در جهاد سازندگي فعاليتهاي دامنه داري از خود بر جاي نهاد و در این راه از هیچ کمک و اقدامی فروگذار نبود. با توجه به فعالیت های هنری بخصوص در رشته عکاسی و فیلم برداری، در عملیات هایی که حاضر بود وظیفه ثبت ایثار و رشادت رزمندگان اسلام را به عهده داشت.
تا اینكه شعله عشق به جهاد و شهادت از پس خاكستر صبرش بار دیگر زبانه كشيد و در عملیات بیت المقدس با سر و جان شركت نمود، اما فال تقديرش در ديوان الهي بر ماندن رقم خورده بود ، تا سر انجام در عمليات شور آفرين رمضان در بیست و هشتم تیر ماه سال 61 بر اثر اصابت گلوله مستقيم تانك سرمست و پايكوبان غزل شهادت را از حنجر سرخ خود سرود و به سرور و سالار شهیدان پیوست. بقایای پیکر پاکش را در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپردن تا زیارتگاه عاشقان و دلدادگان باشد.
به گفته برخی همرزمان، تنها اثری که از وسایل همراه شهید باقی ماند، سایه بان دوربینش بود که تا لحظه آخر در راه ثبت پایمردی جوانان غیور ایران اسلامی از آن استفاده کرد.
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد