فرازي از زندگينامه « شهيددانش آموزحسين گلابي»

 

 

 

نوید شاهد آذربایجان غربی : «شهید حسين گلابي» در سال 1348 در يك خانواده مذهبي و متدين به دنيا آمد. در 3 سالگي پدرش را از دست داد و فقدان پدر در روح شهید تأثير به سزایی داشت و هميشه بر لبانش سكوتي حاكي از غم و درد نقش بسته بود. پس از پيروزي انقلاب اسلامي و با پيدايش ديد وسيع و افكار و بينشي تازه زندگيش عوض شده و رنگي تازه به خود گرفت.

«شهید حسين گلابي» اين بار سكوتش تبديل به فرياد عشق شد كه اوج با عظمت آن تفسير قرآن و آيات خدايي بود. به همين دليل در سنگر مدرسه آرام و قرار نداشت و نمي توانست هيچ چيز ناپاك را كه مغاير با ايده و افكار پاك درونش بود، قبول كند. در نتيجه مدرسه را رها كرد و وارد جامعه شد. او مرتب مادرش را توجيه مي كرد كه: مادر من امانتي خدايي هستم و به سوي او برمي گردم و مرتب در كمال عشق به الهيات و معنويات اين جملات را تكرار مي كرد و او آن چنان به انقلاب و امام عشق مي ورزيد كه هميشه نغمه شهادت را بر لب داشت و جانفدايي در راه امام و انقلاب را سعادتي عظيم مي دانست.

وقتي كه آخرين بار حسين را ديدم، به راستي در حال عروج به ملكوت اعلي بود و در نامه يكي از دوستان حسين چنين مي نويسد: حسين را در حالي ديدم كه شهادت بر چهره اش بازي مي كرد. او سرودهاي شهادت طلبي مي خواند و مثل عاشقي كه براي شهادت لحظه شماري مي كرد.

«شهید حسين گلابي» ، با عشق و ايمان حسين وارد بسيج سپاه پاسداران انقلاب اسلامي مهاباد شد و به نام پاسدار به خدمت مشغول شد. سرانجام در ده كيلومتري مهاباد به دست عوامل ضدانقلاب در ششم تیر 1364بر اثر اصابت گلوله و به درجه رفيع شهادت نايل گرديد.

روحش شاد و يادش گرامي باد

 

1 - ايمان به انقلاب و حضرت امام خميني(ره)

2 - عشق به شهادت و شهيد شدن در جبهه ها

3 - هميشه سرود شهادت طلبي را در ذهن و بر زبان داشت.