تا آخرین فشنگم با دشمن بعثی خواهم جنگید
بسمه رب الشهداء و الصديقين
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسيلَةَ وَ جاهِدُوا في سَبيلِهِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ
اى کسانى که ایمان آورده اید، از خدا پروا نمایید و با اطاعت از او در پى برقرارى پیوند با او باشید و در راه او جهاد کنید، باشد که نیکبخت شوید. مائده آيه 35
خدمت پدر ارجمندم اميدوارم سلام بي آلايش فرزندت را که از اعماق قلبم سرچشمه مي گيرد و از فرسنگها راه دور که از جبهه غرب کشور عزيزمان است را پذيرا باشيد.
ضمن عرض سلام به برادران عزيز و عزيزتر از جانم بايد به عرض همگي برسانم اين آخرين نامه من است که بخدمتتان ارسال مي دارم چون حمله اي در پيش داريم که به خواست خدا به زودي آغاز مي شود و از آنجائیکه حق بر باطل هميشه پيروز بوده و خواهد بود بعد از حمله اميدوارم که بتوانم براي آوردن مژده پيروزي پنج روز مرخصي بگيرم و از نزديک ديداري باهم تازه کنيم و اگر تا يک ماه از من خبري نشد بدانيد که براي هميشه از شما دور شده و خداحافظي مي نمايم. همگي شما را به خداوند بزرگ مي سپارم.
پدر جان گرچه بر حسب ظاهر ناراحت مي شويد اما اميدوارم که باطناً خوشحال باشيد و نزد دوست و دشمن سرافراز باشد. پدر جان از گريه کردن تو براي من سودي نيست اما بدانکه به مولايم علي (ع) سوگند ياد مي کنم که تا آخرين فشنگم با دشمن بعثي مي جنگم و اگر هم فشنگم تمام شود هرگز تسليم دشمن نخواهم شد.
بحمدالله خود مي دانم اين راه مقدس است که اميدوارم اين حقير هم لياقت شرکت در اين راه مقدس را داشته باشم و به ندای رهبر عزيزمان امام امت لبيک گفته باشم.
به امید پيروزي کامل سربازان اسلام بر قواي کفر، صدام و حاميان شرق و غرب ان شاء الله
از طرف سرباز وظيفه غلامرضا ترابيان