وصيتنامه دانش آموز شهید جليل شرفى
بسم الله الرحمن الرحيم
اللهم لا تکلنی إلی نفسی طرفة عین أبدا
با كسب اجازه از درگاه امام زمان (عج) وصيتنامه خودم را شروع ميكنم. وقتى كه تصميم به نوشتن وصيتنامه كردم ديدم كه همه حرفهاى گفتنى را شهداء والفجر هشت گفته اند و من جز زياده گوئى كار ديگرى نمى بينم وليكن اين را براى خود وظيفه دانستم و دست به قلم و كاغذ بردم.
اولين مسئله كه در وصيت خود ميخواهم بنويسم اين است كه من اين راه را با آگاهى كامل انتخاب كرده ام و كسى مرا به اين راه نياورده است .
اى پدر و مادر گراميم كه هر چه دارم اول از خدا و دوم از شماست مرا ببخشيد كه اينطور شماها را تنها ميگذارم چه كنم اسلام و امام براى من قلب هستند و شما براى من چشم هستيد. در دنيا بى چشم ميشود زندگى كرد اما بدون قلب هرگز ، هرگز ، هرگز .
از شماها ميخواهم بعد از شهادتم گريه و زارى نكنيد اگر چه ميدانم اين مصيبت برايتان سخت است وليكن ان الله مع الصابرين خداوند با صبر كنندگان است و براى من صبر عظمی افتخار كنيد و تو اى مادر عزيز و زحمتكشم ميدانم كه داغ خليل هنوز آتش به وجودت زده و هيچوقت خاموش نمى شود و اگر دلت برايم تنگ شد شبهاى جمعه دست دو برادر كوچكم را بگير و بيا بر سر مزارم و آنجا هر چقدر دلت مى خواهد گريه كن .
مى بخشيد كه بى ادبى مى كنم و راهت را دور مى كنم چه كنم فرمان فرمان روح خدا خمينى بت شكن است و تو اى پدر بزرگوار و گرانقدرم ميبخشى كه نتوانستم بارى را از دوشت بردارم و هميشه تو را به زحمت مى انداختم و تو با اين همه زحمت كه از طرف من وارد مى شد سخنى نمى گفتى و تحمل مى كردى. خيلى معذرت مى خواهم و خودت بهتر مى دانى كه خودت بنحوى مرا به اين راه راهنمايى مى كردى. مى دانى كه اين راه خون مى خواهد و اسلام بدون خون مانند درخت بى آب است بايد بتوانم در آخرت براى تو و مادرم فرد خوبى باشم .
و شما اى خواهرانم بعد از شهادتم همچون زينب خواهر حسين بن على (ع) صبر كنيد و دلدار مادرم باشيد و حجابتان را به نحو احسن رعايت كنيد اگر چه مى دانم همينطور هستيد و شما اى برادرانم اگر چه برايتان كارى انجام نداده ام ولى از شماها يك چيز ميخواهم اينكه بعد از شهادتم راهم را ادامه دهيد و نگذاريد سلاح من بر زمين باشد و برادران كوچكم را طورى تربيت كنيد كه فردا بتوانند بارى از دوش جامعه بردارند.
شما اى دوستانم مرا ببخشيد و حلال كنيد و از حقى كه بر گردنم داريد بگذريد چون در آن دنيا نميتوانم من جوابگوى حق الناس شما باشم و از شماها مى خواهم كه اين پير جماران اين روح و جان مرا يارى كنيد و تا آنجايى كه مى توانيد نگذاريد نه پايگاه محل و نه هيئت ها خالى بماند براى اينكه هر چه دارم از اينجاها دارم و بعد از شهادتم نوحه لاله ها را بخوانيد و به ياد من باشيد.
اميدوارم كه در آخرت ملاقات داشته باشيم.
و سخن ديگر اينكه مردم شهرمان همانطور كه هميشه در اجتماعات سياسى و مذهبى شركت ميكنند دوباره شركت كنند و از مسئولين اين شهر بخصوص نماينده حضرت امام حمايت كنند و اگر كسى به آنها حرفى زد دهانش را خرد كنيد و بدانيد كه در خط امام نيستند كسانى كه به اين اسوه هاى تقوا و فضيلت حمله ميكنند.
كسى كه با انقلاب بد است و يا نسبت به انقلاب بى تفاوت است حق ندارد در تشييع جنازه من شركت كند اعم از فاميلها، دوستان و مردم.
كسى حق ندارد از سهميه بنياد شهيد كه متعلق به من است استفاده كند مگر در صورت ضرورت .
در خرج هائى كه براى فاتحه و مراسم هاى ديگر انجام ميدهيد صرفه جوئى نمائيد. از فاميلهائى كه بنحوى با خانواده من نسبتى دارند و حجاب را رعايت نميكنند و يا عقيده شان نسبت به انقلاب بد است نبايستى در مراسم فاتحه من شركت كنند (اگر چه فاميل نزديك باشند ).
بر سر مزارم حتى المقدور با وضو باشيد. از تمام معلمين و استادان عزيزم حلاليت مى خواهم .
والسلام
خداحافظ
ديدار در قيامت
جلیل شرفی