درود به رزمندگان اسلام كه جنگيدنشان اسلام را سرفراز و سربلند ميكند
بسم الله الرحمن الرحيم
فَلْيُقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يَشْرُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا بِالْآخِرَةِ وَمَنْ يُقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَيُقْتَلْ أَوْ يَغْلِبْ فَسَوْفَ نُؤْتِيهِ أَجْرًا عَظِيمًا
پس کسانی باید در راه خدا جهاد کنند که (دست از جان شستهاند و) زندگی این جهان را به آن جهان میفروشند. و هر کس در راه خدا جهاد کند و کشته شود یا فاتح گردد، زود باشد که او را اجری عظیم دهیم.
اى ملت قهرمان و شهيد پرور، من خود را كوچكتر از آن ميدانم كه با شما سخن بگويم ولى بر حسب انجام وظيفه با شما وصيتى دارم. بنام ايزد منان و با سلام و درود فراوان به خدمت نجات دهنده ستمديدگان جهان از دست ظالمان حضرت بقيه الله الاعظم امام زمان (عج ) و نايب بر حقش امام خمينى و سلام بر ارواح پاك شهداى اسلام از شهداى كربلا و انقلاب اسلامى ايران و شهداى جنگ تحميلى.
و سلام و درود به رزمندگان اسلام كه جنگيدنشان اسلام را سرفراز و سربلند ميكند و درود و سلام بر مجروحين و معلولين و خانواده هاى قهرمان پرور ايران كه با پرورش چنين جوانانى و فرستادن آنها به جبهه ها دين خود را به اسلام ادا نمودند.
آرى اى برادران و خواهران هر انسانى در طول زندگى خود با سختى ها و مشكلات روبرو ميشود و سنت الهى اين است كه همه مردم و همه موجودات را امتحان ميكند. اگر انسان كمى فكر كند مى فهمد كه هميشه در حال امتحان است و سرنوشت انسان را همين امتحانات است كه تعيين ميكند.
خداوند دانا در بسيارى از آيات ميفرمايد كه هدف از آفرینش آسمانها و زمين آزمايش انسانها است چون كه هيچ راه ديگرى براى جدا شدن مومنان و صالحان از كافران و منافقان كور دل نيست و خداوند آنچه را كه در اين دنيا و روى زمين آفريد براى امتحان كردن من و شماست و چنين نيست كه مردم به زبان بگويند كه ما ايمان آورديم و خداوند آنها را آزمايش نكند و به حال خود واگذارد زيرا خداوند در قرآن ميفرمايد احسب الناس ان يتركو اان يقولو ا امنا و هم لا يفتنون آيا مردم پنداشتند كه ما آنها را رها ميكنيم بگويند ما ايمان آورديم و ما آنها را آزمايش نمى كنيم بنابراين تمام مردم مورد آزمايش و امتحان الهى قرار ميگيرند تا افراد جانباز و مجاهد در راه خدا شناخته شوند و افرادى كه به زبان ادعاى مومن بودن و ديندارى مى كنند ماهيتشان ثابت شود.
آرى برادر، خداوند رحمان و رحيم سرنوشت انسان را به خودش واگذاشت تا بين راه ها و هدف ها كه در راه انسان هست كدام را انتخاب كند پس ما اين راهى را كه انتخاب كرده ايم ادامه دهيم كه اين هدف خداست و اين راه همان راه انبياء و راه امامانست پس ما اين راه را بايد بپيماييم حتى اگر به قيمت جانمان تمام شود. اسلام براى پيروز شدن خون ميخواهد همانطور كه انسان براى ماندن آب و غذا ميخواهد پس بايد خون داد تا اسلام به اميد خدا به پيروزى كامل برسد.
خدايا پروردگارا من در اين چند سال عمر كه كردم غير از گناه و معصيت كار ديگرى انجام ندادم. در اين چند سال در راه تو و در راه اسلام كارى نكردم. اميدوارم كه اگر خونم ريخته شد خدمتى به اسلام كرده باشم. خدايا تو را ستايش مى كنم كه اين توفيق را به من دادى تا به جبهه بيايم و در راه تو بجنگم. خدايا بار پروردگارا از تو ميخواهم كه گناهانم را بيامرزى و مرا از بندگان نيك خودت قرار دهی.
خدايا كسى جز تو ندارم پس حالا كه به درگاه تو روى آورده ام مرا نا اميد بر نگردان و از تو ميخواهم كه لحظه اى مرا بخودم وامگذاری ان شاء الله كه بتوانم از آزمايشات الهى سربلند بيرون آيم. خدايا چنان بينشى به من عطا كن كه كسى جز تو را نبينم و كسى جز تو را نپرستم.
از مردم قهرمان پرور ميخواهم كه پشتيبان ولايت فقيه باشيد كه همان ولايت خدا بر شماست و پشتيبان انقلاب اسلامى باشيد و امام را تنها نگذاريد و كارى نكنيد كه دل امام امت را بشكنيد و هر وقت كه جبهه هاى اسلام بشما نياز پيدا كرد به جبهه برويد و اين سخن را هم بگويم كه خداوند در يك لحظه ميتواند دشمنان اسلام را هم از بين ببرد و هيچ احتياجى به جنگيدن من و شما با دشمنان اسلام نيست ولى خداوند با اين كار خود ميخواهد بندگان خود را امتحان كند. سعى كنيد از اين امتحان سربلند بيرون آييد.
وصيتم به همكلاسی هايم و دوستانم اين است كه به گفته امام عزيزمان در مدرسه بمانيد و شما تا آنجائى كه ميتوانيد درس بخوانيد كه اميد آينده امام امت و مردم قهرمان پرور ايران هستيد و شمائيد كه چرخهاى مملكت را بايد به حركت در آوريد و از شما مى خواهم كه مواظب منافقانى كه با سپر مذهب و اسلام جلو مى آيند باشيد و آنها را نابود كنيد .
وصيتم به پدر ومادرم : اى پدر و مادر عزيزم من كه به جبهه آمدم لياقت شهيد شدن را ندارم ولى اگر خداوند اين لياقت را نصيبم كرد شما ناراحت نشويد چون من امانتى بودم از طرف خدا در دست شما و خدا هم يك روز آن امانت را پس ميگيرد و بدانيد كه اسلام بيش از اين جانها ارزش دارد و بايد اسلام را يارى كرد . پدر و مادرم ميدانم كه در اين چند سال عمرم فرزند خوبى براى شما نبودم و اميدوارم كه مرا ببخشيد و از سختيها و مشكلاتى كه براى بزرگ كردن من كشيديد تشكر مى كنم و از شما مى خواهم كه با خوشروى و خوش اخلاقى با مردم رفتار كنيد و همان طور با مردم رفتار كنيد كه انتظار داريد مردم با شما رفتار كنند.
در پايان به شما توصيه مى كنم كه دعا به امام يادتان نرود. در دعاهاى توسل و كميل شركت كنيد و از كليه دوستان و آشنايان ميخواهم كه اگر بدى از من ديده ايد مرا ببخشيد.
والسلام
سيد ناصرالدين حسينى
خدايا خدايا تا انقلاب مهدى خمينى را نگهدار
5اردیبهشت1367
--------------------
شهید سید ناصرالدین حسینی دوم تیر ماه سال 1349 در شهر ری متولد و با توجه به شغل پدرش آقا سید علاءالدین حسینی، که از پرسنل شهربانی وقت بود به شهرهای جنوب کشور نقل مکان کرد و دوران کودکی و نوجوانی را در اهواز گذراند و پس از آن به شهرستان ملایر از توابع استان همدان منتقل شد.
سال 1356 وارد دبستان شد و تحصیلات خود را آغاز کرد و با توجه به هوش و استعداد سرشاری که داشت تا مقطع کاردانی در رشته فرهنگ و ادبیات و تربیت معلم ادامه تحصیل داد.
بسیار مهربان و خوش اخلاق بود و سعی می کرد کمک حال دیگران بخصوص محرومان و سالخوردگان باشد. به پدر و مادر خود احترام فراوان می گذاشت و هیچگاه با سردی یا بی احترامی با آنها رفتار نکرد. اهل نماز و روزه و انجام واجبات و ترک محرمات بود.
در اواخر سال های دفاع مقدس روانه جبهه های نبرد حق علیه باطل شد و در جبهه های غرب کشور به مبارزه با دشمنان اسلام و انقلاب پرداخت.
سرانجام پس از سال ها مجاهدت در راه خدا، دوازدهم فروردین ماه سال 1370 در منطقه عملیاتی قصر شیرین در درگیری با منافقین کوردل به درجه رفیع شهادت نائل آمد. تاکنون اثری از پیکر پاک و مطهرش به دست نیامده است.
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد.