شهادت سعادت است كه نصيب هر كس نمى شود
بسم الله الرحمن الرحيم
قبل از شروع وصيتم ابتدا سلامى و درودى خالصانه بر منجى عالم بشريت قلب عالم امكان حضرت حجه بن الحسن و بر نايب بر حق آن حضرت امام امت رهبر پيروز انقلاب كبير اسلامى ايران حضرت امام خمينى كه دعاهاى حقيرانه ام نثار طول عمر شريفش باد، می فرستم.
و سپس سلامى ديگر بر ارواح طيبه شهداى راه حق از آدم تا شهداى انقلاب و جنگ تحميلى كه ما مردم ايران بحقيقت وارثان اصلى اين شهدا هستيم می فرستم.
بايد كه رهرو راهشان باشيم شهادت سعادت است كه نصيب هر كس نمى شود لذا بايد خيلى مواظب خود بود تا توانست اين سعادت را بخود تعلق داد اگر اندكى در شهدايمان بنگريم در اعمالشان در رفتارشان در كردارشان در ايمان توام با عملشان درست خواهيم ديد عظمت و بزرگى اين عزيزان را.
با اين حال من خود را به هيچ وجه لايق نمى دانم كه به مهمانى خدا بروم وليكن هر كس روزى خواهد رفت و چون اكنون آماده و مهياى نبرد با خصم كافر هستم لذا با خود انديشيدم كه شايد در حين عمليات خداوند رحمن و رحيم نظر لطفى نمود و ما را هم پذيرفت.
وصيتم پيامى است به امتى كه گام به گام لحظه به لحظه امامشان را رهبرشان را پشتيبان و همراه بوده اند و خواهند بود.
ابتدا سخنى با خانواده هاى محترم. عزيزان آن هنگام كه ميهن و كشور اسلامى مورد هجوم كفار واقع شود ديگر فرزند ارزشى ندارد ديگر زندگى بو ندارد ديگر پدر بو ندارد و لذا همه بايد ايثار كنيم. فرزندان و جوانان و پيران بهجبهه ها بشتابيد و حتى زنان، پشت جبهه را تقويت كنيد پس اولين سخنم اين است كه جلو جوانان غيورى را كه به خاطر رضاى خدا و دفاع از كشور مى خواهند عازم جبهه شوند نگيرند. دوم آنكه هيچگاه هيچگاه هيچگاه حتى در بزرگترين سختيها امام را تنها نگذاريد و به امام خداى نكرده بد نگوييد.
همين امام بود كه ما را از فساد از تباهى از خود فروختن و ... نجات داد و بايد تا آخرين قطرات خون اين شعار را عمل كنيم كه ما اهل كوفه نيستيم امام تنها بماند مگر امت بميرد امام تنها بماند .
از خانواده ام و از اقوام و دوستان و آشنايانم مى خواهم كه پس از من صبور باشند سعى بر آن داشته باشند كه كارى نكنند منافقين خداى ناكرده به ما بخندند يا حتى سوءاستفاده كنند. اين چند جمله را به خاطر اينكه حل مسايلى شود و ان شاءالله اداى وظيفه كرده باشم نوشتم.
ان شاءالله از همه دوستان و آشنايانم تقاضاى حلاليت دارم
به اميد پيروزى حق بر باطل ان شاءالله
والسلام
مورخ 25 بهمن 62
مجيد بادامى
خدايا خدايا ترا بحق زهرا رزمندگان اسلام نصرت عطا بفرما
خدايا خدايا ترا بحق مهدى تا انقلاب مهدىحتى كنار مهدى خمينى را نگهدار
جبهه بياروك - جوانرود - در بند منطقه عملياتى تحرير القدس
------------------
شهید مجید بادامی هشتم مهر ماه سال 1347 در شهرستان همدان و در خانواده ای مذهبی و انقلابی به دنیا آمد. سال 1354 وارد دبستان شد و تحصیلات خود را تا مقطع اول متوسطه ادامه داد.
در سال های انقلاب کودکی بیش نبود اما در کنار دیگر دانش آموزان در فعالیت های انقلابی شرکت کرد و در راه پیروزی انقلاب گام برداشت.
در سال های دفاع مقدس دانش آموز بود اما بنا بر تکلیف شرعی و اعتقاد قلبی با عضویت در بسیج روانه جبهه های نبرد حق علیه باطل شد و در عملیات های متعدد شرکت کرد و همراه با دیگر رزمندگان حماسه ها آفرید.
سرانجام در چهارم فروردین ماه سال 1364 در منطقه عملیاتی مریوان به شهادت رسید و به کاروان عظیم شهدا پیوست. پیکرش مدت ها در جبهه باقی ماند تا اینکه با تلاش جستجوگران نور در اول فروردین ماه سال 1367 به آغوش خانواده بازگشت و در جوار یاران شهیدش در گلزار شهداي باغ بهشت همدان به خاک سپرده شد.
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد.