آگاهانه رفتن به جبهه ها را انتخاب کردم

بسم رب الشهدا و الصديقين

پس از درود و صلوات خدا بر پيامبران الهى و شهيدان گلگون كفن، از ادامه راه خونين شهيدان هيچوقت عقب نشينى نكنيد.

اى پدر و مادر عزيزم من از اينكه نتوانستم حق پدر و مادرى شماها را بجاى آورم از شما خيلى معذرت مى خواهم و من اگر به روى شماها از روى نادانى فرياد زده ام و يا به نحوى شما را ناراحت كرده ام اميدوارم كه مرا ببخشيد و مرا حلال كنيد.

من به چنين مادرى كه با دل خود فرزندش را به جبهه مى فرستد افتخار مى كنم ولى اى مادر عزيز اين را هم بدان كه تو تنها مادرى نيستى كه فرزندت را در راه خدا دادى. اى مادر عزيزم من تو را خيلى خيلى دوست دارم ولى فاطمه زهرا (س) را بيشتر از تو دوست دارم.

اما تو پدر عزيزم تو را هم خيلى دوست دارم ولى مولايم حسين (ع) را بيشتر از تو دوست دارم و اين را بدانيد كه من كور كوردانه به جبهه نرفتم چون مى دانم كه به جبهه نرفتن مانع از مرگ انسان نمى شود و من هم عاشق جبهه بودم و وقتى كه به جبهه رسيدم انگار كه يك تشنه لب بر آب رسيده باشد و چون مى دانستم كه خداوند فرموده كسى كه از جبهه فرار كند او از رحمت الهى دور مى شود و موجب خشم من مى شود و اگر هم كسى از تيغ جبهه فرار كند اين را بداند كه از تيغ آخرت كه ابدى است نمى تواند بگريزد.

----------------

شهید امیر قاسمی چهارم مهر ماه سال 1347 در شهرستان بهار از توابع استان همدان و در خانواده ای مذهبی به دنیا آمد. سال 1354 وارد دبستان شد و تحصیلات خود را تا سال اول مقطع متوسطه ادامه داد.

در سال های انقلاب کودکی بیش نبود اما در کنار دیگر دانش آموزان و دوستان خود در فعالیت های انقلابی شرکت کرد و در راه پیروزی انقلاب گام برداشت. در سال های آغاز جنگ تحمیلی دانش آموز دبیرستان بود اما با پیوستن به نیروی بسیج روانه جبهه های نبرد حق علیه باطل شد و به جهاد در راه خدا پرداخت.

سرانجام پس از ماه ها حضور در مناطق عملیاتی در سوم آبادان ماه سال 1365 در سن 18 سالگی بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید و به کاروان عظیم شهدا پیوست.

یادش گرامی و راهش پر رهرو باد.