براى دنيا دل نسوزانيد كه شما را در خود مى سوزاند
به نام خدائى كه انسان را موجودى پر افتخار قرار داد.
با ارسال سلام گرم به رهبر و بنيان گذار جمهورى اسلامى ايران امام خمينى و سلام بر سالاران جبهه هاى نور عليه ظلمت كه همانند عقاب در كوه ها و دشتها و بيابانها همانند آهو و همانند شير در جنگلها و بيشه ها براى رضاى خدا مى رزمند و سلام بر شهداى تاريخ ساز اسلام كه صفحات تاريخ را سرخ كرده اند و شهيد تاريخ شده اند.
در حالى كه از تن سالم و آگاه هستم وصيت خود را براى امت مبارز مى نويسم. مادرم و برادرانم و خواهرانم و امت حزب الله، با تمام وجودم از شما تقاضا دارم در جامعه خودمان وحدت اين رمز پيروزى امام عزيز را حفظ كنيد و پيرو ولايت فقيه باشيد و امام عزيز را تنها نگذاريد و بعد از من هميشه حامى قرآن باشيد و هيچ وقت از منافقان و آنهايى كه بنحوى اموال ضعيفان را می خورند نباشيد.
مادرم براى من نگرييد چون من با شهادتم پيروز شدم از صدام و كافران انتقام مرا بگيريد كه خون به زمين ريخته و از بركت خون من شما ملت بسيج شويد. اميد دارم كه نگذاريد اسلحه من به زمين افتد و اميدوارم سنگر غم را رنگين كنيد چون با خون من و فرزندان شما پرچم سبز لا اله الاالله بر فراز كاخ واشينگتن برافراشته مى شود.
آرى همسرم وصيت مى كنم بعد از من همانند زينب از فرزندانم نگهدارى كنيد و آنان را يك فرد انقلابى تربيت كنيد كه هميشه براى انقلاب و اسلام دل بسوزانند و امام از اين دوست سخت حمايت كنيد كه اين دولت براى مستضعفان است و هميشه از اين جبهه به نحوه احسن تعريف كنيد و مانند تنورى داغ از جبهه به خانه برگرديد و هيچ وقت براى حال دنيا دل نسوزانيد كه شما را در خود مى سوزاند.
عاشق باشيد عاشق آن كه شما را آفريد و نماز و روزه را هيچ وقت ترك نكنيد كه نماز برنامه روزانه ارتباط شما با خدا است. من خدا را يافتم و عاشق او شدم و به او رسيدم از شما عزيزان مى خواهم كه مرا حلال كنيد و مرا ببخشيد.
خداحافظ
والسلام
خدايا خدايا تا انقلاب مهدى خمينى را نگهدار
آمين يا رب العالمين
19 آذر 65
-----------------
شهید محمد حسنی قطب ششم مهر ماه سال 1339 در شهرستان بهار از توابع استان همدان در خانواده ای ساده زیست و پر جمعیت به دنیا آمد. پدرش آقا سادات کارگر بود و با تلاش فراوان به دنبال روزی حلال بود و مخارج زندگی را تامین می کرد.
سال 1346 وارد دبستان شد اما به دلیل مشکلات موجود و کمبود امکانات موفق به ادامه تحصیل نشد و روانه بازار کار شد و شغل آسفالت کاری را برای خود انتخاب کرد.
در سال های انقلاب همراه با دیگر جوانان و نوجوانان در راه پیروزی انقلاب گام برداشت و در راهپیمایی ها و تظاهرات ها حضور فعال داشت.
سال 1358 ازدواج کرد و صاحب دو پسر و یک دختر شد که از وی به یادگار مانده است. با آغاز جنگ تحمیلی پدرش آقا سادات روانه جبهه های نبرد شد و در سال 1364 در منطقه عملیاتی شاخ شمیران به شهادت رسید.
شهادت پدر تاثیر بسزایی در روحیه جهادی و انقلابی محمد گذاشت و او نیز روانه جبهه های نبرد حق علیه باطل شد. سرانجام پس از ماه ها مجاهدت در راه خدا، در بیست و سوم آذر ماه سال 1365 در منطقه عملیاتی دزفول بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسید و به کاروان عظیم شهدا پیوست.
مزار او در گلزار شهداي زادگاهش قرار دارد.
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد.