مي روم تا انتقام خون شهداي صدر اسلام و انقلاب را بگیرم
بسم رب شهداء و الصديقين
پدر جان، مادر جان، اين فرزند دلبند شما قصد دارد به جبهه حق و باطل برود به اين دليل که به راستي راه را در عزم و سفر به اين جبهه که براي خود تنها راه نجات از اين دنياي فاني مي دانم و اين راهي است که مرا به وعده هاي حق و الهي که همانا جاودانگي و بندگي خداوند متعال است مي رساند و اين واسته من بود که رسيدم.
اميدوارم که از من راضي باشيد. موفقيت و پيروزي اسلام را از خداوند متعال خواستارم.
و با همسرم: اکنون که عازم جبهه حق عليه باطل هستم و مي روم که انتقام خون شهداي صدر اسلام و شهداي اين انقلاب را که رهبري آن به عهده آن پير و بزرگوار، آن کوه استوار خميني بت شکن است بگيرم و به باطل ثابت کنم که در مقابل حق و حقيقت کوچکترين قدرتي ندارد و برادران وقتي که شهيد شدم راه من را ادامه دهيد و براي من گريه نکنيد.
گلي گم کرده ام مي جويم او را
به هر گل مي رسم مي بويم او را
با سلام و درود بي کران بر خميني رهبر مستضعفان
والسلام عليکم و رحمه الله و برکاته
-----------------
شهید محمد جواهری ششم شهریور ماه سال 1338 در روستاي انصارالامام از توابع شهرستان همدان دیده به جهان گشود.
سال 1345 وارد دبستان شد و تحصیلات خود را آغاز کرد اما به دلیل برخی مشکلات موفق به ادامه تحصیل نشد و تنها تا پایان دوره ابتدایی ادامه تحصیل داد. مشغول کار کشاورزی شد تا مخارج زندگی خود و خانواده اش را تامین کند.
سال 1360 ازدواج کرد و تشکیل خانواده داد. در سال های انقلاب همگام با دیگر مردم مبارز همدان در راهپیمایی ها و تظاهرات های انقلابی شرکت کرد و در راه پیروزی انقلاب گام برداشت.
پس از پیروزی انقلاب و با آغاز جنگ تحمیلی از سوی بسیج روانه جبهه های نبرد حق علیه باطل شد و در عملیات های مختلف شرکت کرد.
سرانجام در بیست و دوم آذر ماه سال 1361 در منطقه عملیاتی سومار در درگیری با نیروهای بعثی به شهادت رسید و به کاروان عظیم شهدا پیوست. تاکنون اثري از پیکر پاک و مطهرش به دست نیامده است.
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد.