زمان، زمان انتخاب کردن حسینی یا یزیدی بودن است
بسم الله الرحمن الرحيم
به نام خدا سخنم را آغاز ميکنم و قبل از هر چيز از خدا مي خواهم عمر مرا به امام عزيزم، عزيزتر از جانم بدهد.
اکنون که مي خواهم به جبهه بروم نه براي پيروزي ظاهري بلکه براي انجام تکليف همان تکليفي که باعث مي شود انسان از کوه ها بالاتر شود و مقامش بالاتر گردد زيرا که کوه ها هم نتوانستند امانت خدا را تقبل کنند آن تکليفي که بردوش پيغمبر(ص) و حسين (ع) گذاشته شد هم اکنون بردوش ما سنگيني مي کند زيرا ما پيرو مکتب او هستيم و هر کس ارزشش به اندازه اي که چگونه اين بار را تحمل کند.
اين همان ارزش هايي مي باشد که در مبارزه با طاغوت دروني و طاغوت بيروني نصيب هر شخص مي شود. اين جنگ ايران و عراق نيست اين جنگ حق عليه باطل است. اين جنگي است که از اول خلقت بشر ميان حق و باطل است.
من از برادران و خواهران تقاضا مي کنم که چند لحظه با خود خلوت کنند و فکر گوشت و تخم مرغ و بنزين و غيره را از سر خود براي چند لحظه هم که شده بيرون کنند و خويشتن خويش را دمي راحت رواست. ببينید که اگر در دوره امام حسين (ع) زندگي مي کردید جزو چه گروهي بودید.
جزو یاران راستین امام حسین (ع) یا جزو آنهايي که در خانه هاي خود نشسته بودند تا ببينند پيروزي ظاهري از آن کيست تا با او بيعت کنند.
آري ببين که زمان همان زمان است و تو اي برادر و اي خواهر وقت زيادي نداري. انتخاب کن يا حسيني باش و يا يزيدي و در آخر مي خواهم بگويم اگر با پيروزي بر عراق همه چيز تمام مي شود سخت در اشتباه هستيم.
تا زماني که بخواهي انسان باشي و باقي بماني بايد اين درگيري بلکه سخت تر را هم قبول کني در اينجا انسان باشي و باقي بماني بايد اين درگيري بلکه سخت تر را هم قبول کني.
در اينجا سخنم تمام مي شود اميدوارم هر چه زودتر به شهداي صدر اسلام محشور بشوم.
والسلام
----------------
ابراهیم تبریزی هفتم فروردین ماه سال 1322 در شهر برزول شهرستان نهاوند از توابع استان همدان به دنیا آمد. به دلیل کمبود امکانات و مشکلات مالی، موفق به درس خواندن نشد و تنها سواد خواندن و نوشتن داشت.
از همان کودکی در کنار پدر و سایر اعضای خانواده مشغول کار کشاورزی و باغبانی شد و کمی که بزرگتر شد شغل رانندگی را برای خود انتخاب کرد. سال 1344 ازدواج کرد و صاحب دو پسر و چهار دختر شد که از وی به یادگار مانده است.
در سال های انقلاب همراه با دیگر جوانان و مردم انقلابی شهرستان نهاوند در راهپیمایی های انقلابی شرکت کرد و در راه پیروزی انقلاب بزرگ ملت ایران گام برداشت.
بسیار اهل قرائت قرآن و کتب دینی و معنوی بود و با شرکت در مجالس مذهبی و هیات های حسینی روح و جانش را با مکتب آل الله آشنا کرد و پرورش داد.
پس از پیروزی انقلاب به نیروی بسیج پیوست و با آغاز جنگ تحمیلی روانه جبهه های نبرد حق علیه باطل شد.
پس از ماه ها مجاهدت در راه خدا سرانجام در بیست و سوم آبان ماه سال 1361 در منطقه عملیاتی سومار به شهادت رسید.
پیکر مطهرش مدت ها در همان منطقه باقی ماند تا اینکه با تلاش جستجوگران نور به آغوش خانواده و یارانش بازگشت.