احساس آرامش می کنم و امیدم به خداست
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام بر تمامی فامیل بخصوص مادر مهربانم که در تمام عمرش زحمت مرا کشید. سلام بر همسرم که سعی کرده همیشه خوب باشد. سلام به همه و همه. الان که این نامه و در واقع وصیتنامه را می نویسم پایگاه نوژه هستم.
احساس آرامش می کنم و امیدم به خداست. فردا به مرز خواهم رفت که باعث خوشحالی است. امیدوارم اسلام پیروز شود.
نصیحتم به شما و تمام فامیل این است که باهم باشید و به خدا امید داشته باشید. از فرزندم نگهداری کنید. نکند به خاطر من که فدای اسلام و ملت عزیزم شده ام ناراحت باشید. همیشه در قلب شما خواهم بود.
از تمام خواهران و برادرانم خداحافظی می کنم. تمام فامیل را به خدا می سپارم. از تمام آنهایی که مرا می شناسند عذرخواهی می نمایم. اگر کسی از من طلبی داشت که فعلا در خاطر ندارم خانواده ام حتما پرداخت نمایند.
اختلافات جزیی را کنار بگذارید و در راه اسلام قدم بردارید.
7 مهرماه 1359
اسماعیل خادم همدانی
------------------
اسماعیل خادم همدانی بیستم آذر ماه سال 1331 در همدان به دنیا آمد. از همان کودکی بسیار باهوش و با استعداد بود و در یادگیری مسائل پیرامون خود گیرایی بسیار بالایی داشت. سال 1338 وارد دبستان شد و تحصیلات خود را آغاز کرد.
به دلیل هوش خدادادی و تلاش و پشتکاری که از خود نشان داد ادامه تحصیل داد و موفق به اخذ مدرک کارشناسی در رشته اقتصاد پول و بانکداري شد و به استخدام دانشگاه بوعلی سینای همدان درآمد.
آزادیخواه و عدالت طلب بود به همین دلیل در سال های انقلاب سعی کرد با روشن کردن افکار جوانان و دانشجویان گامی موثر در پیروزی و تثبیت انقلاب بزرگ ملت ایران بردارد.
بسیار منظم و با برنامه بود و به ورزش های مختلف از جمله هاکی، شطرنج، فوتبال و هنرهای رزمی علاقه داشت و در هر یک از آنها پیشرفت های قابل توجهی پیدا کرد.
سال 1356 بنا به تکلیف شرعی ازدواج کرد و صاحب یک دختر شد که از وی به یادگار مانده است. با آغاز جنگ تحمیلی و تجاوز ارتش بعث عراق به مرزهای ایران، به عنوان سرباز ارتش جمهوری اسلامی ایران در جبهه حضور یافت و در عملیات های متعدد شرکت کرد.
سرانجام به آرزوی دیرینه خود رسید و در یکم آبان ماه سال 1359 در منطقه عملیاتی کرخه نور بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید.