دست هاى پينه بسته ات را از راه دور مى بوسم

بسم الله الرحمن الرحيم

أَینََما تَکونُوا یدْرِککمُ الْمَوْتُ وَلَوْ کنتُمْ فِی بُرُوجٍ مُشَیدَةٍ

هر كجا باشيد اگر چه در كاخ هاى بسيار محكم مرگ شما را فرا مى خواند و از مرگ به هيچ جايى رهائى نيابيد.

با درود به پيشگاه ولى عصر ارواحنا له الفدا

و با درود به رهبر كبير انقلاب و بنيان گذار جمهورى اسلامى ايران امام خمينى و با درود بر تمامى رزمندگان اسلام و بر تمام شهيدان صدر اسلام تاكنون و با درود بر تمام امت رسول الله و هميشه در صحنه كه اينچنين دارند در پشت جبهه با منافقين داخلى و خارجى مى جنگند و سلام بر امام امت كه آنچنان با مكتبش بر عليه تمام مستكبران جهان مى شورد و آنچنان قهرمانانه از كشور اسلامیمان دفاع مى كند و پوزه تمام صداميان را آنطور كه خداوند راضى است به خاك مى مالد.

آرزو دارم نميرم تا هنگاميكه دشمن را به لرزه اندازم. نمى خواهم به سادگى كشته يا مجروح شوم. بايد دگرگون كنم. بايد عصيان كنندگان در برابر حق را در جاى خودشان بنشانم تا بفهمند اسلام آن هم اسلامى راستين فقط در پيروى از خط امام خمينى است و بس.

و تو اى امام از ما راضى باش كه در راه احياى دين و دفاع از حسين زمان تمامى اعضا و دل و جانمان را هديه مى دهيم تا اسلام و قوانين حيات بخش آن در سراسر جهان گسترش يابد. با آگاهى و با شناخت و با يقين مى روم جنگ بسوى جهاد، بسوى خدا و بسوى شهادت و بسوى سعادت .

مادر خواهش دارم از شما كه براى من گريه نكنيد كه سياه قلبان شاد شوند. تو اى پدر عزيز دست هاى پينه بسته ات را از راه دور مى بوسم. مرا ببخش. شما در حق من محبت ها كرده ايد .

پدر براى من گريه مكن و مادرم را دلدارى بده. از خدا مى خواهم تا شما را يارى دهد تا آنجا که در توان داريد در راه اسلام جانفشانى كنيد و به من توان بدهد كه بتوانم تا آخرين قطره خونم در راه اسلام جانفشانى كنم.

به دشمنان اسلام بگوييد شمايى كه براى رسيدن به اهداف باطلتان از هر دروغ و افترايى روى گردان نيستيد ، رويتان سياه باد. شمايى كه به جاى عزت و سرافرازى، ذلت و بدبختى را انتخاب كرده ايد، قلبتان سياه باد. اى منافقين مرگ بر شما باد .

مادر براى من ناراحت نباش و به آن كسانى كه اين راه را ديوانگى مى پنداريد بگوئی تاسف براى خودتان بخوريد اى مشركين.

و شما اى برادر و اى خواهر عزيز هميشه به گفته امام امت گوش دهيد و پشتيبان ولايت فقيه باشيد تا به اين مملكت شما آسيب وارد نشود . شما اى برادران حزب الله وظيفه ايى سنگين بر دوش داريد. تو را بخدا بياييد راه شهدا را آنچنان که باید ادامه بدهيد.

هميشه مردم را ارشاد كنيد و وحدت را هميشه برقرار كنيد و هميشه در جلسات شركت كنيد تا منافقين شما را گول نزنند. خدايا آمرزشت را مى جويم و با عشق به تو با قلبم و روحم و تمام وجودم پشت سر امام خمينى ايستاده ام و به گفته ايشان شهادت را به زير بار رفتن استعمار ترجيح مى دهيم و با آرزوى پيروزى كامل رزمندگان و با آرزوى پيروزى و موفقيت براى همه شما برادران و خواهران.

برادران و خواهران اين شعار را از ياد نبريد و از صميم قلب آن را بگوييد .

خدايا خدايا تا انقلاب مهدى خمينى را نگهدار. از عمر من بكاه و به عمر او بيفزاء

--------------------

شهید عباس سگوند یکم شهریور ماه سال 1342 در روستاي قلعه آقابیگ شهرستان تویسرکان از توابع استان همدان و در خانواده ای ساده زیست و کشاورز دیده به جهان گشود.

سال 1349 وارد دبستان شد اما به دلیل مشکلات مالی و کمبود امکانات تنها تا پایان دوره ابتدایي درس خواند و پس از آن مشغول کار شد.

در سال های انقلاب همراه با دیگر نوجوان و جوانان در راهپیمایی های انقلابی شرکت کرد و در راه پیروزی انقلاب گام برداشت. پس از انقلاب به نیروی بسیج پیوست و داوطلبانه در جبهه های نبرد حق علیه باطل حاضر شد.

سرانجام پس از سال ها مبارزه در راه خدا و دفاع از کشور و اسلام و انقلاب، در بیست و نهم مهر ماه سال 1361 در منطق عملیاتی مهران در درگیری با نیروهاي عراقي و بر اثر اصابت ترکش به شــهادت رسید.

آرامگاه وی در گلزار شهداي زادگاهش زیارتگاه عاشقان و دلدادگان است.