پیمان شهادت شهید علی اسدی محرز با امام رضا (ع)
به نام حق تعالى
در محضر امام رضا امام غريب، وصيت خود را براى كسانى كه ادامه دهنده راه شهدا هستند مى نويسم. هميشه عاشق امام و امام زمان بودم و شما را به آن رضاى غريب قسم می دهم از امام زمانمان حمایت کنید. در حضور امام قسم ياد مى كنم تا آخرين لحظه عمرم از امام و راه او دست برندارم و راه او را می روم كه راه خدا و پيامبران است و سرباز كسى هستم كه نايب بر حق امام زمان مهدى (عج) است.
اى امام تو گواه باش كه خون سرخم را براى سيراب كردن دين تو و اولي الله خواهم داد تا بتوانم من هم به شهداى ديگر بپيوندم. اى مردم شما را به امام رضا از امام خمينى دست برنداريد و هميشه يار و مددكار او باشيد.
اى مردم من در حضور حضرت رضا پيمان بستم كه تا آخرين قطره خونم بدهم و ان شاء الله با اين خون شهدا، كشتى نوح زمان را كه اسلام است به اوج آزادى برسد.
من افتخار مى كنم به اين پدرم و مادرم كه به شهادت من رضايت كامل دارند و افتخار مى كنم كه در قلب شما ملت جائى براى ما شهدا وجود دارد. پيرو ولايت فقيه باشيد چون قلب اسلام ولايت فقيه است. اگر ولایت فقیه و عدالت نباشد اسلام ، اسلام زمان طاغوت مي شود. پس از اسلام خمينى حمايت كنيد چون اسلام به حق محمد (ص) است .
پدرم و مادرم هرگز براى من گريه نكنيد و سياه براى من مپوشید چون دشمن شاد مى شود و با اين كه ما شهيد زياد مى دهيم هم ناراحت نباشيد چون اسلام به آب احتياج دارد.
در آخر به تمام رزمندگان اسلام وصيت مى كنم كه آرزو داشتم در نبرد قوى شريك باشم. اگر من شهيد شدم از ما شهدا در فتح قدس ياد كنید كه آرزوى بحق ما است.
در صحن امام رضا (ع)
8 آبان 62
والسلام
------------------
شهید علی اسدی محزر یکم اردیبهشت ماه سال 1341 در شهرستان بهار از توابع استان همدان و در خانواده ای ساده زیست و مذهبی به دنیا آمد.
سال 1348 وارد دبستان شد و با توجه به هوش و استعدادی که داشت تا پایان دوره متوسطه در رشته علوم تجربي ادامه تحصیل داد و موفق به اخذ مدرک دیپلم شد. در سال های انقلاب نوجوانی بیش نبود اما با تمام توان در راه پیروزی انقلاب اسلامی مردم ایران گام برداشت و همراه با دیگر جوانان و نوجوانان انقلابی شهرستان بهار و همدان در مبارزات و راهپیمایی ها شرکت کرد.
سال 1363 ازدواج کرد و تشکیل خانواده داد. بنا بر تکلیف شرعی و قانونی روانه خدمت مقدس سربازی شد و به عنوان پاسدار وظیفه در جبهه های نبرد حق علیه باطل حضور یافت.
بسیار با استعداد و شجاع بود و همین امر باعث شد تا به عنوان فرمانده گروهان انتخاب شود. سرانجام پس از ماه ها مجاهدت در راه خدا، بیست و ششم مهر ماه سال 1363 در منطقه عملیاتی دهلران در درگیری مستقیم با نیروهای بعثی به شهادت رسید و به یاران و همرزمانش پیوست.
پیکر مطهرش مدت ها در همان منطقه باقی ماند تا اینکه در بیست و یکم فروردین ماه سال 1374 توسط جستجوگران نور به آغوش خانواده و دوستانش بازگشت و در گلزار شهداي زادگاهش به خاک سپرده شد.