من رفتم كه انقلاب و اسلام پايدار بماند
بسم الله الرحمن الرحيم
با درود به رهبر كبير انقلاب و با درود بر تمامى رزمندگان كفر ستيز و درود بر پدر و مادرم.
آفرين بر شما كه چنين فرزندى پرورانديد تا بتواند جان خود را در راه اسلام و دين و قرآن فدا كند تا شايد بتواند پرچم لا اله الا الله را سر افراز نگهدارد و سهمى در باز كردن راه كربلا داشته باشد.
پدر و مادر عزيزم ناراحت نباشيد كه فرزند خود را از دست داده ايد. من خمس فرزندى هستم كه داديد. بخاطر اين از پيش شما رفتم تا راه كربلا و قدس را براى شما و ملت حزب الله باز نمايم. بنابراين بايد شما خوشحال باشيد كه هديه اى براى خدا داشتيد و داديد.
پدر و مادر عزيزم ببخشيد كه نتوانستم بار ديگر بيايم و شما را ببينم. ان شاء الله ما در قيامت همديگر را ملاقات خواهيم كرد و ان شاء الله بتوانم در روز قيامت شفيع شما باشم.
مى دانيد من براى چه در اين راه قدم برداشتم. من رفتم كه انقلاب و اسلام پايدار بماند، من رفتم تا با آقا اميرالمومنين و با اباعبد الله ديدار كنم، من رفتم تا به شهداى گلگون كفن انقلاب حسينى و انقلاب خمينى بپيوندم، من رفتم تا درخت انقلاب را بيشتر آبيارى كنم.
بار الها من نمى خواهم در بستر بميرم. ياريم كن كه در دل سنگر بميرم. پدر و مادرم، بعد از مرگ من نمى گويم گريه نكنيد چون گريه كردن امر طبيعى است و كسى كه براى شهيد گريه كند مثل اين است كه او هم در جبهه شركت داشته است و با همين گريه راه شهيد پايدار خواهد ماند و اجرى خواهد برد ، من مى گويم كه بى قرارى نكنيد با گريه دشمن را شاد نكنيد چون من امانتى بودم از طرف خدا به دست شما و خدا هم هر موقع بخواهد خواهد گرفت.
پدر و مادرم، من در اصل مى خواهم شما ناراحت نباشيد كه من در برابر شهداى حسينى و تا شهداى خمينى و بخصوص شهداى 17 شهريور، شهداى 7 تير، شهدايى مثل دكتر بهشتى، رجايى، باهنر، چهار شهيد محراب و شهداى ديگر كه خون خود را براى اسلام و مسلمين از دست دادند حقير و كوچك هستم .
من از تمام ملت ايران و دوستان و آشنايان و بخصوص خانواده خودم عاجزانه خواهش مى كنم از دين اسلام و اين حكومت اسلامى اطاعت كنيد و در برابر دشمنان اسلام تا آخرين قطره خون در برابر اين ظالمان و زورگويان و اين گروهك هاى ضد انقلاب بايستيد و نگذاريد كه كوچكترين عملى انجام دهند و خواهش ديگرى كه از شما دارم اين است كه امام را دعا كنيد.
صف نماز جمعه را خالى نگذاريد تا چشم دشمنان كور شود چون دشمن از صف نمازها و دعاهاست كه مى ترسد، بعد فرج امام زمان را بخواهيد و راه شهدا را ادامه دهيد. بايد از اين دنياى فانى و زود گذر دل بكنيم و رخت سفر ببنديم و سفر بسوى خدا را آغاز كنيم .
خدايا به مردم بفهمان كه خط امام چيست. خدايا به امام خمينى بيشتر عمر عطا كن و به تمام كسانيكه واقعا پيرو خط امام هستند عمر بيشترى عطا كن كه به اسلام خدمت كنند.
من از تمامى دوستان و آشنايان تقاضا دارم اگر بدى از من ديدند حلال كنند .
والسلام
--------------
محمد باقر الهی دوم فروردین سال 1343 در شهرستان کبودرآهنگ و در خانواده ای مذهبی به دنیا آمد. پدرش آقا عیوض کشاورز بود و با کار بر روی زمین کشاورزی و باغداری مخارج زندگی را تامین می کرد. محمد باقر نیز از همان کودکی کمک حال پدر و خانواده بود تا بخشی از مشکلات زندگی را بر طرف کند.
سال 1350 وارد دبستان شد اما به دلیل مشکلات مالی و کمبود امکانات نتوانست ادامه تحصیل دهد و فقط تا پایان مقطع ابتدایی درس خواند. در سال های انقلاب نوجوانی پر شور و شعور بود و با شرکت در راهپیمایی های انقلابی و اقدامات مبارزاتی مردم با رژیم طاغوت سعی کرد تا سهمی در پیروزی انقلاب بزرگ مردم ایران داشته باشد.
پس از پیروزی انقلاب، ضمن خدمت در نهادهای جهادی و کمک به محرومان و مستضعفان، به نیروی تازه تاسیس بسیج مستضعفین پیوست.