اینک ادامه راه و سپردن اين امانت به نسل هاى ديگر را به عهده شما مردم حزب الله بخصوص جوانان بسيج مى گذاريم
بسم الله الرحمن الرحيم
اللهم اجعل محياي محيا محمد وال محمد وأمتنا ممات محمد وال محمد شهادة فى سبيله .
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي هَدَانَا لِهَذَا وَمَا كُنَّا لِنَهْتَدِيَ لَوْلَا أَنْ هَدَانَا اللَّهُ
پروردگارا تو را شكر مى گويم كه به اين بنده ناتوانت اجازه و توفيق دادى تا بار ديگر در صحنه نبرد با منافقين حاضر شوم وبا آنان كه فرق على (ع) را شكافتند، قلب خمينى را شكستند و با آنانكه هميشه به اسلام و انقلاب خيانت كرده اند بستيزم.
در زندگيم نعمات زيادى به من عطا كردى كه لايق هيچ يك نبودم. پروردگار مهربان من، اينك كه مرا بسوى خويش فرا خواندى تا بار ديگر با پرده گذاردن بر گناهانم مرا بيش از پيش شرمنده سازى و با آنكه خودم را لايق اين فيض عظماى شهادت نمى دانم، جامه پر بركت و زيباى خونين شهادت را بر من عاصى امتحان كردى. از تو ممنونم.
خيلى وقت بود كه منتظر چنين لحظات پر شورى بودم و مى نويسم تا همه بدانند كه ما بسيجيان هيچگاه امام و انقلاب و رهبرمان را تنها نگذارديم و با پيروى از مكتب خونبار سالار شهيدان حسين بن على در خط امام، جانمان را هديه نموديم بگذار آنها كه هميشه ما را طعنه مى زدند و به ريش ما مى خنديدند با آن دنياى پر از نيرنگ و زيور مونس هميشگيشان بمانند تا انشاءالله روزى كه موعود است برسد. خوب بحساب عملها رسيدگى مى گردد .
آرى جبهه دانشگاه انسان سازى است و كنكور آن گذشتن از دنيا و ماديات و پشت كردن به لذايذ دنيوى است. همه كسانى كه پيام اين فدائى نا قابل را ميشنوند بدانند كه ما عاشقان رداى سرخ شهادت از تمام هستيمان گذشتيم. شايد چراغ هدايتى باشيم براى همنوعان خود.
به راستى كه معصوم (ع) فرمود شيرينى دنيا سختى آخرت را به همراه دارد و سختى دنيا شيرينى آخرت را.
خوشا به حال آنانكه در زندگى دنيايى خودشان هيچوقت خود را فريب ندادند و لااقل آزاد زندگى كردند .
شهداى پيش از صدر اسلام تاكنون با خون خود اسلام را به ما رساندند و ما نيز وظيفه مان را كه انتقال اين ميراث عظيم بوده و هست را انجام داده ايم حال بقيه راه و سپردن اين امانت به نسل هاى ديگر را به عهده شما مردم حزب الله بخصوص جوانان بسيج مى گذاريم و بدانيد كه اين راهى است پر پيچ وخم كه بر سر راه آن مشكلاتى بس عظيم وجود دارد. بريدن ها، زخم زبان شنيدن ها، تهمت شنيدن ها و...، شما قدم اول را با توكل بر خداوند متعال برداريد و از او رضايتش را بخواهيد و مطمئن باشيد كه خودش با كمال رحمت و سخاوت كمكتان مى كند. انشاءالله .
شهيد بهشتى فرمودند. انقلاب به دو چيز احتياج دارد خون دادن و خون دل خوردن، هر كسى كه خون داد به فيض عظماى شهادت نائل گرديده است اما بار مسئوليت بر دوش خون دل خورهاى جامعه است كه خيلى ها طاقت آن را ندارند.
صحبت ديگرى كه دارم مخصوصا براى قشر معلم و مديران دلسوز كه آينده اسلام و انقلاب بدست آنها تعيين ميگردد كه با اميدهاى آينده انقلاب سروكار دارند. قشر محصل را سعى كنيد كه خوب تربيت كنيد خصوصا در جهت تقويت بسيج دانش آموزى و انجمن اسلامى بكوشيد كه فكر مى كنم بهترين راه ضربه زدن به اسلام كه استكبار جهانى در جهت آن سعى و كوشش فراوان دارد نشر فرهنگ غرب و بى بندوبارى در اين قشر جوان است و سرمايه گذارى در جهت آن مهمترين عمل در تقويت نظام است .
شهادت مى دهم بر يگانگى پروردگار ايزد منان و ايمان كامل بر رسالت رسول اكرم (ص) و 124 هزار پيغمبر و شهادت مى دهم بر امامت 12 نور پاك كه اولين على بن ابيطالب وآخرينشان مهدى موعود (عج ) ميباشد .
پدر و مادر عزيزم كه بيست سال زحمت تربيت و بزرگ كردن مرا كشيديد از شما طلب حلاليت دارم و از شما مى خواهم كه صبر را پيشه خود داريد خدا مى داند كه چقدر به شما علاقه دارم و ان شاء الله بتوانم جبران كنم.
اما برادر خوبم كه تمامى اين نعمت هاى زياد را مديون تربيت هاى شما ميدانم كه آرزوى سعادت و پيروزى شما را دارم چرا كه براى من هميشه اسوه تقوا و اخلاص بوديد مرا از دعاى خير فراموش نفرمائید.
و اما خواهران گراميم؛ حقيقتا تا بحال نتوانستم حقى را كه از شما بر گردنم هست ادا كنم ان شاء الله جبران مى نمايم.
از تمامى دوستان وآشنايان بخصوص اعضاى فاميل مى خواهم كه دوستى و صفا را در بين خودشان رواج داده و كينه و كدورت ها را كنار بگذارند. از كليه آشنايان و دوستان طلب حلاليت دارم. هر كسى كه حقى طلب دارد مراجعه كند به خانواده و استرداد نمايد .
والسلام
على اصغر سمواتى
10/1/1370
-------------------
علی اصغر سماواتی اول اردیبهشت سال 1350 در همدان و در خانواده ای مذهبی به دنیا آمد. پدرش از فعالان انقلابی بود که در مبارزات سال های انقلاب نقش بسزایی ایفا کرد و در تربیت اسلامی و اعتقادی فرزندان خود همراه با همسر مومنه اش بسیار کوشا و حساس بود.
علی اصغر از همان کودکی شیفته اهل بیت بود (ع) بود و در حسینیه ها و هیات های مذهبی حضور فعال داشت و رفته رفته در مکتب حضرت اباعبدالله الحسین (ع) درس ایستادگی و آزادگی آموخت.
سال 1357 و همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی وارد دبستان شد و کسب علم را تا مقطع سوم متوسطه در رشته علوم تجربی ادامه داد.
رویدادهای اول انقلاب و فراز و نشیب های بعد از پیروزی مردم ایران بر رژیم طاغوت تاثیر بسزایی در روحیه جهادی علی اصغر داشت و سعی می کرد با مطالعه کتب اعتقادی و دقت در فرامین حضرت امام خمینی (ره) راه صحیح را شناخته و تمام قد در خط امام و شهدا قرار داشته باشد. سال های دفاع مقدس بارها تلاش کرد تا به وسیله سفارش دوستان و حمایت همکاران پدرش که یکی از پاسداران انقلاب اسلامی بود روانه جبهه های نبرد شود اما به دلیل سن کم مجوز حضور به جبهه را نیافت تا اینکه با تغییر در تاریخ تولد مندرج در شناسنامه اش راهی جبهه های غرب شد.
هنرمند بود و از ذوق نقاشی خوبی برخوردار بود و با استعداد خدادادی که داشت در مدت کم حضور در جبهه، نواختن نی را نیز آموخت.
در عملیات های مختلف شرکت کرد و همراه با دیگر همرزمان خود حماسه ها آفرید.
صدای دلنشین مداحی علی اصغر در مناطق عملیاتی محل استقرار رزمندگان لشکر 32 انصار الحسین (ع) همیشه به گوش می رسید و انس عجیب او با زیارت عاشورا، دل عاشورایی دوستانش را نیز جلایی حسینی می داد که گاهی با نوای جانسوز نی نیز همراه بود.
8 سال دفاع مقدس به پایان رسید و فراق یاران و همرزمان، علی اصغر را مجنون کرده بود تا اینکه راز و نیازهای پر سوز و گدازش کار ساز شد و در عملیات برون مرزی کلارک در مقابله با منافقین کور دل در منطقه تپه مروارید به آرزوی دیدین خود رسید و به مقام عند ربهم یرزقون نائل آمد.
شهید علی اصغر سماواتی چگونگی شهادتش را قبل از حرکت به منطقه تپه مروارید، بر دیوارهای اردوگاه ابوذر کشیده بود و گویی قبل از شهادت می دانست که سال ها در دشت های تپه مروارید آرام خواهد گرفت.
پیکر پاک و مطهرش هنوز به وطن بازنگشته است و گویی خودش راضی به این بازگشت نیست که بارها و بارها تلاش جستجوگران نور برای برگرداندن او بی نتیجه مانده است.
مزار یادمان او در گلزار شهدای زادگاهش تسلی بخش دوستان و مشتاقان اوست و آخرین نقاشی او، زینت بخش باغ موزه دفاع مقدس استان همدان است.
