براي آخرت توشه برداريد و براي پيروزي اسلام و انقلاب دعا کنید
بسم اله الرحمن الرحيم
اللهم محياي محيا محمد و آل محمد و مماتي و ممات محمد و آل محمد
سلام بر حضرت مهدي (عج)، سلام بر نايب بر حقش امام امت، سلام بر امت حزب اله و سلام به خانواده هاي پاک شهدا که بزرگي و شرف آنها بيشتر مديون خانواده هاي آنها است. سلام بر پدر و مادر گرامي و بزرگوارم در دوران زندگي.
از اين وحشت داشتم که مبادا جزء کافران و ملحدان باشم و با اينکه اقرار مي کنم مسلمانم و پيرو خط محمد (ص) و آل او در آخر بي ايمان از دنيا بروم و هميشه از خدای تبارک و تعالي خواستار زندگي ای که در خط محمد و آل او و مردني که مورد پسند او و خاندانش باشد داشته باشم و گاهي که اين فکر در ذهنم خطوري مي کرد به ياد اميداري و مهرباني خداوند عزيز مي افتادم از دلهره نجات پيدا مي کردم.
برادران و خواهران بدانيد که اين دنيا محل گذر است و شما به اين دنيا دل نبنديد و اگر نعمت بيشتري در اختيارتان هست بهتر است در راه رضاي خدا براي مردم استفاده کنيد تا رستگار شويد.
به عبادات اهميت زيادي دهيد که باعث صيقل قلب و نزدکي با خدا مي شود و از دام هاي شياطين وارسته مي کند و به آنها بي توجه نگاه نکنيد و فکر کنيد و انجام دهيد.
اگر عبادات درست انجام شود انسان به راه راست هدايت مي شود و به هر بادي نمي لغزد. مصداقش امام امت روحي له الفدا است که عبادت را روح داده و درک نموده و از هيچ مخلوق و وسيله مخلوق و شيطنت هاي آنان کمترين هراسي ندارد. فقط از الله مي ترسد و لا غير.
همه مي دانند که به قول فرمايش امام مسئله اصلي جنگ است آيا جنگ براي يک وجب خاک بي ارزش يا براي غارت و غنيمت يا براي شکم يا مقام و جاه و غيره .... يا براي زنده نگه داشتن اسلام و راه ائمه اطهار و آزاد شدن از دام نفس اماره و رهاندن ملل جهان از اين دام خطرناک.
مبارزه کردن در تمام ابعاد نه يک بعد اين جنگ اصليت و اهميت دارد و الا هيتلرها، تاتارها و غيره هم جنگ داشته اند و آنها سرگرمي و براي ارضاي هواي نفس بوده نه براي رضاي خدا.
الحمدالله ملت ها پيدا شده اند و در کمين بر انداختن حکومت هاي غاصب هستند ولي تنها چشم اميدشان به عواقب انقلاب و حرکتهاي ملت ايران است. ملت ايران باید اين را بخوبي بداند و بايد مواظب حرکت خود باشد و کاملاً مطيع و فرمانبردار امام خود که امرالهي است باشد .
اما پدر و مادر گرامي، من را ببخشيد که نتوانستم براي شما فرزند خوبي باشم و در مشکلات زندگي کمکتان کنم چون امر خداست که بايستي از دينش دفاع شود. از تمام خويشان و دوستان و از تمام مردم برايم حلالي بخواهيد و از شما مي خواهم که برايم گريه و شيون نکنيد.
مقداري به آخرت فکر کنيد و ببينيد که کسي در دنيا باقي نمي ماند. براي آخرت توشه زيادي برداريد و از خداوند براي پيروزي کامل انقلاب و سلامتي امام و مسئولين محترم و آمرزش اين حقير و شفاي معلولين و آزادي اسرار و باز شدن راه کربلا و آزادي مستضعفين از بند استکبار دعا کنيد و از برادران و خواهرانی که در تشييع جنازه من شرکت مي کنند و متحمل زحمت مي شوند عذر خواهي و قدرداني کنيد و آنها را دعا کنيد و در هر کجا که دوست داريد مرا به خاک بسپاريد.
والسلام عليکم و رحمته الله برکاته
رب اغفرلي و ارحمني و تب علی انک انت التواب الرحيم
13 شهریور 1363
ابراهیم شیخ علیان
----------------------
ابراهیم شیخ علیان نهم مهر ماه سال 1339 در روستای شورین از توابع استان همدان و در خانواده ای مذهبی و ساده زیست به دنیا آمد.
پدرش آقا شعبانعلی کارگر بود و با اندک در آمد حاصل از کار سخت و طاقت فرسای کارگری، مخارج زندگی را تامین می کرد.
به تربیت اسلامی و اعتقادی خانواده و بچه ها بسیار اهمیت می داد و این امر باعث شد تا ابراهیم از همان کودکی با مکتب آل الله آشنا شده و شیفته آموزه های عاشورایی شود.
سال 1346 وارد دبستان شد و تحصیلات خود را تا پایان مقطع متوسطه در رشته علوم انسانی ادامه داد و موفق به اخذ مدرک دیپلم شد.
سال های انقلاب نوجوانی پر شور با تفکرات ضد استعماری و ضد طاغوتی بود که همراه با دیگر جوانان و نوجوانان به طور جدی وارد جریان مبارزات انقلابی شد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی عضو کمیته انقلاب اسلامی شد و بعد از شش به سپاه پاسداران پیوست و با آغاز جنگ تحمیلی روانه جبهه های نبرد شد و در اولین اقدام به مدت ۱۳ ماه با نام آورانی همچون شهید ایرج چنگیزی و شهید ابوالقاسم جعفری در منطقه پاوه مسئول دسته گردان تخریب تیپ همدان به مبارزه با گروهک های ضد انقلاب پرداخت.
سپس در قالب خدمت سربازی به منطقه جنگی اعزام و به مدت ۱۱ ماه انجام وظیفه کرد و بعد از آن از سال ۶۰ تا ۶۵ به وزارت آموزش پرورش پیوست و هر شش ماه در غالب ماموریت به جبهه اعزام میشد.
سال 1363 ازدواج کرد و تشکیل خانواده داد که خداوند هم فرزند پسری را به خانواده آنها اهداء کرد.
ابراهیم شیخ علیان پس از سال ها مجاهدت در راه خدا و حضور در مناطق عملیاتی غرب و جنوب، سرانجام در بیستم شهریورماه سال ۱۳۶۵ در منطقه عملیاتی جزیره مجنون بر اثر اثابت تیر مستقیم دوشگا به درجه رفیع شهادت نائل آمد و به یاران و همرزمانش پیوست.
پیکر پاک و مطهرش به مدت ۱۱ سال در خاک جزیره مجنون باقی ماند و سرانجام توسط جستجوگران نور در سیزدهم مهر سال 1376 به آغوش خانواده اش بازگشت.
از وی به عنوان اولین فرمانده و پایه گذار گردان تخریب لشکر 32 انصار الحسین استان همدان یاد می شود.