شهید «حاج عبدالکریم وحید» شهید برائت از مشرکین حج خونین سال 1366
عبدالکریم وحید دوم فروردین سال 1346 در روستای فیروزآباد شهرستان نهاوند از توابع استان همدان و در خانواده ای ساده زیست و مذهبی به دنیا آمد. پدرش آقا محمد مغازه مصالح فروشی داشت و با تامین مصالح مورد نیاز مردم برای ساختمان سازی روزی حلال کسب می کرد و در تلاش بود فرزندان خود را با سرشتی پاک و خداجوی پرورش دهد.
عبدالکریم سال 1353 وارد دبستان شد و تا سال دوم مقطع متوسطه ادامه تحصیل داد و پس از آن در کنار پدر بزرگوار خود در فروشگاه مصالح ساختمانی مشغول کار شد.
سال های مبارزه و پیروزی مردم ایران در مقابل رژیم طاغوت نوجوانی 11 ساله بود اما با همان دستان کوچک و همتی والا، همراه با دیگر جوانان و نوجوانان در راه پیروزی انقلاب اسلامی مردم ایران گام برداشت.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، ضمن همکاری با گروه های خدمت رسان به محرومان و مستضعفان، به نیروی بسیج مستضعفین پیوست.
با آغاز جنگ تحمیلی و سال های دفاع مقدس، برادرش ابوالقاسم وحید روانه جبهه های نبرد حق علیه باطل شد و پس از سال ها مجاهدت در راه خدا، در بهمن سال 1362 با سمت فرمانده گردان به شهادت رسید.
شهادت ابوالقاسم تاثیر بسیاری بر روحیه جهادی عبدالکریم گذاشت و با وجود سن و سال کم، ضمن مراقبت از فرزندان برادر شهیدش، فعالیت های خود در پشت جبهه و در یاری رساندن به جبهه های حق علیه باطل را دوچندان کرد.
سال 1364 و در سن 18 سالگی ازدواج کرد که حاصل این ازدواج دو فرزند (رضا و زهرا) است که از او به یادگار مانده است.
پس از مدت ها خدمت به مردم و حضور در فعالیت های پشت جبهه، سال 1366 برای انجام مناسک حج روانه مکه مکرمه و مدینه منوره شد.
در آن سال، حجاج ایرانی بنا بر تکلیف شرعی و اعتقادی خود و با هدف اعلام عمومی تنفر ملت مسلمان ایران از کفار و استعمارگران آمریکایی و اسرائیلی، راهپیمایی برائت از مشرکین راه انداختند که با هجوم نیروهای آل سعود و کشتار وحشیانه حجاج، بسیاری از حاجیان ایرانی به شهادت رسیدند.
عبدالکریم وحید نیز در 9 مرداد سال 1366 در مکه مکرمه و در حال احرام، به دلیل فریاد شعارهای آزادی و آزادگی و دفاع از مظلومان عالم، به ضرب گلوله کفار، به شهادت رسید و به برادر شهیدش پیوست.
یادشان گرامی و راهشان پر رهرو باد.
پیکر مطهر وی پس از انتقال به وطن، در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپرده شد.
در بخشی از وصیتنامه شهید آمده است: خداوندا الان كه عازم خانه تو هستم از تو مى خواهم كه از گناهانم بگذرى و در آن گرماى سوزان و طاقت فرسا مقاومم كنى و به من صبر عطاء فرمايی.
خدايا رزمندگان عزيزمان را در جبهه هاى حق عليه باطل پيروز گردان و به امام عزيزمان طول عمر عطاء فرما و به امت مقاومت و صبر عطاء فرما.
خدايا از اينكه عازم آن منطقه اى هستم كه محمد (ص) در آنجا پا گذاشت و در آنجايى كه اسماعيل قربانى مى خواست شود صحرايى سوزان، خدايا در صحراى محشر پاهايم را نلغزان و مقاومم گردان و در عرفات و منا اعمالم را مورد قبول گردان، انشاءالله .