پیام دانش آموز شهید اسماعیل اکبری
دوشنبه, ۳۰ مرداد ۱۳۹۶ ساعت ۰۰:۴۸
ملت عزيز ايران شما استقامت داشته باشيد كه خدا با شماست. خانواده هاى شهدا را محترم بشماريد. مجالس شهيدان گمنام و مفقود را مخصوصا با شكوه برگزار كنيد. به خانواده هاى شهدا تا آنجا كه مى توانيد بيشتر سر بزنيد مخصوصا عزيزانى كه تنها پسر خانواده اند. با خدا بيشتر ارتباط بر قرار كنيد فقط متكى به او باشيد.
مجالس شهيدان گمنام و مفقود را با شكوه برگزار كنيد

ملت عزيز ايران شما استقامت داشته باشيد كه خدا با شماست. خانواده هاى شهدا را محترم بشماريد. مجالس شهيدان گمنام و مفقود را مخصوصا با شكوه برگزار كنيد. به خانواده هاى شهدا تا آنجا كه مى توانيد بيشتر سر بزنيد مخصوصا عزيزانى كه تنها پسر خانواده اند. با خدا بيشتر ارتباط بر قرار كنيد فقط متكى به او باشيد.

آنهايى كه تا به حال به تفریح هاى كاذب دنيا مشغول بوده اند بدانند كه ديگر زمان اين بازي ها گذشته و بايد بيدار شد. ديگر دنبال فرم هاى غربى و مدهاى آنچنانى رفتن گذشته. آخر تا به كى در لاك خود فرو رفتن و بی تفاوت بودن.

------------------------

اسماعیل اکبری دهم فروردین سال 1347 در روستای دولت آباد شهرستان بهار از توابع استان همدان و در خانواده ای کشاورز و ساده زیست به دنیا آمد.

سال 1354 وارد دبستان شد و تحصیلات خود را همزمان با روزهای انقلاب ادامه داد و در سال های نخست جنگ تحمیلی که سن و سال کم اجازه حضور در جبهه ها را به او نمی داد، تا سال دوم مقطع متوسطه ادامه تحصیل داد.

در سال های انقلاب همراه با دیگر نوجوانان و جوانان همراه با جریان انقلاب بود و در فعالیت های انقلابی شرکت می کرد و در سال های نخست جنگ تحمیلی نیز با عضویت در بسیج مستضعفین در فعالیت های پشت جبهه و جمع آوری کمک های مردمی برای جبهه های نبرد و رزمندگان اسلام، تلاش بسیار داشت.

با تلاش بسیار مجوز حضور در جبهه ها را کسب کرد و راهی مناطق عملیاتی شد تا همراه با رزمندگان دلیر اسلام و انقلاب و جوانان غیور ایرانی، در برابر ارتش بعث عراق بایستد.

با حضور در لشکر 32 انصار الحسین (ع) استان همدان به گردان ادوات پیوست و پس از کسب آموزش های لازم به عنوان دیده بان مشغول به خدمت شد.

در طول زندگی 18 ساله خویش مرام نیکان را چراغ راهش قرار داد و آنقدر در راه کسب رضای خدا پیش رفت تا راه و رسم پرواز کردن آموخت و سرانجام در سی ام مرداد ماه سال 1365 کنار انبار شیشه خرمشهر، روبروی جزیره ام الرصاص و در سمت چپ نهر عرایض تا بی نهایت بال گشود و با شهادتش در جوار رحمت الهی جای گرفت.

آرامگاه او در گلزار شهدای زادگاهش زیارتگاه عاشقان و دلدادگان است.

برچسب ها
غیر قابل انتشار : ۰
در انتظار بررسی : ۰
انتشار یافته: ۱
حمید حمیدزاده
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۳:۰۲ - ۱۳۹۶/۱۱/۰۲
0
0
سلام
اسماعیل عزیز ما در کنار انبار شیشه خرمشهر، روبروی جزیره ام الرصاص و در سمت چپ نهر عرایض، ظهر روز تابستان ۱۳۶۵ (احتمالا شهریور ماه) که تاریخ دقیق آن را به یاد ندارم، در حالی که از یک دیدبانی موفق ادوات (با حضور بنده حقیر جامانده) باز گشت، در حال شستن زیر پیراهن خود بود که خمپاره‌ای در کنارش فرود آمد و با برخورد ترکش به سر و دست مبارکش در دم آسمانی شد.
چه خوش رفیق شفیقی بود و البته هست.
به امید دیدار روی ماهش در بهشت برین خداوندگار مهربان.
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده