آخرین دل نوشته های شهید صادق عنبری به پدر، مادر و خانواده اش
يکشنبه, ۰۱ مرداد ۱۳۹۶ ساعت ۱۱:۱۷
همسر گراميم بياد دارى زمانى كه به تو مى گفتم مى خواهم به جبهه بروم و صحبت از مسايل جبهه با تو مى كردم تو حتى اصرار مى ورزيدى كه چرا به جبهه نمى روم. هر چه زودتر و هر چه صحبت از شهادت هم با تو مى كردم به هيچ وجه تو ناراحت نمى شدى من هم خوشحال بودم كه همسرى دارم چون تو

بسم الله الرحمن الرحيم

به نام خدا و با سلام به امام زمان و نايب بر حق او خمينى كبير و با درود به امت رزمنده ايران .

در اين لحظه كه به جبهه آمده ام احساس مى كنم كه به آرزوى ديرينه ام اگر خداوند تبارك و تعالى قبول بفرمايد به آن رسيده باشم.

همسر گراميم: بياد دارى زمانى كه به تو مى گفتم مى خواهم به جبهه بروم و صحبت از مسايل جبهه با تو مى كردم تو حتى اصرار مى ورزيدى كه چرا به جبهه نمى روم. هر چه زودتر و هر چه صحبت از شهادت هم با تو مى كردم به هيچ وجه تو ناراحت نمى شدى من هم خوشحال بودم كه همسرى دارم چون تو.

اميدوارم با همين روحيه باقى مانده باشى. همسرعزيزم من در اين مدت همسرى با خودم متوجه هستم كه نتوانستم به آن صورت تو را خوشبخت نمايم و هميشه با تو باشم كارى بهتر از اين نمى توان كرد اما واجب تر بود ما بايد براى حفظ انقلاب خونين و پربارمان سعى و تلاش نماييم هر چند از ما كارى بر نمى آيد ولى آنچه كه در توان ما بود زيرا خداوند بيشتر از توان ما چيزى از ما نمى خواهد.

اميدوارم اگر گناهى در اين مورد مرتكب شده ام خداوند مرا عفو نمايد .

سعى كن در شهادت من گريه نكنى كه باعث خوشحالى دشمنان و ضد انقلاب شود و از تو مى خواهم كه دنبال احكام اسلام و بپا داشتن نماز و روزه باشى و اگر خداوند به ما بچه اى عطا كرد در تربيت اسلامى او حداكثر تلاش را كن زيرا او فرزند يك شهيد راه اسلام مي باشد اگر خداوند قبول نمايد و به خواهرهايت بيشتر رسيدگى كن طبق همان سفارشى كه به تو كرده بودم و سفارشى كه در مورد حجاب به تو كرده بودم. سعى كن به آن خوب عمل كنى.

و تو اى پدربزرگوارم اميدوارم مرا حلال نمايى و از زحمت هايى كه تو براى من كشيدى تا اينكه به اين سن رسيدم و به اين راه رفتم تشكر مى كنم .

پدر عزيزم ما همه در اين دنيا رفتنى هستيم و چه بهتر راهى براى رفتنمان انتخاب نماييم نبايد تن به ذلت آنها هم بدهيم و ما ديگر حتى نمى توانيم در خانه خودمان هم نماز بخوانيم و ديگر نه شرفى براى ما مى ماند و نه ناموسى . اميدوارم دنبال خط امام باشى و اطاعت از امام اين نايب بر حق امام زمان را نمايى .

سعى كن بيشتر به آخرت فكر نمايى نه به دنيا . زيرا دنيا فانى و از بين رفتنى مى باشد و آنچه كه باقى خواهد ماند چيزى مى باشد كه براى آخرتمان پس انداز مى نماييم و از تو مى خواهم كه براى من گريه نكنى و خوشحال باشى از اينكه هديه اى ناقابل و ناچيز به خدا عطا كرده اى.

و تو اى مادر گراميم و مهربانم كه بهشت زير پاى تو نيز مى باشد از تو مى خواهم كه مرا حلال نمايى زيرا من در دنيا نتوانستم كارى انجام بدهم كه باعث خوشحالى تو شود سعى كن در خط امام و انقلاب باشى و اطاعت از امام كنى و از همسايگان كم در آمد دستگیری نمايى.

و تو همچنين مادر عزيزم سعى كن به خاطر من گريه نكنى و افتخار كنى كه فرزندت در راه خدا كشته شد . و از برادران و خواهرم مى خواهم كه بيشتر عبادت كنند و در خط حزب الله باشند .

تنها پيامى كه ميتوانم به دوستان و آشنايان نمايم اين است كه بهوش بيايند كه موقعيتشان چگونه است دشمن نمى خواهد انقلاب ما پيروز شود . چرا نمى خواهد ما رشد كنيم و از آن حالتى كه ما در زمان طاغوت پيدا كرده ايم بيرون بياييم و خودمان را از آن لجنزار و ذلت و خوارى نجات پيدا كنيم.

برادران عزيزى كه بى تفاوت هستى به موقعيت زمانى خود آيا ميدانى كه امام تو على (ع) درباره تو چه ميگويد مى گويد هر كس به خوب و بد زمان خويش آگاه نباشد حالت حيوان را دارد حيوانى كه فقط به فكر اين است كه غذايى پيدا كند تا خود را سير نمايد و ارضاى جنسى خود را نمايد.

آيا تو ميدانى در چه موقعيتى قرار گرفته اى؟ امروز روزى است كه بايد به سالها براى حسين عزادارى كرده و مظلوميت امام حسين و ناراحتى براى او بايد لبيك گويى تو مى دانى كه امام حسين را به چه جرمى بقتل رساندند و او را شهيد كردند و آنهمه سخنش درباره خواسته ظالمين اين بود كه ميگفت و زندگى با ظالمين اين بود كه بجز ذلت چيزى ديگر نمى بينيم و مرگ را در اين راه چيزى بجز سعادت نمى بينيم پس بياييم آخر تا كى به اين زندگى حيوانى ادامه بدهيم با تو هستم برادرى كه هميشه دنبال عياشى مى گردى با تو هستم برادرى كه فرهنگ غربى و امپرياليستى را نمى خواهى از خودت دور نمايى و هميشه دنبال آن هستى به خود بياييد ببينيد برادران شما در جبهه چه ميكنند. چگونه خالصانه از تمامى هستى گذشته اند و به سوى خدا آمده اند ببينيد چطور به نداى امامشان لبيك گفته اند ببينيد چطور براى حفظ شرف و حيثيت خود دارند تلاش مى كنند تا اينكه اينگونه مسئله براى آنها حل شده و هر لحظه آرزوى شهادت ميكنند آيا اينها انسانى جدا از شما هستند مگر نه اينست كه خداوند همه را يكجور آفريده پس چرا شما به حرفى كه ميزنيد خلاف آن عمل مى كنيد مگر نه اين است كه آرزو ميكرديد در صحراى كربلا باشيد و امام حسين را يارى مى كرديد خوب اين هم كربلا و اين هم امام ، چرا مانند مردم كوفه مى نمانيد كه در آن شرايط امام حسين را تنها گذاشتند.

چرا ميخواهيد پا روى خون اين همه شهيد بگذاريد به هر صورت مرگ انسان فرا خواهد رسيد و آنوقت ديگر دير خواهد شد چطور مى تواند جوابگوى خداوند باشيد شما منتظر هستيد كه چه كسى شما را هدايت نمايد به اين كلام قرآن گوش دهيم كه ميگويد قل فلله الحجه البالغه فلوشا لهديكم اجمعين

يعنى بگو پيغمبر براى خدا حجت بالغه است پس اگر مشيتش قرار ميگرفت همه شما را هدايت ميكرد.

و اما تو برادر عزيزم حجت الله مالمير كه تنها يار و غمخوار من در اين مدت بودى من وصيتى ندارم كه به تو بنمايم چون توانم اين را نمى بينم اميدوارم اگر اشتباهى از من ديده اى عفو نمايى و تنها سفارش من به تو كه باز هم اين از من نيست كه به تو بگويم اين است كه بيشتر تقوى را پيشه خود كنى از تو مى خواهم كه جهت عضويت در سپاه به سپاه بروى زيرا نمى خواهم كه در سپاه كسى از ما نباشد شهيد عزيزمان مجيد مريوند كه رفت اگر خداوند روزى اين بنده نيازمند درگاهش راهم كرد و من هم رفتم مى خواهم كه تو در آنجا باشى و از مسئولين سپاه ميخواهم كه جهت عضويت تو اقدام نمايند و اسلحه كمرى من هم متعلق به تو ميباشد اميدوارم بتوانى فرد مفيدى براى اسلام باشى.

ديگر عرضى ندارم فكر نميكنم به كسى بدهكار باشم و اگر هم هستم خواهش ميكنم به حجت مراجعه نمايد جهت دريافت طلب خود به خانواده ام نمى خواهد مراجعه كند و اگر هم از كسى طلبكار هستم به خانه بدهد يا به همان حجت الله مالمير اميدوارم اين آخرين وصيت نامه من باشد و اگر از وصيت نامه هايى را هم كه قبلا نوشته ام و پيش كسى ميباشد باطل ميباشد.

به اميد پيروزى اسلام بر كفر

صادق عنبرى 21/12/60
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده