صوت/گزیده زندگینامه و وصیتنامه سردار شهید مهدی فریدی
تا رشد کند و سردار رشیدی گردد و در سپاه اسلام، عالم امکان را از نور وجود خود روشن سازد. مهدی که زمینه تمام خصلتهای انسانی را در وجود خود داشت بعد از گذراندن دوران ابتدایی وارد دبیرستان ابن سینا شد و در آنجا بود که مشق مبارزه را سر فصل زندگی خود قرار داد و با پخش اعلامیههای امام خمینی (ره ) و توزیع نوارهای سخنرانی آن بزرگوار به اثبات روح بلند خود که هرگز نمیتوانست در برابر ظلم و جور ساکت باشد برخاست. بعد از جایگزینی حکومت عدل الهی به جای تخت پوسیده شاهنشاهی شهید فریدی حضور خود را در متن انقلاب حفظ کرد.
بهگونهای که از بدو تأسیس سپاه پاسداران سریعاً به این تشکیلات پیوست و در راه مبارزه با ضد انقلات در کردستان لحظهای درنگ ننمود. با زبانه کشیدن جنگ 8 ساله مهدی وجود عاشق خود را که در آتش عشق خدا میسوخت، به شعلههای خانمان سوز تجاوز دشمن سپرد. و به معرکه جهاد با زخم خوردگان از دین خدا شتافت.
او فرماندهی شهادت طلب و غیور بود که در این میدان مردانه پای نهاد و بعد از نبردی سنگین با بعثیان کافر در تاریخ 8/2/60 در منطقه سر پل ذهاب سر بر زانوی سرور و مولایش حسین بن علی (ع) گذاشت و آرام در بستر شهادت خفت.
سردار شهید مهدی فریدی هنگامی که به فرماندهی عده قلیلی از همرزمان خود در مقابل تعداد زیادی از تانکهای دشمن که قصد تجاوز به قسمت دیگری از خاک مقدس میهمانان را در منطقه سر پل ذهاب داشتند شجاعانه ایستاده بود، بهدلیل قطع ارتباط با عقبه و کمبود شدید امکانات دفاعی و همچنین ازدیاد تانکهای تک کننده عملاً وارد صحنه سختی از درگیری گشته بود که در این نبرد طاقت فرسا مهدی از ناحیه قلب مورد اصابت گلوله قرار گرفت و آن وقتی که دشمن زبون در برابر این همه استقامت راهی جز فرار نداشت مظلومانه در خاک و خون غلطید.
او در وصیت نامه خود چنین آورده است:
"خانهام سنگر است و ماهیت دشمنم نشانگر حقانیت راه؛ و به حاكمیت رسیدن كلمها... ، و به بند كشیدهشدگان زمین عامل حركتم و شهادت مقطعی از حركت تكاملی است كه انسان به وجود مطلق میپیوندد. هیچ اجباری در این انتخاب نیست كه پیدا شد راه رشد، و انسانیت از طغیان و زبونی و آینده در انتخابی سرنوشتساز شكل خواهد گرفت و ملاقات حق متضمن كوشا بودن و به سوی او كوشیدن است.