تذکرها، درد و دل ها و گلایه های شهید علیرضا لطفی
بسم الله الرحمن الرحيم
با سلام و درود بى كران بر آقا امام زمان و رهبر كبير انقلاب و درود و سلام بر مستضعفان جهان و آه و ناله خانواده شهدا بخصوص فرزندان شهداء.
اين چند جمله را كه بر اين كاغذ مى نگارم به خاطر اين است كه يك سنت الهى مى باشد كه ان شاء الله اين سنت براى هميشه باقى بماند.
من نمى دانم كه كلامم را از كجا با اين دل پر از اندوه كه چندين سال است در انقلاب همراه با كارهاى گوناگون و موارد مختلفى كه مشاهده نموده ام واقعا در مانده ام، كه چگونه و از كجا شروع كنم. ولى با وجود اين وقت كم و كاغذ محدود توكل بر خداوند چند مطلب را مى نويسم .
اولين مسئله حفظ خون شهداست. ما مى بينيم كه بسيجى 12 ساله تا 75 الى80 ساله در جبهه هاى حق شركت مى كنند و پيروزي ها مى آفرينند و از طرف ديگر گروهى هم به آرزوى خود مى رسند. حالا آنها در اين امتحان قبول مى شوند و به آرزوى خود مى رسند از شما مردم غيور و قهرمان انتظاراتى دارند كه بايد به آنها عمل نماييد.
اولا، مى بينيم كه شهدا در بيشتر وصيتنامه های خود اين مطلب را متذكر مى شوند كه پيرو رهبر باشيد و پيروى از رهبرى فقط در شعار گنجانده نمى شود بلكه در عمل است اين عمل چه مى باشد كه آنها با خون خود آن را نوشتند. اين است كه در نمازها، دعاها و راهپيمايي ها شركت كرده و زمانى كه خطر از جانب دشمن بر اين انقلاب احساس مى شود مقابلش بايستيم.
خوب حالا بياييم حساب كنيم كه ما چه كارهايى مى توانيم انجام دهيم. حتى اگر كوچك هم باشد و يا چه كارهايى مى توانستيم انجام دهيم ولى انجام نداديم. بله بايد حساب كنيم.
مسئله بعدى كه مى خواهم مطرح كنم در رابطه با افرادى است كه در هر كجا مى نشينند شروع به انتقاد از نبود اجناس و يا گرانى مى كنند. البته حق مى گويند و بسيار در فشار هستند، ولى بياييد بيانديشيد كه آيا دولت بودجه دارد كه نمى دهد البته بودجه هست ولى جنگ هم مى باشد.
آيا شما حاضريد به خاطر اين كه در رفاء باشید زير سلطه استعمار برويد. اگر يك سرى راضى هستند پس جواب اين همه خون شهيدان را چگونه بايد داد.
آيا روز قيامتى وجود ندارد؟ آيا در برابر شهدا در آن روز قرار نمى گيريم؟ اينها كه همانند گل زيبا بودند و ديدن آنها به انسان روحيه مى داد به آنها چه جوابى داريد كه بدهيد؟
مسئله سياسى يكى از مسايل هم مى باشد شما كه در هر جا مى نشينيد و قلم و سخن خويش را مقابل يكديگر قرار مى دهيد آيا از خود نمى پرسيد كه براى چه در روى هم قرار مى گيريد؟ مگر شماها مسلمان نيستيد، مگر از يك هدف پيروى نمى كنيد مگر شما كلام امام را چراغ راه خود قرار نمى دهيد؟ آيا نمى دانيد كه تمام دنيا عليه ما قيام كرده است؟ مگر صحبت امام را نشنيده ايد كه امام عزيز فرمود اگر اسلام در اين موقع ضربه بخورد ديگر هيچ وقت سرش را نمى تواند بلند كند.
آيا شما اين را مى خواهيد؟ مسلما چنين چيزى را نمى خواهيد. باز مى پرسم پس چرا و براى چه؟ آيا بايد اختلاف سليقه را به گونه اى بزرگش نماييم كه عاقبت چنين ضربه اى بخوريم؟
مسئله بعدى مسئله نظامى مى باشد. يك چيز مهم را اول بگويم و آن اين است تمام كسانى كه در داخل و خارج بر عليه اين انقلاب كار مى كنند قصد دارند كه بين نيروهاى نظامى اختلاف بيندازند ولى ما بايد هوشيار باشيم و نگذاريم كه چنين مسئله اى پيش آيد.
آقايان نظامى نبايد با گرفتن پست منحرف شويد و زمانى كه پيروز مى شويد مبتلا به غرور نشويد. ما همگى درد غرور داريم در بعضى از عمليات ها شاهد اين مسئله بوده ام و نگذاريد اين اتفاقات تكرار شود.
در انتها چند مطلب را بطور خلاصه متذكر مى شوم .
1- هميشه پاسدار خون شهدا باشيد .
2- به ياد امام، پيروى از آن را الگو تمام كارهاى خود قرار دهيد .
3- در تمام انقلاب ها مشكلات زيادى وجود دارد و ما بايد صبر را پيشه خود قرار دهيم و اين اندازه انتقاد نكنيم.
والسلام