شهید مصیب مجیدی: این وصیتنامه اندكي از سخنان و دردهاي نهفته در قلبم است
سهشنبه, ۳۰ خرداد ۱۳۹۶ ساعت ۱۵:۲۳
ايهاالناس، اين حرفها اندكي از سخنان و دردهاي نهفته در قلبم است اي كاش من توانائي بيان و قلم توانائي نوشتن را داشتم اين دنيا خانه گذر و آخرت خانه ماندن است پس براي اين دنياي چند روزه دنيايتان را، خدايتان را و امامتان را نفروشيد، قبرستان ها گواه بر سخنان من هستند بچههاي يتيم و مادران داغدار و. . . گواهان ديگرند.
از ميان مومنين مرداني هستند كه صادقانه با خداي خود عهد بستند و عدهاي شهيد شدند و عدهاي منتظر شهادتند و در اين راه ثابت قدم و استوارند.
با درود و سلام فراوان بر منجي انسانها، مهدي موعود(عج) و نايب بر حقش خميني عزيز قلب تپنده مستضعفان و اميد مسلمين جهان و درود و سلام بر شهيدان اسلام از صدر اسلام تا شهيدان كربلاي ايران و رزمندگان غيور ايران كه جان بركف جهت پيروزي اسلام بر كفر ميكوشند و جهاد ميكنند و به لقاءا... ميپيوندند.
و سلام بر جوانان عاشق الله كه هر لحظه در پشت جبهه و در پايگاه هاي مقاومت در محله و در كوچهها و در جاهايي كه جاي پاي عاشقان الله است جاي پاي شهيدان اسلام است تلاش ميكنند و از آبرو و حثيت خود دفاع ميكنند، از جان خود و از مال خود و از اولاد و پدر و مادر خود در راه اسلام و قرآن و الله گذاشتهاند و منتظر شهادتند كه گويا اين دنيا را تنگ و تاريك ميبينند و عشق و آرزوي پرواز و آزادي دارند.
آري اينان در بسيج مدرسه عشق و شهادت درس خواندهاند و معلمشان خميني است.
عزيزان و دوستان كه در پشت جبهه در تلاش و كوششيد و در بسيج محله و كوچه و بازار و شهر و روستا جهاد ميكنيد هوشيارانه دشمنان اسلام را شناسايي كرده و كوچكترين حركات مرموز آنها را زير نظر گرفته و يك لحظه اجازه فعاليت را به آنها ندهيد با اين عمل پسنديدهتان خود و هم ديگران را ساخته و هم پشت رزمندگان را نگهداشتهايد و هم شهدا را و خانوادههاي شهدا را دلشاد كنيد.
اما عزيزان بيشتر از اين به هوش باشيد كه انقلاب و زمان به پيش ميرود، پر پيچ و خم ميشود و انقلاب به نقطه حساستر نزديك ميشود. از طرفي ياران انقلاب رفتهرفته شهيد ميشوند لذا شما بايد در مقابل حيله دشمنان هوشيارتر باشيد و گول لباس و حرف و چهره را نخوريد بلكه خط امام حفظ شود و از بسيجيان و پاسداران كه حافظ انقلابند حمايت شود و از خانوادههاي شهدا و محرومين و معلولين و اسرا حمايت شده تا دلگرم شوند و مسلمين با هم متحد و مهربان شوند و اتحاد خويش را حفظ كنند مساجد و بسيج ها را پر از جمعيت و هر چه بيشتر فعال كنيد.
ايهاالناس، اين حرفها اندكي از سخنان و دردهاي نهفته در قلبم است اي كاش من توانائي بيان و قلم توانائي نوشتن را داشتم اين دنيا خانه گذر و آخرت خانه ماندن است پس براي اين دنياي چند روزه دنيايتان را، خدايتان را و امامتان را نفروشيد، قبرستان ها گواه بر سخنان من هستند بچههاي يتيم و مادران داغدار و. . . گواهان ديگرند.
من گفتم كه عشق به الله بهترين عشق ها و كار براي خدا و كشتن و كشته شدن در راه خدا لذت ها دارد. ميگفتم كه جبههها و حملهها و شهدا و مجروحين و جندا... و سربازان امام زمان(عج) چه حالي دارند ، ميگفتم كه رهبر ما چه رهبري است كه با يك نگاه پاكش در يك چشم به هم زدن ما را از لجن فساد و تباهي و بدبختي بيرون آورد.
اي پدر و مادر و اي خواهران و برادرانم هميشه در صحنه انقلاب باشيد و از انقلاب حراست و پاسداري كنيد. با حضور خود در بسيج و در مسجد محله به عنوان يك پاسدار اسلام.
و اي اهل محل و روستا، آگاه باشيد لحظه امتحان است عدهاي از فرزندانشان را در راه خدا ايثار ميكنند تو هم زبانت را ايثار كن عفت كلام داشته باش، چشمت را بپوشان عفت چشم داشته باشد، عفت گوش داشته باش هر حرفي را از هر كس قبول نكن، هر حرفي را نزن به هركس نگاه نكن به خدا قسم فشار قبر هست، حساب و كتابي هست، خدا و پيامبرت اگر قبول نميكنيد برويد بر سر قبر گذشتگانتان رفته و از آنها عبرت بگيريد.
قال الصادق (ع) :
«انك ميت و موقوفا و مسئول و قاعدا جوابه.»
همانا تو خواهي مرد و نگهت خواهند داشت و مورد سئوال قرار خواهي گرفت پس خود را حاضر كن براي جواب.
چند كلامي درباره رزمندگان اسلام و عرايضم را تمام كنم.
در اين جبههها چنانكه ميبينم سخن از رزمندگاني ديگر است كه زندگاني عقل و ايمان خوانده ميشود، سخن از مجاهد و ميراندن نفس اماره است. سخن از بدن و روح است. سخن از منازل و مراحل است كه يك روح مشتاق و مالك به ترتيب طي ميكند تا به منزل مقصود كه آخرين حد سير و صعود بشر است ميرسد.
سخن از طمانينه و آرامش است كه نصيب قلب نا آرام و پر اضطراب و پر ظرفيت بشر در نهايت او ميگردد. وقتي كه انسان زمين خاكي را با همه فريبندگياش همچون زنداني مخوف و تاريك ميبيند و تنها راه رهائي از اين زندان بزرگ را مبارزه تاريكي ها و جهل حاكم بر مستضعفان ميبيند خود را مهيا ميكند كلاه خود و لباس رزم و تفنگ خود را بر ميدارد و با گامهايي راسخ، هدفي مشخص، راهي معلوم و جهتي در پيش، راه ميافتد و در اين راه ميرزمد، ميجنگد و … تا ميرسد به آنجائيكه بايد برسد به رهائي، به عشق به خدايي معبود و معشوق و خود شهيد ميشود و شاهد بر ظالم زمان شهيد ميشود و شاهد بر مظلويت امام و امت خود شاهد بر تجاوزات باطل و دفاعيات حق.
دعاي هميشگي:
خدايا، خدايا تا انقلاب مهدي خميني را نگهدار.
تيپ سوم انصار الحسين سپاه پاسداران
والسلام عليكم و رحمه اله
مصيب مجيدي
نظر شما