شهردار جاروکش و فرمانده گمنام سپاه همدان
محمد رضا فراهانی 8 اردیبهشتماه 1333 در محله امامزاده یحیی همدان و در خانواده ای بسیار مذهبی و اعتقادی به دنیا آمد.
پدرش روحانی بود و این سرمایه ای معنوی و عرفانی شد برای رشد و تربیت فکری و اعتقادی او برای رسیدن به باور دینی و اعتقاد به احکام و شرعیات.
پدر او علاوه بر تبلیغ احكام دین به فعالیت كشاورزی نیز مشغول بود و از دسترنج خود امورات زندگی را اداره میكرد و محمد رضا نیز همپای پدر به امور کشاورزی و باغداری می پرداخت.
از همان كودكی فردی زیرك و باهوش بود. تحصیلات ابتدایی را در مدارس «هاتف» و «تدین» گذراند و در دبیرستان های «امیركبیر» و «ابنسینا» ادامه تحصیل داد تا دوره متوسطه را به پایان رساند.
پس از اخذ مدرک دیپلم به خدمت سربازی اعزام شد و در لشگر زرهی قزوین و تیپ همدان به مدت 2 سال خدمت کرد.
پس از دوران سربازی برای ادامه تحصیل به دانشسرای تربیت معلم رفت و با دریافت مدرك فوق دیپلم به استخدام آموزش و پرورش همدان درآمد و به عنوان معلم مشغول به خدمت شد.
این سال ها مصادف بود با ایام مبارزات انقلابی مردم همدان و محمدرضا نیز، همزمان با فعالیت های اجتماعی، مبارزات و فعالیتهای سیاسی خود را به صورت گسترده دنبال كرد.
همیشه و در هر عرصه ای یکی از تأثیرگذارترین افراد بود و در جریان مبارزه با رژیم طاغوت نیز می توان به برنامه ریزی برای توزیع گسترده اعلامیه در سطح شهر و منفجر کردن مجسمه شاه در بیجار با مواد دست ساز اشاره کرد.
با پیروزی انقلاب اسلامی در كمیته انقلاب مسئولیت پذیرفت و با پیام امام(ره) مبنی بر تشكیل سپاه پاسداران به عنوان یكی از بنیانگذاران سپاه همدان در این نهاد مقدس مشغول به ادامه خدمت شد.
در همان ایام بنا به ضرورت و نیاز، مدتی به عنوان شهردار شهر بهار از توابع استان همدان معرفی شد که با وجود فعالیت در مدت زمان کم، هنوز مردم این شهر از محمد رضا فراهانی به نیکی و خوش خدمتی یاد می کنند.
در مدت خدمت به مردم شهر بهار بارها او را دیده بودند که برای کمک به رفتگران شهرداری، به صورت ناشناس مشغول به جارو کردن خیابان ها و معابر است که البته این کار یکی از راه های خودسازی شهید محمد رضا فراهانی بود.
کمک به محرومان، تمرکز بیشتر در نواحی محروم و با امکانات کم و تلاش برای از بین بردن تفاوت خدماتی و ظاهری مناطق پایین شهر و بالای شهر از جمله اقدامات وی در مدت مسئولیت شهرداری بهار بود.
در جریان سرکوب نا آرامیهای كردستان نیز مشتاقانه حضور یافت و چندین بار به مناطق درگیری اعزام شد. همچنین در سركوب كودتای پایگاه نوژه هم نقش مؤثری داشت.
به گفته خانواده و دوستان، محمدرضا همیشه مشتاق دفاع از كیان اسلام بود تا جایی كه به محض آغاز جنگ تحمیلی بسیجیوار به عنوان فرمانده عملیات سپاه همدان در جبهه های نبرد حضور یافت اما هیچگاه خود را یک فرمانده خطاب نکرد و همیشه سعی می کرد هم سفره و هم قدم بسیجی ها و پاسداران دیگر باشد.
محمد رضا فراهانی پس از سال ها مجاهدت و خدمت صادقانه به مردم، اسلام و انقلاب، 5 مهر ماه 1359 در ارتفاعات قراویز مشرف به شهر سرپل ذهاب بر اثر اصابت تركش به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
کتاب «آن شب قدر» به همت محسن صیفی کار نویسنده حوزه دفاع مقدس و با نشر «برکت کوثر» به زندگی و خاطرات شهید محمد رضا فراهانی می پردازند که سال 1390 روانه کتابخانه ها و کتاب فروشی ها شده است.
در قسمتی از وصیتنامه شهید آمده است: راه درست موجود است و هر انسانى به محض مشاهده و یا یافتن با میل و اشتیاق آن را طى مى کند منتهى در هر زمان و در جایی برای پیمودن این راه شمع هایی لازم است تا از سوختشان نورى حاصل و راه روشن براى بندگان آشکار گردد و چه خوشتر شمعی که در هزاران نفر به راه حق راهنما باشد.
ارزش شمع در سوختن و روشنایى بخشیدن است ( در راه خلق ).
خداوند اسلام را پیروز و مسلمانان را یارى و زحمات کوشندگان را قبول نماید.
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد.