وصیت نامه ای مثل یک هدیه/ انقلاب اسلامى خونبهاى هزاران شهيد است
خدايا تو را سپاس مى گويم به خاطر اين همه نعماتت كه بر ما ارزانى داشته اى و همچنين اين توفيق را به ما دادى كه رهبرمان را بشناسيم رهبرى كه انسان ها را بسوى تو هدايت مى كند رهبرى كه حرفش، جنگش، سكوتش و كلاً رهبريتش براى تو و به خاطر توست.
خدايا
تو را سپاس مى گويم كه اين توفيق را به من دادى قطره اى از اين اقيانوس بيكران
باشم و خود را به لشگرى كه پرچمدارش روح خدا نايب بر حق امام زمان است ملحق كنم .
خدايا تو شاهد باش كه من بر اساس رسالت و مسئوليتى كه در برابر اين انقلاب اسلامى كه خونب هاى هزاران شهيد و مجروح است به جبهه آمده ام و اين را يك فريضه بر خود دانستم حال خدايا پس اين سعادت كه شامل حالم نمودى از تو مى خواهم كه در اين راه ثابت قدمم بدارى و از لغزش ها و هواهاى نفسانى نگهدارم باش و كمكم كنى از اين امتحان كه خود براى انسان ها قرار دادى قبولى در پيشگاهت را كه تنها آرزوى من است بدست آورم و مورد رضاى تو قرار بگيرم كه بزرگترين سعادت و خوشبختى انسان در آن است كه تو از او راضى و خشنود باشى .
از آنجا كه نوشتن وصيت نامه بر هر مسلمان واجب است بنده نيز بر خودم لازم مى دانم چند موردى را متذكر شوم شايد هديه اى براى برادران و خواهران هم دينم باشد.
اولين تذكر: برادران و خواهران غيور و حزب الهى كه در جبهه ها و پشت جبهه مشغول نبرد با دشمن دين خدا و ياران خدا هستيد، مثل هميشه اميدوار باشيد اميدوار به خدا و نصرتش. همين كه اميد به پيروزى در مقابل شرق و غرب (كسانيكه با ما در ستيزيد) داشته باشيم اين خود يك پيروزى است و پيروزي هاى بعدى نيز در پى همين پيروزى اوليه است.
و همچنين پيروزى اصلى همان پيروزى نظامى را پيروزى اصلى ندانيم بلكه پيروزى اصلى همان پيروزى در مقابل امتحانات خدا است اگر كيلومترها به جلو يا عقب برگرديم بايد به نحوه جنگيدن و به انجام وظيفه مان نگاه كنيم و ببينيم آيا آن وظيفه دينى كه بر گردن ما بود انجام داده ايم يا نه. اگر انجام داده ايم كه پيروزيم و اگر غير بود و لو اينكه در ظاهر هر مقدارى هم از دشمن را مغلوب كرده باشيم و تپه ها و دشت ها به تصرف خود در آوريم شكست خورده ايم چون كسى كه براى خدا مى جنگند پيروزى را در اداى تكليف الهى مى بيند و براى كسب رضايت او مى جنگد حال چه پيروزى نظامى بدست بياورد يا نياورد.
پس پيروزى اصلى همان رو سفيدى در پيشگاه خدا و كسب رضايت اوست .
تذكر دوم: به برادرانى كه در قسمت هاى تخصصى سپاه مشغول مي باشند. ما بايد اول اين را در نظر داشته باشيم كه كسب تجربه و تخصص و آموزش هاى علمى هر قسمت فقط وسيله اى براى رسيدن به هدف اصلى خداى نكرده اينطور نباشد كه چنان سرگرم مسايل تخصصى شويم كه رفته رفته از مسئله وسيله بودنش منحرف شويم.
لازمه اين كار اين است كه هدف مثل هميشه بر ايمان مشخص و محور اصلى باشد و براى رسيدن به اين هدف مقدس تلاش و كوشش و كم خوابى را پيشه كنيم و همچنين مطالعات خود را بيش از پيش ادامه دهيم تا ان شاءالله سپاه از تجارب و تخصص ها ى لازمه غنى شود .
سخنی با پدر عزیزم. خدمت پدر عزيزم سلام عرض مى كنم بارى پدر جان اميدوارم مثل همه پدران شهدا قوى دل باشيد و شكر اين كه من را تا به اين سن رساندى و راهم را شناساندى و روانه جبهه ام كردى بجا بياورى و هميشه براى همه سفارشتان اين باشد كه اطاعت از رهبر داشته باشند و او را براى خود الگو قرار دهند و جنگ را براى خود مسئله اصلى بدانند و خداى نكرده نگذارند جبهه ها و حتى براى يك لحظه هم خالى بماند .
پدر جان جهت اطمينان خاطر شما اين را هم خدمتتان عرض كنم كه مطمئن باشيد من راهم را كاملا شناختم و خوب فهميدم كه سعادتم در كجاست و در پى او به راه افتادم و شما خاطر جمع باشيد من فقط و فقط براى حفظ دين اسلام و بخاطر رضاى خدا و به امر امامم جهاد كردم و اين را هم داشته باشيد كه هر آن چه را كه خدا بخواهد همان مى شود.