انتشار دست نوشته شهید «محمدرضا ترکیان» در سالروز تولدش
دلنوشته های که بوی شهادت را می داد
بسم الله الرحمن الرحیم
سپاس خدائیکه که اول است و پیش از او اولی نبوده و آخر است.و پس از او آخری نباشد.(صحیفه کامله سجادیه) و آن خدای که در دل انسانها مهربانی جای داد.
و آن خدای را که عقل داد تا بیندیشیم...
و آن خدای را که دنیا آفرید، بجز جستجو و یافتن خودش، سلام بر پدر و مادر گرامی خودم که اول اطلاعت از خداست.

دوم از آنکه پدر و مادر
پدر و مادرم ببخشید من راه به مقام فاطمه زهرا(س)، به آن یگانه زنی که دختر رسول خدا بود، و مادر حسین (ع) و همسر مولای علی (ع) ببخشید.
خداوند اطلاعت از پدر و مادر، اطلاعت کردن از من است واجب باشد که از این دین دفاع کند، باید جدم بردارد. و از این دین اسلام و قران و آئین و سنت پیامبر من (خدا می گوید) دفاع کند.
دیگر چیزی ندارم بگویم جز: از همسایگان عذرخواهی کنید از این که اذیتشان کردم و موجب ناراحتیشان شدم در این چندی عمر، از آنها از طرف من بخششو حلالیت بخواهید.
خداحافظ خواهرم، برادرانم
بلخصوصی خداحافظی از
«پدر و مادر عزیز و پر ارزش خودم»
من هم همچون کودک دوست دارم دنبال عسل بروم و عسل را بخورم. و هم می خواهم، هم عسل را و هم شیرینی را برای خودم بگیرم.

خاطره به روایت مادر گرانقدر شهید محمدرضا ترکیان
محمدرضا موقعی که عازم جبهه شده بود با چهره ایی خندان و با خوشرویی تمام با همه کسانی که برای بدرقه او آمده بودند خداحافظی کرد و دست برگردن من انداخت و گفت مادرم از من راضی باش و حلالم کن که پس از چند دقیقه در آغوش یکدیگر به او گفتم رضا جان برو خدا به همراهت و خدا پشت و پناه تو و همه رزمندگان اسلام و او پس از گرفتن رضایت از من جدا شد و خداحافظی کرد.
و شهید محمدرضا ترکیان در تاریخ 11 بهمن ماه 1345 متولد شد و در تاریخ 11 بهمن ماه 1365 در عملیات کربلای 5 در منطقه شلمچه مفقود می شود. و پس از 10 سال در تاریخ 11 بهمن ماه سال 1375 ضمن تفحص پیکر پاکش به آغوش خانواده باز می گردد.


اشعار شهید گررانقدر:
گر دوستی
ای دوست بدان در جهان همه نیازمند یک کس اند
آن کس اگر دیده شود خود نیازمند است
اگر ماده باشد باز هم نیازمند
پس نباید آنکس ماده باشد و دیده شود
آری اوست خداوند عالمین
اوست رب العالمین و نیازمند کسی نیست
گر دوست نیست و دشمنی؟ تو هم بدان
و خنجر از پشت میزنی
الهی تو ببخش مرا...
منبع:پرونده فرهنگی شهدا، اداره هنری، اسناد و انتشارات
از اینکه از آنها جا مانده ایم....
امید که به آنها بپیوندیم....
امید به عدالت و ظهور منجی بشریت...
من که نتوانستم راه او را هنوز بروم ولی امیدورام بالاخره برسم