وقتی فتنه شما را فرا گرفت، حافظان حریم اسلام را بر خود داور قرار دهید
با رسیدن به سن 7 سالگی وارد دبستان شد و در کنار بازی ها و شیطنت های کودکانه، پای ثابت هیات های حسینی و تکیه های عزاداری ایام محرم و صفر بود تا روح و جانش جلائی حسینی یابد و از عطر هیات های حسینی معطر شود.
دعای خیر مادرش حاجیه زهرا خانم همیشه بدرقه راهش بود و جز در راه خیر و کمک به دیگران گام برنمی داشت. تا پایان دوره راهنمایی ادامه تحصیل داد و پس از آن مشغول به کسب و کار شد.
با تمام شور نوجوانی خود وارد مبارزات انقلابی شد و از همان روزهای نخست مبارزات مردم ایران علیه رژیم طاغوت به صف مبارزان پیوست.
انقلاب که پیروز شد وارد کمیته های مردمی شد و با بچه های محل و دوستان خود برای کمک به دیگران بخصوص محرومان و مستضعفان تلاش می کرد.
در گیر و دار روزهای نخست دفاع مقدس که هیچ کس فکر نمی کرد 8 سال طول بکشد و سرنوشت جوانان و نوجوانان ایران اسلامی را جور دیگری رقم بزند، ازدواج کرد و در سال 1363 با بانویی فداکار و ایثارگر پیمان زندگی مشترک بست. حاصل این ازدواج دو دختر بود که با هزاران امید و آرزو در دامن پدر و مادر خود رشد و تربیت می یافتند.
برای ادای تکلیف به اسلام و انقلاب و دفاع از تمامیت عرضی ایران، لباس سبز پاسداری به تن کرد و با ورود به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی استان همدان، به لشکر نوپای انصار الحسین (ع) پیوست.
دوره های آموزشی مقدماتی و تکمیلی را به سرعت پشت سر گذاشت و با رشادتی وصف ناپذیر وارد جبهه های حق علیه باطل شد.
توانمندی های محمد باعث شد تا فرماندهان، مسئولیت های بیشتری به او واگذار کنند و سرانجام به فرماندهی گردان 159 لشکر 32 انصار الحسین (ع) منصوب شد.
در عملیات های مختلف مناطق غرب و جنوب شرکت کرد و همراه با همرزمان خود حماسه ها به یادگار گذاشت.
سرانجام مناجات های شبانه او به درگاه خداوند منان مستجاب شد و پس مرارت های فراوان در روزها و شب های سخت نبرد با دشمن خونخوار، در چهاردهم بهمن ماه سال 1365 در منطقه عملیاتی پاسگاه زید عراق بر اثر اصابت ترکش خمپاره جان شیرین به جان آفرین تسلیم کرد و به یاران شهیدش پیوست تا همگی بر سفره پر برکت سرور و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین (ع) میهمان شوند.
پیکر پاک سردار شهید محمد شهبازی بر روی دستان مردم شهید پرور روستای گنج تپه و ولایی همدان تشییع شد و در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپرده شد تا قبله گاه عاشقان باشد.
این سردار رشید اسلام و وطن در قسمتی از وصیتنامه خود چنین به یادگار نوشته است: خدایا از خود چیزی نداشتم و ندارم مگر از امام. ای مردم قدر این دارندگان حریم اسلام را بدانید.
هر موقعی که فتنه شما را گرفت این دارندگان حریم اسلام را بر خود داور قرار دهید و از جان و دل گوش به داوری اینها دهید که رستگاری شما در همین گوش دادن است و هلاکت شما در نافرمانی فرمان این هاست.
اول از همه در خط ولایت فقیه بودن است و یک پیام نیز برای خواهرانم که لباس رزم زن حجاب است این را رعایت کنید.
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد