وصیتنامه شهید محسن عینعلی فرمانده گردان 153 لشکر 32 انصار
وَقُل رَّبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَل لِّي مِن لَّدُنكَ سُلْطَانًا نَّصِيرًا
پروردگارا در اين برهه از زمان در زير آسمان عظيمت همراه با ارواح مقدسه شهدا به سرپرستى امام خمينى يك بار ديگر وصيتنامه اى تنظيم مى كنم. اما چه بنويسم اصلا هر چه فكر مى كنم بجز گناه و معصيت بارى تعالى چيزى باقى نگذاشته ام و هر چه غير از اين بيان كنم ريا مى شود كه ندارم.
اما رحمت خدا مرا اميدوار نموده. آنطور كه سعادت شركت در رزم با كفر را پيدا نمودم اصل همين شهادتم است كه خدا كند آمرزيده شده باشم و با خونم از ارزش هاى والاى اسلام حراست كنم. با خونم از ولايت فقيه حمايت كنم. با خونم از روحانيت هميشه مبارز حمايت كنم با خونم از قرآن و اهل بيت حمايت كنم دنياى پست را بفروشم و به ارواح مقدسه شهدا بپيوندم. ان شاءالله
بار خدايا تو شاهدى بر حال من. تو را به دم مظلوم كه در لحظات حساس فكر و ذكر و جسم و روح ما با بشريت لا اله الا الله سيراب شود كه غير از اين فساد است و جهنم.
بار پروردگارا امت و امام را همگام و هم نوا تا انقلاب آقا امام زمان (عج) نگه دار. بار پرودگارا به برادرانم غيرت بده تا از شعارهاى اسلام خوب پاسدارى كنند. خدايا به داغ ديدگان آنقدر صبر و استقامت بده تا رزمندگان پشتشان گرم باشد و بخاطر حسين (ع) همه چيز را بدهند كه در اين معامله بهشت رضوان مقابل است.
پروردگارا به روحانيت بيدار علم و معرفت عنايت كن تا هميشه صاحب اين كاروان و بازوى امام باشند. پروردگارا پرونده ما عزت آور امام زمان (عج) باشد. پروردگارا هر چه در ساختن ما ممكن بود كردى و ما هر چه داشتيم در رد آنها كرديم در اين لحظات حساس بار پروردگارا عنايت كن و ثبت نام بفرما اين گنه كار رو سياه را.
و اما برادرى كه صاحب اسلام هستى و وارث خون شهدا خوب توجه كن، اطرافت را خوب نگهبانى كن، گرگ ها فراوانند كه تو را ببلعند و بعد از فرمانده ات سنگر تو پاسدارى مى کند از اطفال حسين(ع)، قرآن كريم، خانواده شهدا، اسراء و مفقودين و در كل تو در سنگرى هستى كه در آن نور خدا را نگهبانى مى دهى.
دشمنان به تو حمله مى كنند براى آن است كه آن نور را خاموش كنند مواظب باش قواعد نگهبانى را خوب بدانى. انجام وظيفه بسيار مهم است، خودسازى و انسان شدن. اول بايد موقعيت خود، اسلام، مظلوميت اهل بيت و قدرت نمايى جهان كفر را خوب از اعماق قلبت بخوانى و آن وقت که انگيزه پيدا نمودى نوبتت مى شود كه مبارزه كنى و فرياد بر آورى كه اى بيداد گران ما را از چه مى ترسانيد.
مرگ، مرگ كه عسل است اين را استادمان آن شب عاشورا گفت، دنيا محل فساد است، دنيا براى اهل دنيا بزرگ است و دنيا مال مفسدان است. ما مال جهان برزخ و بهشتيم شماها بمانيد و جان بكنيد تا خفه گرديد.
ساخته شويم در دل نيمه هاى شب تا بتوانيم بر ظالمان و يزيديان خطبه بخوانيم .
برادرم، اسلام در مظلوميت بوده و هست. اين به سعادت نو بستگى دارد كه در اين مجمع بمانى يا نمانى و امتحانت را چگونه پس بدهى و اصلا سپاهى شدن براى چه بوده، مبارزه با كفر درونى و بيرونى.
پس عزيزان بكوشيد كه از كوشيدن شما شيطان استخوانهايش خورد مى شود و ولايت فقيه استوار با بيانى قاطع مى ايستد و قرآن را حاكم مى كند. آنگاه كه تو وظيفه ات را در همه سنگرهاى دانشگاهى، حوزه اى، كاسبى و كارگرى و جبهه اى خوب انجام دادى و خيانت ننمودى و گفتى ديگران در راه اسلام جان داده اند من هم دو ساعتى وقت مى دهم. در فرهنگ عالى بخشيدن به جامعه، در سنت كردن كارهاى خير به جاى كارهاى شر و آيا اين همه نعمت و مظلوميت را با چشم بصيرت نبايد نگاه كرد كه چه بوده و چه هستيم. پس واى بر ما اگر كفران نعمت كنيم و در حراست از اين طريق سستى نماييم.
والسلام
محسن عينعلى
مورخه 21/1/65