وصیتنامه شهید ابوذر ترابی
بسم اله الرحمن الرحيم
من اين وصيتنامه را 10/2/65 نوشتم
با سلام و دورود بر شما و سلام و درود فراوان نثار رهبر عظيم و عزيزمان آيت الله العظمي امام خميني که انقلاب کبير اسلام ايران را رهبري نمود و با سلام درود بر محمد و آلش و با سلام بر حضرت مهدي (عج) و نايب بر حقش امام خميني.
سلام بر ملت شهيد پرور، رزمندگان و معلولين و مجروحين و سلام بر شهيدان عزيز و سلام بر خانواده هاي آنها.
با عرض سلام
با نام خدا وصيتنامه خود را آغاز مي کنم. سلام پدرم و مادرم اگر مرا نديديد حلالم کنید خود بهتر مي دانيد که من از اوايل جنگ و پا گرفتن انقلاب در تمامي موارد مي خواستم سهمي داشته باشم.
مادر جان بعد از شنيدن خبر مرگ من اشک نريز و به خواهرانم بگو در سوگ من اشک نريزند زيرا امام بزرگوارمان در سوگ فرزندانش اشک نريخت چون مي دانست که رضاي خدا در اين امر مي باشد.
مادر جان مرگ من در راه اسلام و قرآن شايد جوششي در جوانان به وجود آورد البته نه تنها مرگ من بلکه تمامي شهيداني که در راه اهداف مقدس اسلام کشته شده اند. تو نيز خوشحال باش که فرزندت را در راه اسلام از دست ميدهي در جهان آخرت بانوي صدر اسلام فاطمه زهرا از تو گله ندارد.
اکنون که اين وصيت نامه را مي نويسم صداي گلوله ها و توپ هاي لشکر کفر همه جا را فرا گرفته است برادرانم را مي بينم که تکبير گويان در انفجار توپها شهيد مي شوند.
خداوندا به يگانگيت سوگند شهادت در راه اسلام را نصيبم کن گناهانم را ببخش و در صف شهدا قرا بده.
بارالها قدرتي به من عنايت کن و لطفي بفرما تا در آخرين لحظات عمر نام تو را بر زبان داشته باشم.
سپاس خداوند بزرگ را که به من عنايت فرمودي که جانم را نثار اسلام نمايم. مادرم و پدرم انسان يک روز به دنيا مي آيد و يک روز از دنيا مي رود که کردارش و اعمالش بر جاي مي ماند چه بهتر که انسان در راه مکتب و هدفش کشته شود.
از مرگم ناراحت نباشيد و برايم سياه نپوشيد و باري من از تمامي دوستانم و آشنايانم مي خواهم مرا ببخشيد. به هر کسي که او را دشنام دادم از او حلاليت مي خواهم.
پدرم و مادرم خدا نگهدار شما و يار و ياور شما باشد انشاء الله
دعاي هميشگي، خدايا خدايا خميني را نگهدار صلوات 3 مرتبه بفرستيد
