وصیتنامه شهید مجید سماواتیان فرمانده واحد آموزش نظامی لشکر 32 انصار الحسین(ع) و فرمانده گردان 154 حضرت علی اکبر (ع)
پدر و مادر عزیزم و برادران و خواهر گرامیم، شاید این آخرین نوشتار من برای شما باشد، در این لحظه که دارم برایتان چیزی مینویسم عملیات شروع شده و صدای رگبارها و توپها لحظهای قطع نمیشود، ساعت ۴ نیمه شب است و در مقابل قبله به حالت گریان و شرمسار در برابر معبودم نشستهام و میخواهم در این نوشتار مرا یاری کند.
از اینکه فرزند خوبی برایتان نبودم و نتوانستم نقش مفیدی و موثری در زندگی شما داشته باشم پوزش میطلبم، امیدوارم خونم رحمتی باشد بر تمامی نابسامانی های شما.
میدانم که مرا دوست دارید و من هم شما را دوست دارم و آن چیزی که برای من و برای شما دوست داشتنیتر است ادای تکلیف و انجام وظیفه است.
بله امروز تکلیف یاری کردن از دین خدا میباشد، هر چند این بنده گنهکار هرگز نمیتوانم و نتوانستهام یاری دین خدا را کنم، اما این تکلیف به این بهانه از دوش هیچ کس ساقط نمیشود.
با تمامی اعمال بد و زشتی که دارم میدانم که آن دنیا رو سفید نخواهم بود، الا اینکه خداوند به من رحم کند. هرگز ناراحت و غمگین نباشید من راهی را قدم گذاشتم و جز این نمیخواستم، راهی که از فرزند آدم شروع شد و در زمان امام حسین(ع) پر فروغتر و درخشندهتر گردید، راهی که هزاران هزار نفر از مردم مسلمان با اهداء خون خود آنرا رنگین تر کردهاند، راهی که همیشه زورمداران و سلطه جویان و شیطان صفتان سعی در خاموش کردن آن داشتند، شما در این راه تنها نبوده و نیستید.
از شما میخواهم که در مقابل این نعمتی که خدا بمن عطا کرده شکرگزار باشید، و یقین بدانید که شهادت فوز عظیمی است که باری تعالی به هر کس لیاقت نمیدهد.
لذا در مقابل این نعمت شاکر باشید، حمد خدا را بگوئید و او را تقدیس نمائید. مرا به این درجه نائل فرموده پس در این جا باید شکرگزار بود.
خانواده گرامی ام از شما تقاضا مندم که راهم را ادامه بدهید. من به شما که ادامه دهنده راهم باشید رضایت دارم . آن هم در تمامی جنبههای زندگی.
برادران و خواهران گرامی از مسائل جزئی دنیایی که باعث ناراحتی و درد اعصاب میشود جداً پرهیز نمائید و خود را خالص نمائید.
در آخر همگی شما را به خدا میسپارم و بدانید که همیشه روح اموات و رفتگان محتاج مغفرت و رحمت میباشد. لذا خواهشمند هستم از کلیه برادرانی که مرا میشناسند برایم حلالیت بطلبید. چون سپاه آرمان های الهی و مقدسی دارد من علاقه زیادی به سپاه داشتم لذا لباس فرمم را همیشه معطر کنید و قرآن و سلاحی در طرفین آن قرار دهید تا هرکس با وارد شدن و دیدن این منظره هدفم و راهم را با تمامی وجود خود احساس نماید که ما با قرآن حرکت کردیم و سلاح برداشته و بر خصم شوریدیم.
والسلام
مجید سمواتیان