زندگینامه سردار شهید صفدر ترکمان فرمانده گردان عملیات خاکی لشکر 43 امام علی (ع)
زندگینامه سردار شهید صفدر ترکمان
در سال 1343 در روستاي قلعه قباد شهرستان نهاوند از توابع استان همدان متولد شد و در همان جا دوران كودكي و نوجواني اش را سپري كرد . با وجود علاقه وافري كه به ادامه تحصيل داشت به خاطر مشكلات مالي فقط توانست تا اتمام دوره راهنمايي تحصيل کند و از آن پس به كار و فعاليت مشغول شد.
شهيد تركمان عليرغم مشكلات و موانعي كه در مسير زندگي خود داشت اما هرگز وجهه مذهبي و اعتقاديش را از دست نداد و همواره به عنوان فردي صاحب توكل و با روحيات معنوي شهرت داشت. با پيروزي انقلاب اسلامي و فرمان امام راحل مبني بر تشكيل بسيج مستضعفين به اين نهاد مردمي پيوست و به صورت فعال در آن ايفاي نقش کرد.
او در اين راستا به تاسيس پايگاه مقاومت در روستاي خود همت گمارد و به آموزش فرهنگي و نظامي اعضا پرداخت . شروع جنگ تحميلي فرصت بزرگي بود تا روح بلند و متعالي خود را به دست حوادث بسپارد و در زمره خاصان خدا قرار گيرد .
او به جبهه شتافت و از ابتدای تشکیل لشگر 43 مهندسی امام علی (ع) از بنیانگذاران آن شد و سال ها فرماندهي گردان عملیات خاکی لشگر 43 امام علی (ع) را عهده دار بود. شهيد صفدر تركمان در مناطق جنگي مختلفي حضور داشت و عمليات هاي متعددي را مدبرانه فرماندهي كرد، تا آنكه سرانجام در مسلخ عشق مقبول معبود واقع شد و در سوم تیرماه سال 1366 در عمليات نصر 4 در منطقه مائوت عراق خونين بال از زمين كوچيد .
کتابی از خاطرات این شهید با محوریت زهرا دختر وی با عنوان "بابای نه سالگی" به قلم خانم بهناز ضرابیزاده و تصویرگری خانم فرح خالقی منتشر شده است. در بخشی از این کتاب آمده است: زهرا لباسهایش را میپوشد، چادر جشن تكلیف خود را به سر میكند و بابا «احمد» و مادر، او به مدرسه میرسانند. هنگام اهدای هدیه جشن، او را به نام دختر شاهد صدا میزنند.
زهرا در سردرگمی به سر میبرد تا این كه به خانه میآید و بابا را در حیاط مشغول بازی با برادر كوچولویش «علی» میبیند. او كه تا لحظاتی قبل دلهره شهید شدن پدرش را داشت، با دیدن او در حیاط خوشحال میشود؛ اما در همان روز متوجه میشود كسی كه سالهاست زهرا او را بابا صدا میزند عمویش است كه با پدر شهیدش برادر دوقلو هستند.
زهرا مدتی از پنهانكاری دیگران دلخور میشود و در غم و حسرت فرو میرود؛ اما زمانی كه متوجه میشود بابا احمد میخواهد آنها را ترك كند، خود را در آغوش او میاندازد و آرام میگیرد.