گفتگو با آیت الله فاضل گلپایگانی،عضو مجلس خبرگان رهبری
دوشنبه, ۰۵ آبان ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۰۲
نوید شاهد - حضرت آيت الله فاضل گلپايگاني در سن 16 سالگی وارد حوزه علمیه قم شده و اکنون بیش از نيم قرن است که در این حوزه مقدسه به تحصیل و تدریس، اشتغال دارند. ادبیات عرب و آشنائی با فقه و اصول را در مدرسه علمیه حضرت آیت الله العظمی گلپایگانی طی کرده و هم‏زمان در دروس مدرسه شهید حقانی، زیر نظر آیت الله شهید بهشتی و مدیریت آیت الله شهید قدوسی حضور داشته‏ اند.
یقین دارم که شهید آیت الله محمدصادق صدوق، جزو علمای مجتهد است

نوید شاهد: ایشان پس از اتمام دروس سطح و فراگیری دروس عقاید، تفسیر و اخلاق از محضر بزرگان حوزه‏ های علمیه، در درس خارج فقه حضرت آیت الله العظمی گلپایگانی حاضر شده و به مدت پانزده سال، جرعه ‏نوش محضر آن فقیه بزرگ گردیدند. ایشان دو دوره خارج اصول را در محضر حضرت آیت الله حاج شیخ مرتضی حائری و آیت الله العظمی وحید خراسانی گذرانده ‏اند. ایشان هم‏زمان با تحصیل دروس معمول حوزه ‏های علمیه به‏ منظور فراگیری فلسفه و عرفان در محضر حضرات آیات حسن زاده آملی، جوادی آملی و انصاری شیرازی حضور یافته و کتب گرانبهای شرح قیصری، منظومه، اشارات، شفاء و اسفار ملاصدرا را در کارنامه تحصیلی خود دارند.

حضرت آیت الله فاضل گلپایگانی،هم‏زمان با تحصیل در دروس تخصصی حوزه ‏های علمیه، کوله ‏بار اندوخته‏ های خود را در اختیار علاقمندان و طلاب جوان حوزه ‏ها قرار داده و از دروس مقدماتی ادبیات عرب تا سطوح عالی مکاسب و کفایه را بارها تدریس کرده ‏اند. این استاد برجسته حوزه‏ های علمیه، اکنون قریب به بیست سال است که خود در جایگاه فقیهان تربیت‏ کننده شاگردان امام صادق علیه السلام، کرسی تدریس خارج فقه و اصول را در اختیار داشته و توأمان به تدریس تفسیر قرآن، نهج ‏البلاغه و فلسفه و عرفان اشتغال دارند.

چهره نام ‏آشنای حوزه ‏های علمیه اما در عرصه ‏های دانشگاهی نیز به مثابه نگینی درخشان، حضوری آشنا داشته است. بازگشائی دانشگاه ‏ها پس از انقلاب فرهنگی ملت ایران، همزمان است با حضور ایشان در دانشکده ‏های مختلف دانشگاه تهران، دانشگاه علوم پزشکی تهران و دانشگاه تربیت مدرس تهران. تکیه بر دانش پربار حاصل از مکتب امام صادق"علیه السلام"و حکمت متعالیه صدرا ایشان را در پاسخگوئی به سؤالات دانشجویان و اساتید دانشگاه ‏ها توان‏مند ساخته و استقبال از این وزنه علمی، ایشان را در جایگاه استاد راهنمای رساله‏ های ارشد و دکتری دانشگاه قرار داد. راهنمائی پایان‏ نامه ‏های دانشجوئی، تجربه گران‏سنگی بود تا نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‏ها از ایشان برای ارزیابی اساتید معارف دانشگاه‏ها دعوت نموده و سال‏ها در جایگاه گزینش اساتید دانشگاه از ایشان بهره‏ مند گردد.

استاد فاضل گلپایگانی در سال‏های پس از انقلاب شکوهمند اسلامی ایران در سنگرهای مختلف جهاد علمی، تبلیغی، رزمی و سیاسی حضوری فراگیر، آگاهانه و داوطلبانه داشته است. در ادامه گفتگوی شاهد یاران با ایشان را می خوانید.

ارتباط شما با شهید محمدصادق صدوق گلپایگانی چگونه شکل گرفت؟

من با پسر بزرگ شهید صدوق هم بازی بودم.از کودکی شهید صدوق را می شناختم و زمانی که در مسجد منبر می­رفت و یا در منزل مجلس روضه داشت، پای ثابت سخنرانی هایش بودم.

از خصوصیات اخلاقی شهید به چه مواردی می توانید اشاره کنید؟

خاطرم است شوق شهید به تحصیل بسیار زیاد بود. همیشه حرف حق را می­گفت با این­که می­دانست شاید برایش سنگین تمام شود. ایشان در دو گزینه علم و عمل، جهاد و دانش آموزی و تدریس خیلی محکم و پر انرژی بود و بسیار مورد توجه بود. ایشان زمانی که در تابستان­ها به تیکن می آمدند از هزینه خودشان قند و چای می­خرید و مجلس روضه برپا می کرد و در همین روضه ها مطالبی به مردم می گفت که این سخنان بسیار دلنشین بود.از این مجالس استفاده می کرد تا مردم را نسبت به مسائل کشور آگاه کند. اقدامات فرهنگی گسترده ای داشت و سعی می کرد در بین مردم، فرهنگ جهاد و شهادت را تبلیغ کرده و مردم را به جهاد سوق دهد.

شهید صدوق در چه خانواده­ای تربیت یافته بود؟

پدر شهید صدوق از علمای با سواد در منطقه بود.خانواده صدوق،بسیار اصیل و نجیب هستند. همسر شهید صدوق فردی فداکار بود و بعد از شهادت همسرش، توانست با ایثار و تلاش، فرزندان را به خوبی تربیت کرده و افراد تحصیل کرده ای تحویل جامعه دهد. فرزندان شهید صدوق بسیار با اخلاق و نیکو هستند که من جایی ندیده ام که انتقام جویی کنند و یا بخواهند زندگی خود را تحت تاثیر شهادت پدر ببینند و زندگی و رشد و تعالی خود را تحت شعاع این اقدام قرار دهند. با اینکه پدرشان را به طرز فجیعی شکنجه و به شهادت رساندند و از تحویل پیکر ایشان امتناع کردند اما این عزیزان چه در قبل از انقلاب و چه در بعد از انقلاب نخواستند شهیدشان را معرفی کنند و حاضر نشدند پرونده شهادت ایشان را مفتوح کنند و اعتقاد داشتند که شهید برای رضای خداوند شهید شده است و نیازی به معرفی شهید نیست. پیگیری هایی هم که بعدها برای معرفی این شهید انجام شد، بیشتر به درخواست دوستان شهید بود.

نظرتان نسبت به گمنامی شهید چیست؟

تأکید ما به خانواده شهید صدوق این بود که حتما باید این شهید حفظ شود چون معتقد هستیم شهید صدوق بسیار مظلومانه شهید شدند و گمنام ماندند. وظیفه همه ما که شهید را می شناختیم این است که باید شهید را برای مردم بازگو کنیم. شهید نیازی به معرفی ندارد چون راهی که رفته را معتقد بوده و در کنار خداوند روزی می خورد. اما در این برهه از زمان نیاز به معرفی این شهدا داریم تا بتوانیم در کنار معرفی ایثار این شهدا به جوانان بگوییم که این انقلاب چگونه به این مرحله رسیده و چه خون هایی در این مسیر ریخته شده است. طاغوت طوری رفتار کرده بود که اصلاً جرأت نمی­کردیم اسم ایشان را بیاوریم و مجلسی برای ایشان برگزار کنیم. نام بردن از صدوق ممنوع شده بود. چون رژیم می خواست شهید صدوق را از مردم مخفی کند. در آن برهه که اگر کوچکترین صحبتی که مخالفت با رژیم بود، انجام می شد دستگیر می شدند. خفقان شدیدی در کشور حاکم بود اما شهید صدوق شجاعانه حرفش را می زد و ترس رژیم طاغوت به دلیل همین شجاعت شهید صدوق بود. بعد از پیروزی انقلاب به درخواست دوستان از خانواده ایشان اقدام به معرفی شهید شد که اصلا کافی نیست و باید بیشتر این شهید را در بین مردم معرفی کنیم. در جلسات حوزه طلاب از من می­ پرسند که شهید صدوق کیست؟ که من اقدامات و زندگی ایشان را توضیح می­دهم و آنها بسیار استقبال می­کنند.

چرا از سخنرانی های شهید صدوق استقبال زیادی می شد؟

سخنرانی های زیادی داشت و حرف ­هایش خیلی ارزشمند بود. مطابق فهم و نیاز مردم سخن می­گفت. ایشان دانشمند بود ولی سعی میکرد به زبان مردم عادی با مردم سخن بگوید. مردم هم استقبال کرده و به ایشان وفادار بودند. مردم به خاطر اقدامات فرهنگی ­اش او را دوست داشتند. این ها نشان از آن دارد که شهید صدوق در بین مردم محبوب بود.

یقین دارم که شهید آیت الله محمدصادق صدوق، جزو علمای مجتهد است

از کمک های شهید به مردم چه اطلاعاتی در ذهن دارید؟

به نیازمندان کمک می­کردند ولی چیزی در این مورد نمی گفتند. بعدها خود مردم تعریف می­کردند که شهید به ایشان کمک می­کرده است. ایستادگی ایشان درباره رژیم شاه ستودنی است. در آن ایام که خیلی ها جرأت قدعلم کردن نداشتند اما شهید صدوق در برابر ظلم ایستاد. شهید صدوق، غیرت ملی داشت و سعی می کرد تا در برابر ظلم بایستد. شهید صدوق حرّ زمانه بود.

خاطرم است سیلی که آمده بود موجب از بین رفتن قنات شده بود که در کمال تعجب دیدم شهید صدوق شخصاً در حال احیای قنات است و تمام صورت و لباس­هایش گلی بود و مانند یک فرد عادی در حال کمک به مردم بود و مدیریت ایشان و جهاد ایشان مرا به یاد کارهای جهادی که اکنون بسیجیان انجام می­دهند می­اندازد.شهید صدوق کمک بی منت داشت. بعدها که به عنوان امام جمعه به مناطق می­رفتم با کارهایی که از ایشان یاد گرفته بودم نسبت به عمران منطقه اقدام می­کردم و دراین فعالیت ها به یاد ایشان می­افتادم و انرژی می­گرفتم و من کارهای بسیاری از ایشان آموختم. خدمات زیادی داشت و هر کجا بودند مایه برکت بودند.

شهید صدوق از نظر علمی چه مرتبه ای داشتند؟

ایشان بسیار با استعداد و شیفته علم و دانش بود. این عوامل در وجود ایشان تجمیع و موجب شد تا در سن کم، عالمی بزرگ شود. خاطرم است در کتابخانه شخصی خود کتاب­های علمی فراوانی داشت و با اینکه سنشان کم بود ولی درک و فهمش زیاد بود و همه این عوامل موجب شد تا در سن کم پیشرفت کند و به جمع بزرگان علم راه یابد. شاگردان زیادی داشت و ایشان مدارج علمی را به سرعت طی کرد و زندگی خود را صرف خدمت به مردم و تحصیل کرد. ایشان به مدارجی از علم رسید که توانست در کلاس درس آیت الله بروجردی اعلام اشکال کند و آیت الله بروجردی به حرف ایشان گوش می­کرد و به علم شهید صدوق ایمان داشت. حضور در کلاس درس آیت الله بروجردی برای همه علما افتخاری بزرگ بود اما صدوق در کنار این افتخار سعی در اشکال در درس آیت الله داشت.

آیا اطلاع دارید که شهید صدوق به درجه اجتهاد رسیده بودند؟

زحمات شبانه روزی شهید صدوق موجب شد تا به سرعت رشد کند. ابتدا اجتهاد را باید تعریف کرد. اجتهاد یعنی اعلام اشکال کردن در درس خارج مجتهد، البته اشکالی که وارد باشد. پس فردی که در درس خارج اعلام اشکال کند نشانه اجتهاد است. ایشان در کلاس خارج آیت الله بروجردی اعلام اشکال می کرد و اشکالی که صحیح بود و این نشان دهنده اجتهاد و مجتهد بودن ایشان است. من اعتقاد دارم و اطمینان میدهم که ایشان مجتهد بودند و فرصت نکردند تا کتابی در این زمینه بنویسند و عمرشان کفاف نداد. من اعتقاد یقین دارم که ایشان مجتهد بودند.

از ویژگی های بارز شهید صدوق به چه خصوصیاتی از ایشان اشاره می کنید؟

در درس اصول حضرت امام شرکت داشت و از شاگردان مخلص امام بود و معتقد بود که بعد از آیت الله بروجردی حضرت امام صلاحیت ریاست حوزه را دارد. این بینش ایشان بود که این چنین بود. حضرت امام استاد ناشناخته ­ای بود، اما بصیرت و بینش شهید صدوق را ببینید که چقدر هوشمندانه آینده را می­دیده است.

در آن ایام خفقان، بینش سیاسی و بصیرت ایشان بسیار درخشان بود. هر وقت از شهید صدوق می­ پرسیدیم که از چه کسی تقلید کنیم؟ می­گفت حاج آقا روح الله و حضرت امام را تبلیغ می­کرد.

از ویژگی دیگر ایشان می توانم به علم او اشاره کنم.شهید صدوق هم پخته علم بود، هم دلداده جهاد و اجتهاد. جهاد و اجتهاد را با هم توام کرد و آدم صادق و رک گویی بود. رک گویی بود به تمام معنا نه رک گویی که مصلحت گرا باشد. لقبی که به ایشان دادند واقعاً حقش بود صدوق واقعی و فردی صادق بود، راستین و راست گفتار. دنبال نان و پول نبود. آدم بسیار صادقی بود و وقتی تشخیص می­داد انجام می­داد و به مصلحت اندیشی خودش فکر نمی­کرد و به فکر مردم بود. ایشان هیچ ترسی نداشت چون دوست دار خداوند بود. اعمال و رفتار صدوق چون صادق بود در دل مردم بود. به دنبال منفعت شخصی نبود و به فکر مردم بود و حرف دل مردم را می­گفت. ایشان را دستگیر کردند چون تشخیص دادند ایشان فردی نیست که بتوان با تهدید، زبانش را بست و رژیم تشخیص داده بود که حضور ایشان در بین مردم موجب قیام می­شود.

به نظر شما دستگیری شهید صدوق چگونه انجام شد؟به نظر شما این کار از قبل برنامه ریزی شده بود؟

طاغوت دریافته بود که بودن ایشان در حوزه موجب دردسر در حوزه علمیه خواهد شد و تهدیدهایشان فایده ای نداشت. ایشان به دنبال اسلام، قرآن و حق بود.به نظرم ایشان برنامه ریزی شده دستگیر شده و به شهادت رسیدند. افرادی که شاخص می­شوند عده ای تحمل نمی­ کنند و موجب می­شود تا ایشان را از بین ببرند. اما خداوند هر فردی را که بخواهد بزرگ و عزیز می­کند. حمایتی هم از ایشان نشد به خاطر این­که در حوزه علمیه هم افرادی بودند که صدوق را دوست نداشتند.

شهید صدوق با شهادتش چه دستاوردی برای انقلاب به همراه داشت؟

افرادی همچون شهید صدوق، شهید نواب، شهید سعیدی این­ها راه را برای انقلاب و امام باز کردند اگر این­ها تا پای جان ایستادگی نمی­کردند، این انقلاب چطور می توانست پیروز شود! زمینه انقلاب از شهید صدوق آغاز شد، از شهید غفاری شروع شد، از شهید سعیدی شروع شد، کارهایی که انجام شد موجب این شد که بستر فراهم شود تا انقلاب بتواند فداکاران و جانبازی داشته باشد که پای نظام و انقلاب و رهبری شان بایستند.یک نفر شهید می­شود ولی راه را برای اسلام، انقلاب و رهبری باز می­شود. یک نفر شهید می­شود و اما آثارش، راه باز شدن جمعی است و این دستاورد بزرگی است.

نقش شهید صدوق در حوزه علمیه را چگونه می بینید؟

حوزه علمی فرد شاخصی را از دست داد. امروز کسانی که ایشان را می­شناختند معتقد هستند که اگر امروز بود از مجتهدین شایسته و عالی رتبه بود از عالمین تراز اول تشیع بود. این فداکاری در ذات ایشان بود.به دنبال جایگاه و رتبه نبود ، تهدید پذیر نبود. تشخیص وظیفه بود اگر بود عالمی می­شد ربانی که بسیار می­توانست برای کشور کارگشا باشد. باید آثار شهدا را حفظ کنیم ولی این شهید بزرگ ویژگی های خاصی داشته و مظلومانه شهید شد و مورد ظلم واقع گردید پس باید برای احیای ایشان و افکار و عقاید ایشان باید همه تلاش کنند چون این کار جنبه شخصی برای ایشان ندارد، برای جامعه جنبه الگویی دارد و جامعه و مردم باید او را بشناسند و الگو قرار دهند. اگر در و دیوار به نام ایشان مزیّن شود شایسته است و پتانسیل شهید صدوق بسیار بالاست و باید تلاش شود تا حق ایشان ادا شود.

به نظر شما معرفی شهید چه آثاری در جامعه خواهد داشت؟

با تشکر از شما که به دنبال حفظ آثار شهدا، فرهنگ شهید و ماندگاری آن­ها در حوزه فرهنگی و جامعه هستید. این از کارهای خیری است که ان شالله در دنیا و آخرت می­تواند برای شما اجر و پاداش داشته باشد. چون مکتب اسلام، مکتب شهادت و پیشرفتش از آغاز با روحیه جهاد و شهادت بوده است. از زمان پیامبر که اسلام بر دشمن پیروز شد، شخص پیامبر در صحنه فرمانده بود و خودش شخصاً مدیریت می­کرد و بعد از آن حضرت علی نام آور بود. برای بقای اسلام، بقای دین، بقای تشیع با همین خون شهداست. به همین دلیل در طول تاریخ تشیع،علما و بزرگان ما علاوه بر درجات علمی­شان تا پای شهادت پیش رفتند. آثار دیگری که دارد این است که آن­چه در جامعه مربوط به شهید است به خصوص نسل جوان و نوجوان اثر می گذارد. وقتی فرد می­بیند که نسل قبل از او با این روحیات، با این بصیرت­ها، با این وصیت نامه ها رفته و جان خود را تقدیم انقلاب و اسلام کرده و وصیت نامه شهدا را که می خواند در وجود او تاثیر مثبت گذاشته و زمینه را فراهم می کند تا فرد روحیه جهادی و شهادت به خود گیرد. این وصیت نامه ها اثر زیادی دارد چون این وصیت­نامه ها ارشاد می­کنند و نگه می­دارد نسل جوان را و افکار را روشن می­کنند و این جنبه الگویی شهید را که با اخلاق و با عملکردش توانست این چنین در راه دین، در راه وطن، در راه رهبری جانفشانی کند این­ها برای جامعه ما خیلی مهم است. این­ها رهروان جامعه هستند، این­ها الگوها و امامان جامعه هستند. همه ما وظیفه داریم تا هر چه می­توانیم برای احیای شهدا، برای نام شهدا، راه شهدا، گفتار شهدا جدی باشیم و تبلیغ کنیم. عطر شهدا و مطالب شهدا باید زینت بخش کوچه و خیابان­های ما باشد. این­ها اثر دارد و موجب ماندگاری شهداست. ما هر روز در همه ارگان­ها باید برای شهدا کار کنیم و در همین حوزه علمیه هم این اقدامات انجام می­شود. همه ارگان­ها باید در خصوص معرفی شهدا پیش قدم شوند. باید برای معرفی شهدا برنامه هدفمندی داشته باشیم. عاملی که تشیع و اسلام را زنده نگه داشته، جهاد و شهادت بوده است و خون مؤمنین و شهدا موجب پایداری اسلام و تشیع شده است. تا اینجا کشورمان در حوزه شهدا خوب کار کرده است و قابل قبول بوده است اما به اندازه کافی و در شأن آن­ها نبوده است. این وصیت نامه ­های شهدا باید در مدارس و دانشگاه ­ها پخش شده و در کتابخانه­ ها معرفی گردد.


برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده