نويد شاهد - شهيد «جعفر مسعودى» در وصيت‌نامه خود مى‌گويد: «هر کسی که در این دار دنیا رحلت نموده و رفته باید وصیتنامه خود را بنویسد تا بعد از فوت یا شهادت این وصیتنامه زبان گویای او باشد». گزيده وصيت نامه اين شهيد بزرگوار را در نويد شاهد مازندران بخوانيد.
وصیت نامه زبان گویا شهيد است
به گزارش نويد شاهد مازندران، شهيد جعغر مسعودى چهارم بهمن 1341 در روستاى شيرمحله از توابع شهرستان بابلسر به دنيا آمد. پدرش شيدالله(فوت 1357) كشاورز بود و مادرش زبيده نام داشت. تا پايان دوره متوسطه در رشته انسانى درس خواند و ديپلم گرفت. سال 1357 ازدواج كرد و صاحب يك دختر شد. به عنوان بسيجى در جبهه حضور يافت. پانزدهم تير 1365 در اسلام آباد غرب بر اثر سانحه رانندگى به شهادت رسيد. مزار وى در زادگاهش واقع است. 

متن وصيت نامه شهيد:
«بسم رب الشهدا والصدیقین و بسم اله القاسم الجبارین»
(من المومنین رجال صدقوا ما عاهدواعلیه فمنهم من قضی نحبه ومنهم من ینتظرو ما بدلوا تبدیلا)

اینک که صدام و نیروهای کفر بر علیه ما جنگ می کنند و از هر طرف در داخل جنگل در شهرها و در مرزهای کشور اسلامی ما را مورد هجوم قرار داده است، بر آن داشتم که وصیت نامه ی خود را بنویسم چون هر کسی که در این دار دنیا رحلت نموده و رفته باید وصیتنامه ی خود را بنویسد تا بعد از فوت یا شهادت این وصیتنامه زبان گویای او باشد چون می دانم که باید شهادت را در آغوش بگیرم من نه تنها عاشق شهادت هستم خدا میداند که عاشق هستم چون خودش فرمود: هر کسی را من طلب کنم او را خواهم کشت و هر کسی را بکشم خون بهای او خود من خواهم بود، آه چه شیرین است این کلمه آه چه خوش است این حدیث قدسی.

خدایا جنگلهای شمال پر از منافقین است خدایا من دوست دارم که در جنگلهای شمال یا جنگلهای جنوب و یا غرب با لباس سبز سپاه کشت شوم پرچم افتخاری باشد بر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و اینک متن وصیتنامه ی خود را می نوسیم:

مكتب شهادت
وصیت می کنم که بعد از من برادران من اسلحه افتاده ی مرا به دست گیرند و در هر کجا شهید شدم همانجا علیه کافران و منافقان مبارزه کنید، این حقیر کسی هستم که راه خود را از امام حسين(ع) آموخته ام و مکتب من هم مکتب شهادت می باشد هر کسی این مکتب را انتخاب کرد باید خون بدهد تا درخت این مکتب آبیاری شود این درخت بزرگ که ریشه اش اسلام است دارای شاخه های بلند می باشد که هر کسی این شاخه را بردارد به کمال مطلوب خواهد رسید. باید مبارزه کنی مبارزه سیاسی، عقیدتی، نظامی هر نوع مبارزه باشد. به قول امام عزیزمان اگر بکشیم یا کشته شویم پیروزیم.

خدایا این حقیر از تو یک تقاضا دارد اینک رهبرمان ولی امر، زمانمان خمینی عزیزمان را تا ظهور حضرت مهدی(عج) در کنار بقیه اله اعظم نگهدارد. همچنین سخنی با منافقین این دوران، شما ضعیف هستید بترسید از آتش خشم خدا که ان البمنافقین فی الدرک لا اسفل من النار.

خون بهاى هزاران شهيد
شما در پایین ترین طبقه جهنم هستید هیچ منافقی تا به حال پیروز نشد از طلحه و زبیرابن زمان مانند بنی صدر، ورجوی این یاوران شیطان، همانطور که نتوانستید با علی(ع) مبارزه کنند نمیتوانید با علی دوران مبارزه کنید (ان تنصرو اله ینصرکم)

میدانید اگر یک مستمند یا ارباب رجوعی آمد با او بحث و مجادله نکنید که این عمل باعث می شود که آنها از انقلاب اسلامی که خون بهای هزاران شهید و مجروح می باشد خدشه دار میکند. ای حاکمان شرع دادسرای عمومی و انقلاب اگر کسی به کسی ظلم کرد دانش را از آن ظالم بستانید ای رزمندگان اسلام به پیش روید تا قلب آمریکا با او به مبارزه برخیزید و از اسلام عزیز و از مسئولین مملکتی خوب حفاظت کنید چون مسئولین مملکتی در حقیقت بازوی امام هستند به شما بگویم بازوی نظامی ولایت فقیه همین مسئولین از خامنه ای مهربان تا آن شهردار خوب از آنها حفاظت کنید که دشمن از آنها می ترسند و مسئولین هم بدانند تا ما زنده هستیم نمی گذاریم که منافقین آنها را اذیت کنند و در صورتی می توانند که ما را بکشند و بعد آنها را شهید کنند.

لباس سپاه
در آخر مرا در کنار پدرم با لباس سیاه دفن کنید و اگر جنازه من پیدا نشد فقط لباس سیاه و اگر در بیمارستان جان دادم کفن کنید و یک دست لباس سیاه را در بغل من بگذارید تا سند افتخاری باشد برای پاسداران و روز قیامت به امام حسين(ع) و فاطمه(س) و حضرت على(ع) نشان بدهم و با اجازه آنها به پیش پیامبر اكرم (ص) بروم و بر این لباس افتخار کنم و در بالای قبر من این را بنویسد پاسداران حافظین اسلام و انقلاب اسلامی هستند و در کنار این نوشته یک آرم سپاه حک کنید و اسم مرا حک نکنید تا به صورت هزاران شهید گمنام من هم گمنام باشم.

به همسرم می گویم اگر شوهرت در این راه شهید شد افتخار کن که تو از زینب سربلند خواهید شد، در مراسم من زیاد خرج نکنید و برایم گریه نکنید که دشمن شاد میشود اگر به ياد حسين(ع) و اسيرى زينب(س) دلتان درد آمد گریه کنيد که ثواب فراوان دارد و از خدا بخواهید که به بدن ضعیف من رحم کند و همیشه دعا کنید(یا رب ارحم ضعف بدنی).

منبع:مركزاسنادبنيادشهيدوامورايثارگران بابلسر/


انتهاى پيام/
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده