چهارشنبه, ۲۳ آبان ۱۳۹۷ ساعت ۰۷:۳۰
احمدرضا تخته سیاهی داشت که روی پشت بام خانه برایش گذاشته بودیم. هم درس می خواند، هم به بچه های دیگر درس می داد. باهوش بود، معلمین اعتقاد داشتند باید به مدرسه استثنایی ها برود، احمدرضا طور دیگری بود، با بقیه فرق داشت.

شهید احمدرضا احدی به روایت مادر/ تخته سیاه، صدای احمد رضا بود

احمدرضا تخته سیاهی داشت که روی پشت بام خانه برایش گذاشته بودیم. هم درس می خواند، هم به بچه های دیگر درس می داد. باهوش بود، معلمین اعتقاد داشتند باید به مدرسه استثنایی ها برود، احمدرضا طور دیگری بود، با بقیه فرق داشت.

اهواز شلوغ شده بود و خیل مردم انقلابی در کوچه و خیابان حرکت می کردند. خانه ی ما محل رفت و آمد مردم بود و شلوغی تظاهرات را از نزدیک می دیدیم. احمدرضا همیشه بین جمعیت بود. پدرش که اجازه خروج از خانه را نمی داد، آن تابلوی سیاه، صدای احمدرضابود! شعارهای انقلابی روی تابلو می نوشت و تابلو را لبه پشت بام می گذاشت تا رهگذران و مردم تظاهر کننده ببینند. احمدرضا تاکتیک عملیاتی خاص خودش را داشت، حتی در سنین نوجوانی ...

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده