زندگینامه بسیجی شهید سبز مراد رستمی
دوشنبه, ۰۱ مرداد ۱۳۹۷ ساعت ۰۷:۳۰
مشغول کار شد تا بخشی از مخارج خود و خانواده‌اش را تامین کند. به شغل آهنگری و جوشکاری روی آورد و با تلاش فراوان سعی می کرد تا روزی حلال کسب کند. در سال‌های انقلاب در کنار دیگر جوانان و نوجوانان انقلابی در راه پیروزی قیام بزرگ ملت ایران از هیچ کمکی فروگذار نبود.

شهید سبز مراد رستمی یکم مرداد ماه سال ۱۳۴۳ در شهرستان نهاوند از توابع استان همدان و در خانواده‌ای مذهبی به دنیا آمد. پدرش علی مراد نام داشت. سال ۱۳۵۰ وارد دبستان شد و تحصیلات خود را آغاز کرد اما به دلیل مشکلات موجود و کمبود امکانات موفق و ادامه تحصیل نشد و تنها تا پایان دوره ابتدایی درس خواند.

مشغول کار شد تا بخشی از مخارج خود و خانواده‌اش را تامین کند. به شغل آهنگری و جوشکاری روی آورد و با تلاش فراوان سعی می کرد تا روزی حلال کسب کند. در سال‌های انقلاب در کنار دیگر جوانان و نوجوانان انقلابی در راه پیروزی قیام بزرگ ملت ایران از هیچ کمکی فروگذار نبود.

پس از پیروزی انقلاب به نیروی تازه تاسیس بسیج مستضعفین پیوست و مشغول خدمت به خانواده محرومان شد. با آغاز جنگ تحمیلی به صورت داوطلبانه روانه جبهه های نبرد حق علیه باطل شد و در عملیات های متعدد شرکت کرد.

همراه با دیگر همرزمان خود حماسه ها آفرید. سرانجام پس از ماه‌ها حضور در مناطق مختلف عملیاتی در یکم مرداد ماه سال ۱۳۶۰ در منطقه عملیاتی مریوان بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید و و همزمان با سالروز تولدش، به مقام عندربهم یرزقون نائل آمد. تاکنون اثری از پیکرش به دست نیامده است.

یادش گرامی و راهش پر رهرو باد.

در بخشی از وصیت نامه شهید آمده است: به دوستان و يارانم بگوييد كه راه من را ادامه دهند زيرا راهى كه من رفتم راهى است كه تمام شهدا همانند حسين رفتند.

پدر و مادر گرامى بعد از مرگ من ناراحت نشويد كه من با سعادت رفتم. اگر پولى از كسى مى‌خواهم حلال كنيد. به برادرانم توصيه مى‌كنم كه راه من را ادامه دهند و به خواهرانم بگوئيد كه راه زينب را ادامه دهند.

زندگینامه بسیجی شهید سبز مراد رستمی
برچسب ها
غیر قابل انتشار : ۰
در انتظار بررسی : ۰
انتشار یافته: ۱
حمید رضا رستمی
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۸:۲۵ - ۱۳۹۷/۰۸/۲۷
0
0
سلام علیکم
عموی ما در کمک به دیگران و در ادب معروف بودند. مادر بزرگمان نقل می کنند که مشغول ساخت خانه بوده اند که یک ماشین ماسه میخرند کسی نبوده که به آنها کمک کند برای جابه جایی و انتقال آن ماسه به پشت بام خانه همین عمو سبز مراد ما بعد از کار خست و کوفته به منزل پدر بزرگ ما می آید و وقتی صحنه را میبیند به تنهایی و زود همه ماسه ها را خود جابه جا می کند و میرود
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده