وصیتنامه جهادگر شهید محمد قربان تیموری
دوشنبه, ۲۷ فروردين ۱۳۹۷ ساعت ۰۷:۳۰
من بر اساس رسالت و مسئوليتي که حس نمودم در راه الله و براي پاسداري از انقلاب کبير اسلامي که خونب هاي 160هزار کشته و مجروح است به طور داوطلبانه در جنوب کشور آمدم و به جنگ عليه ضد خدا پرداختم. من گام نهادن در اين مسير خدايي را يک فريضه مي دانم و در اين راه اگر دشمن را شکست دهيم پيروزيم و اگر به ظاهر کشته شويم باز هم پيروزيم.

بسم الله الرحمن الرحيم

با سلام به رهبر کبير انقلاب اسلامي اميد و نور چشم مستضعفان جهان و با درود به روان پاک شهداي جبهه هاي حق عليه باطل در غرب و جنوب کشور اسلام.

آنچه را که هم اکنون اينجا مي نويسم اميدوارم که روزي مورد استفاده قرار گيرد چون هيچگاه دوست نداشته اند و ندارم که در مرگ طبيعي از دنيا بروم و خدا مي داند هر بار اسم شهدا و يا چهره نوراني آنها را مي بينم بر خود مي لرزم و احساس شرم مي کنم. خدايا توفيق شهادت را به من بده.

و اما جمله هایي از رهنمودهاي رهبران مذهبي در رابطه با جنگ با کفار:

مبارزه کنيد و بگذاريد به جاي لکه ننگ، دامن شما آغشته به خون باشد. امام علي (ع).

اگر دين محمد(ص) جز با کشته شدنم قوام نمي يابد اي شمشيرها مرا در برگيريد. امام حسين (ع).

ما آنچنان سيلي ای به صدام و حزب بعث خواهيم زد که ديگر بلند نشود. امام خميني.

و شهيد يعني حاضر و گواه و شاهد و الگو و شهادت حرکتي است در گريز از پوسيدگيها که شهادت اوج حرکت يک انسان است.

من بر اساس رسالت و مسئوليتي که حس نمودم در راه الله و براي پاسداري از انقلاب کبير اسلامي که خونب هاي 160هزار کشته و مجروح است به طور داوطلبانه در جنوب کشور آمدم و به جنگ عليه ضد خدا پرداختم. من گام نهادن در اين مسير خدايي را يک فريضه مي دانم و در اين راه اگر دشمن را شکست دهيم پيروزيم و اگر به ظاهر کشته شويم باز هم پيروزيم.

مادر جان بعد از شنيدن خبر مرگ من خواهش مي کنم اشک مريز زيرا امام بزرگوارمان در سوگ فرزندش اشک نريخت چون مي دانست رضاي خداوند در اين امر مي باشد.

مادر عزيز از قول من به تمامي فاميلهايمان خيلي سلام برسان و از همه آنها حلالي برايم بخواه و اگر پولي چيزي از من مي خواهند به آنها بدهيد .

به جاي مرگ خفتبار و ننگ آور

به جاي مرگ در بستر

شهيد راه حق گردد

مخور غم مادرم نالان مشو

و اگر شهادت نصيب من شد من را در کنار دوست عزيزم حسين گشاني دفن کنيد و راه مرا ادامه دهيد و نگذاريد خون اين همه شهيدها پايمال شود.

محمد قربان تيموري

اعزامي از جهاد سازندگي تهران

24 شهریور 61

من گام نهادن در اين مسير خدايي را يک فريضه مي دانم
من گام نهادن در اين مسير خدايي را يک فريضه مي دانم
من گام نهادن در اين مسير خدايي را يک فريضه مي دانم
من گام نهادن در اين مسير خدايي را يک فريضه مي دانم

-------------------------

محمد قربان تیموری یکم فروردین ماه سال 1339 در روستاي باباپیرعلي شهرستان تویسرکان از توابع استان همدان به دنیا آمد. پدرش حبیب الله، کشــاورز بــود و با کار بر روی زمین کشاورزی و باغداری مخارج زندگی را تامین می کرد.

سال 1346 وارد دبستان شد و تنها تا پایــان دوره ابتدایي ادامه تحصیل داد و پس از آن مشغول کار در کنار پدر شد. در سال های انقلاب همراه با دیگر جوانان و نوجوانان انقلابی در مبارزات شرکت کرد و در راه پیروزی انقلاب گام برداشت.

با آغاز جنگ تحمیلی و پس از گذراندن دوره سربازی به جهادســازندگي پیوست و به عنوان جهادگر در جبهه های نبرد حق علیه باطل حاضر شد. در عملیات های متعدد شرکت کرد و در مناطق مختلف عملیاتی همراه با دیگر همرزمان خود حماسه ها آفرید.

سرانجام در بیست و هفتم فروردین ماه سال 1362 در منطقه عملیاتی اندیمشــک بر اثر اصابت ترکش به شــهادت رسید. پیکر وي را در گلزار شهداي زادگاهش به خاک سپردند.

یادش گرامی و راهش پر رهرو باد.

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده