وصيتنامه شهید عبدالله هژيدى در روز شهادت
سه‌شنبه, ۱۹ دی ۱۳۹۶ ساعت ۰۷:۳۰
ما گوش به فرمان اين رهبر عزيزمان هستيم كه فرمود رفتن به جبهه از اهم واجبات است و ما در پى اين رهنمودها و با الهام از كتاب خدا ، قرآن مجيد كه ميفرمايد وقاتلوهم لا تكون فتنه و براى تحقق اين شعار ملتمان كه فرياد جنگ جنگ تا رفع كل فتنه از جهان است قدم به راه خدا گذاشتیم و اين همان راهى است كه حسين (ع) و حسينيان بعد از او رفته و من با آگاهى كامل به اين راه قدم مى گذارم و مى دانم كه پايان اين راه با پيروزى و يا شهادت در راه خداست.

بسم الله الرحمن الرحيم

رحمت و صلوات بى پايان خداوندى بر جميع شهداى راه حق و فضيلت که با نثار خون و جانشان بر محفل بشريت نور افشانى كردند و سلام بر تمامى رزمندگان و پويندگان راه الله كه براى جلب رضايت خدا و براى آزادى كربلا مى رزمند و درود و سلام بر يگانه منجى عالم بشريت مهدى موعود (عج) و درود و سلام بر پى ريز اساس جمهورى اسلامى و مقرر گذار انقلاب مهدى كه با قيام خود ما را از زير يوغ جنايتكاران بيرون آورد و درس آزادى و مردانگى را به ما داد و ما را به راهى هدايت كرد كه حسين (ع) 1400 سال پيش رفته بود و ما را دنباله رو راه حسين ساخت.

ما گوش به فرمان اين رهبر عزيزمان هستيم كه فرمود رفتن به جبهه از اهم واجبات است و ما در پى اين رهنمودها و با الهام از كتاب خدا ، قرآن مجيد كه ميفرمايد وقاتلوهم لا تكون فتنه و براى تحقق اين شعار ملتمان كه فرياد جنگ جنگ تا رفع كل فتنه از جهان است قدم به راه خدا گذاشتیم و اين همان راهى است كه حسين (ع) و حسينيان بعد از او رفته و من با آگاهى كامل به اين راه قدم مى گذارم و مى دانم كه پايان اين راه با پيروزى و يا شهادت در راه خداست.

شهادت آن سعادت عظيمى كه بزرگان و مقربين درگاه خدا در آرزوى آن بودند و اين قدم برداشتن و حركت من همه و همه فقط براى خدا است و چون راه من هم راه حسين است پس من اين نداى حسين را تكرار ميكنم كه اگر انقلاب پا بر جا نمى ماند و اگر كربلا آزاد نمى شود الا با كشته شدن ما، پس اى تيرها و تركشها ما فرا گیرید كه پيرو مكتب خونبار هستيم و اين درس را از درس آموز بزرگ شهادت يعنى حسين فرا گرفته ايم.

بارى پدر جان باز اين مطلب را تاكيد مى كنم كه اگر در اين راه خدا لياقت و سعادت شهادت را داشتم شما هيچ ناراحت نباشيد. شما فكر نكنيد كه من با سعادت و شهادت مرده به حساب مى آيم بلكه شهيدان زنده اند و در نزد خدايشان روزى مى خورند. شهيدان جسمشان از ميان شماها مى رود ولى ياد شهيدان و روح شهيدان و از همه مهمتر راه شهيدان پيش روى شماست كه شما بايد دنباله رو راه شهيدان باشيد.

از شما مى خواهم كه بعد از من به فرزندانم توجه كنيد و آنها را با تربيت خوب و صحيح بار بياوريد كه دنباله رو راه حسين باشند و اين وظيفه شماست كه بعد از من راه حسين را به آنها بياموزيد كه حسين كه بوده و چگونه راهى رفته.

به آنها بياموزيد كه خمينى نيز رهبر رهروان حسين بود به آنها بگوييد كه خمينى كه بوده و براى چه قيام كرد. به آنها بگوييد كه من به چه راهى رفته ام.

اما مادر عزيزم از شما نيز مى خواهم كه راه زينب را برگزينيد و زينب وار صبر كنيد به مانند آن شير زن كه نه يك فرزند بلكه سه يا چهار فرزند در راه اسلام داده اند صبر را پيشه خود سازيد و اگر خواستى بخاطر حسين گريه كن بخاطر اصغر و اكبر حسين گريه كن، براى من گريه نكن بلكه براى حسين گريه كن كه تنها به شهادت‌رسيد.

و با سلام بر پدر و مادرم كه براى بزرگ كردن و تربيت كردن من زحمتها كشيدند. هم اكنون كه اين وصيت نامه را مى نويسم تاريخ روز جمعه 19 دیماه 65 است هم اكنون كه اين وصيت نامه را مى نويسم دارم به شما مى انديشم . به آن رنجهاى بى شمارى كه در راه ببار آوردن من متحمل شده ايد و در همان اوان بچگى مرا به دين و اعمالش آشنا ساختيد و اگر آن زحمتهاى شما نبود شايد من به اين راه نيامده بودم و از شما تشكر مى كنم كه مرا از همان اوايل با حسين (ع) و با راه حسين آشنا ساختى و مادر جان از شما نيز تشكر مى كنم كه با خوراندن شير پاك و حلالت مرا پاك بار آوردى و هم اكنون نيز با راهنماييهاى شما بود كه من به اين راه آمده ام و دنباله رو راه حسين شدم و اگر در اين راه خدا لياقت سعادت شهادت را به من داد شما نبايد هيچ ناراحت باشيد و غم به دل راه بدهيد زيرا كه من امانت خدا در دست شمايم و اگر خدا صلاح دانست امانتش را مى گيرد و اين هيچ ناراحتى ندارد زيرا شهادت مساوى سعادت است.

حسين در روز عاشورا فرياد زد اگر دين محمد پابرجا نمى ماند الا با كشته شدن من پس اى شمشيرها مرا دريابيد و حسين بدون هراس از آن همه شمشير و نيزه ها اين فرياد را سر داد زيرا هدفش خدا بود و راه ما نيز راه حسين است و هدفمان هدف حسين. پس نبايد هراسى به دل راه بدهيم و اگر در اين راه جانمان و مالمان را داديم نبايد اصلا ناراحت شويم چون به سعادت اخروى مى رسيم.

برادرانم هر كس وظيفه خود را بهتر مى داند كمى تكان بخوريد به خاطر جلب رضايت خدا و به خاطر امام حسين به جبهه ها رو كنيد. نگوييد كه فلانى رفت و فلانى نرفت بلكه سعى كنيد كارهايتان به خاطر خدا باشد. حتى آن روزها را ياد بياور كه به من مى گفتى برو درس بخوان و راه درس خواندن را به من نشان مى داد و من امروز راه حسين را به شما نشان مى دهم و مى گويم كه به جبهه ها برويد و امام را تنها نگذاريد.

عزيزانم مبادا در رفتن من گريه كنيد و خودتان را ناراحت كنيد و شما اگر اين كار را بكنيد باعث خوشحالى دشمن مى شويد به زينب بنگريد كه چگونه بود در شهادت برادرش و شما نيز با الهام از زينب صبر را پيشه كنيد. حجاب خودتان را حفظ كنيد.

در پايان اين نكته را اعلام مى‌دارم كه هر كس از انقلاب و امام و جنگ ناراحت‌ و ناراضى است حق ندارد در تشييع جنازه من شركت كند از قول من از كليه اهالى دوستان آشنايان فاميلها اقوام و خويشان حلالى بطلبيد و اگر دانسته يا نادانسته كسى را ناراحت و آزرده ساخته ام مرا ببخشيد.

اى كسى كه اين مكتوب را مى خوانى خلاصه مى بخشى كه مطالب زياد بوده و شما را به زحمت انداخته است. اينجا مطالبم را خاتمه مى دهم و از خدا خواهانم كه امام عزيز را تا انقلاب حضرت مهدى حفظ كند شما نيز امام و رزمندگان را دعا كنيد.

به اميد برافراشته شدن پرچم اسلام در تمام جهان

خدايا خدايا تا انقلاب مهدى خمينى را نگهدار

التماس دعاى خير

19 دیماه 65

دزفول

عبدالله هژيرى

مى دانم كه پايان اين راه پيروزى و يا شهادت در راه خداست
مى دانم كه پايان اين راه پيروزى و يا شهادت در راه خداست
مى دانم كه پايان اين راه پيروزى و يا شهادت در راه خداست
مى دانم كه پايان اين راه پيروزى و يا شهادت در راه خداست


----------------------

شهید عبدالله هژیری مشعوف سیزدهم تیر ماه سال 1338 در روستاي نوار شهرستان رزن از توابع استان همدان و در خانواده ای مذهبی و ساده زیست به دنیا آمد.

سال 1345 وارد دبستان شد و تحصیلات خود را آغاز کرد اما تنها تا پایان دوره ابتدایي ادامه تحصیل داد و پس از آن مشغول کار شد. در هیات های حسینی و مجالس مذهبی حضور فعال داشت و سعی کرد در مکتب آل الله درس آزادگی و آزادی بیاموزد.

در سال های انقلاب نیز همراه با دیگر جوانان و نوجوانان انقلابی در راهپیمایی ها شرکت کرد و در راه پیروزی انقلاب گام برداشت. سال 1360 ازدواج کرد و صاحب دو پسر و یک دختر شد که از وی به یادگار مانده است. با آغاز جنگ تحمیلی به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پیوست و برای دفاع از اسلام و انقلاب و وطن به عنوان پاسدار در جبهه های نبرد حق علیه باطل حاضر شد و در عملیات های متعدد شرکت کرد.

سرانجام پس از سال ها مجاهدت در راه خدا در نوزدهم دیماه سال 1365 در منطقه عملیاتی شلمچه بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید و به کاروان عظیم شهدا پیوست.

مزار او در گلزار شهداي زادگاهش واقع است.
مى دانم كه پايان اين راه پيروزى و يا شهادت در راه خداست
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده